محمدكاظم انبارلويي*-به گزارش نما ، گزارش يكشنبه گذشته ظريف و عراقچي در جلسه غيرعلني مجلس پس از دبه كردن آمريكاييها قدري نگرانكننده است. روايت محمدسادات ابراهيمي عضو كميسيون كشاورزي از اين نشست، حاكي است تيم مذاكره كننده پذيرفتهاند از مراكز نظامي، بازرسي مديريت شده به عمل آيد. او به خبرگزاري ايرنا گفته است؛ "در اين جلسه ظريف درباره بازرسي از اماكن نظامي گفته ما چيزي فراتر از پروتكل الحاقي را نميپذيريم، پروتكل الحاقي هم ميگويد ميشود بازرسي كرد ولي بازرسي مديريت شده!"
همچنين جواد كريمي قدوسي نماينده مشهد به فارس درباره نشست مذاكره كنندگان هستهاي با مجلس گفته است: "سيد عباس عراقچي معاون وزير امور خارجه در گزارش خود عنوان كرده بازرسي از مراكز نظامي در پروتكل الحاقي پذيرفته شده اما اين بازرسي مديريت شده است و مديريت آن با جديت انجام ميشود!."
وي همچنين گفته است: "عراقچي افزود: بازرسي از مراكز نظامي از سوي ما پذيرفته شده، اما در خصوص دسترسي به دانشمندان هستهاي اگر چه ليست اسامي دانشمندان از سوي طرف مقابل به ما داده شده است اما ما نپذيرفتهايم كه به دانشمندان ما دسترسي داشته باشند."
عراقچي در واكنش به اخبار منتشر شده از جلسه يكشنبه مجلس، كريمي قدوسي و خبرگزاري فارس را به خدا واگذار كرد. در حاليكه وي چندي پيش در گفتگوي ويژه خبري درباره بازرسي مديريت شده در اين خصوص سخن گفته بود.
به هرحال آقاي عراقچي بازديد مديريت شده از مراكز نظامي ايران را به نقل از وي در مجلس تكذيب كرد. همين مبنا هم درست است و نبايد به هيچ عنوان قبول كرد كه تيم مذاكره كننده از خطوط قرمز عبور كند.
در خصوص گزارش تيم مذاكرهكننده به مجلس، سخنها بسيار است اما در مورد "بازرسي مديريت شده از مراكز نظامي" سخن كوتاه آنكه؛
اولاً: ايران پروتكل الحاقي را نپذيرفته و در اين مورد مجلس ما مصوبه داشته است.
ثانياً: بازرسي از مراكز نظامي جزء خطوط قرمز نظام بوده است و به هيچ وجه قابل دفاع نيست و بارها فرماندهان نظامي اعلام كردهاند بازرسي از مراكز نظامي را با سرب داغ پاسخ خواهند داد.
ثالثاً: پذيرش بازرسي از مراكز نظامي به معناي باز كردن دروازه مراكز سري و محرمانه كشور به روي دشمن و نيز تسهيل اجراي گزينه نظامي حريف و نوعي خلع سلاح داوطلبانه و كاهش توان دفاعي نظام است.
گزارشهاي آژانس در گذشته منجر به اعمال حركت تروريستي دشمن و شهادت چهار تن از دانشمندان هستهاي ايران شد. گزارش آژانس از بررسي و بازرسي مديريت شده از مراكز نظامي قطعاً منجر به هدفگيري دقيقتر دشمن در وادي گزينه نظامي خواهد بود.
آمريكاييها به زعم اينكه ما به مذاكره و توافق نياز داريم مدام نرخ معامله را بالا ميبرند و معلوم نيست حد سقف اين نرخ چيست؟
تيم مذاكره كننده بايد متمركز روي لغو بيچون و چرا و اما و اگر تحريمها شود و مذاكرات را روي اصليترين نقطه بحث مناقشه هستهاي ببرد. همچنين به افكار عمومي پاسخ دهد پس از نزديك به دو سال از مذاكرات چرا تحريمها نه تنها كاهش نيافته بلكه افزايش هم يافته است در حاليكه در اين مدت ايران به همه تعهداتش عمل كرده است!
وقتي دشمن فقط به برد فكر ميكند و ما به برد ـ برد، طبيعي است بردي براي ما متصور نيست. چون او دستهايش را روي جيب خود نهاده و به ما ميگويد هر چه داريد بر روي ميز مذاكرات بگذاريد تا با هم تقسيم كنيم. يك ديپلمات باهوش بايد بداند در اين معركه چيزي به دست نميآورد و چگونه بازي را بايد به سمت منافع و مصالح ملي هدايت كند.
بايد آب پاكي را روي دست آمريكاييها ريخت و نشان داد ما نيازي نه به توافق داريم نه ادامه مذاكرات و تير خلاص را بايد به زيادهخواهيهاي آنها زد. فقط با اين رويكرد ميتوان به نتايج مذاكرات خوشبين بود.
رئيس جمهور در كنگره ملي تجليل از ايثارگران گفت: "اراده ملي ما آزاد كردن خرمشهرهاي جديد است. سرزمين اقتصادي ما در اشغال 1+5 است. با ابزار ديپلماسي ميخواهيم سرزمين اقتصادي اشغال شده را آزاد كنيم."
با اظهارات آقاي رئيس جمهور انسان احساس قدرت ميكند و اطمينان پيدا ميكند كه با غرور ملي، اقتدار كشور در مواجهه با دشمن حفظ خواهد شد. اما عبور از خطوط قرمز، نوعي وادادگي است.
ما براي آزادسازي سرزمين اقتصادي نميتوانيم كليد پادگانهاي نظامي را به دشمن بدهيم. ملت ما نميتواند بپذيرد هزينه رفع تحريمها كه نه به دار است نه به بار، بازجويي از دانشمندان هستهاي به عنوان اسير اين نبرد ديپلماتيك را هم بپذيريم!
يك گزارش ساده از توافقات به عمل آمده نشان ميدهد فتح خرمشهري در كار نيست. فقط يك قلم خسارت اقتصادي توافق در اين فتح الفتوح اقتصادي 18 ميليارد دلار براي ما هزينه دارد. (1)
غنائم ما در فتح خرمشهر مشخص است. غنائم در فتح جديد خرمشهر كه رئيس جمهور از آن ياد ميكنند چيست؟
رفتن به سمت تز "هر توافقي از عدم توافق بهتر است" تير خلاص به منافع و مصالح و امنيت ملي است. ملت و رهبري زير بار چنين توافقي نخواهند رفت.
اگر بر فرض همه خطوط قرمز ما هم رعايت شود و توافقي بر اين مبنا شكل بگيرد قبل از راستيآزمايي 1+5 و بويژه آمريكاييها امضاء گذاشتن پاي هر توافقي سادهانگاري است.
آمريكاييها در قرارداد الجزاير نشان دادند به هيچ عهد و پيماني پايبند نيستند مگر اينكه دست خود را زير تبر قدرت حريف ببينند. دست آمريكا در منطقه و جهان زير "تبر قدرت" ملت ايران است. اگر اين دست را قطع نكنيم مدام آنها به استقلال و حاكميت و امنيت كشور دستاندازي ميكنند كمااينكه طي سه دهه گذشته اين كار را كردهاند. فقط در صورت اين قطع يد ميتوان از فتح يك خرمشهر جديد ياد كرد. البته اگر هوشمندي سياسي داشته باشيم ميگوييم "اين خرمشهر را هم خدا آزاد كرد."
پينوشت:
1- نگاه كنيد به مقاله "اكسيداسيون 18 ميليارد دلاري" رسالت 4/3/94 صفحه 4
*رییس مرکزی سیاسی حزب موتلفه اسلامی