گفتگو با برانكوایوانكوویچ

موش در دیوارهای اطراف من خیلی زیاد بوده!

عکس خبري -موش در ديوارهاي اطراف من خيلي زياد بوده!

جوك ایرانی بلد نیستم، اما ضرب‌المثل های زیادی می‌شنوم و سعی می‌كنم از آنها استفاده كنم.

علیرضا محرمی- مرد خوش خنده و خوش برخورد کروات، با کراوات جدیه، اما بی کراوات کمی شوخ‌تر میشه. برانکوایوانکوویچ رو می‌گم. برانکو که تو ایران کراوات نمی‌زنه. اما موش‌هایی در دیوارهای اطراف برانکو داشتیم که این کروات را با کراوات ببینن. همین موش‌ها با گوش‌های خودشون اخم‌هایبرانکو را دیدن! برانکوایوانکوویچ خیلی خونسردهپروفسوری با عینک پروفسوری (شاید ریش پروفسوری نداشته باشه، اما طرف واقعاپروفسوره. خودش گفت!) بیشتر حرف‌هایسرمربی سالهای نه چندان دور تیم ملی و سرمربی این روزهای پرسپولیس جدیه و کمتر جنس طنز داره. اما حالا ما سراغش رفتیم ببینیم چقدر بلدهطنازی کنه. الحق و النصاف هم جایی که لازم بود، برانکو نمک می‌ریخت و این خودش برای یه مربی حُسنه. برانکو بین این کروات‌های خشک و جدی خیلی خوبه: کافیهبشینی کنارش ببینی، برات از نون بربری میگه تا وانت و این چیزا؛ البته ما هم کمکش کردیم. ولی خودشم بلده میگه جرأت داره تو خیابون‌های تهران رانندگی کنه، اما اگر جرأت داره، چرا این کار رو نمی‌کنه؟ خب نمیشه که همه چیز رو ما بگیم، خودتون بشینید بخونید.


 اولین بار که در ایران از هواپیما پیاده شدید، به خودتان چه چیزی گفتید؟

اولین بار که به ایران می‌آمدم، خیلی شور و شعف داشتم، اما چیزی به خودم نگفتم.


 چرا آخر فامیلی آقای کرانچار«ایچ» ندارد؟
 فامیلی کروات‌ها بستگی به محل تولدشان دارد. هر کسی که آخر فامیلی‌اش «ایچ» ندارد و این پسوند بستگی دارد که طرف برای کدام منطقه باشد. همه فامیلی‌ها در کرواسی با «ایچ» تمام نمی‌شود.
 
 چقدر به مترجمتان اعتماد دارد؟آیا چیزی از حرف‌های او متوجه می‌شوید؟
نه اعتمادی به او ندارم! او به من دروغ می‌گوید و به همین دلیل اعتمادی به مترجمم ندارم. من به بازیکنان حرف‌های دیگری می‌زنم و او حرف‌های خودش را به بازیکنان می‌زند و حرف من برایش مهم نیست. مترجمم کار خودش را می‌کند.
 
 آیا پیش آمده متوجه شوید در اثر اشتباه ترجمه شدن حرف شما در جریان بازی مشکلی ایجاد شده باشد؟
اگر هم مشکلی ایجاد شده بود، من دیگر نمی‌دانم فقط می‌دانم هر چند وقت یکبار بازیکنان در بازی یا تمرینات می‌زنند زیر خنده!


 به چه دلیل می‌خندند؟
 دلیلش را نمی‌دانم. اگر می‌دانستم خوب می‌شد!
خودتان هم شده مثل این بازیکنان بی دلیل و ناخودآگاه بخندید؟
البته؛ من هم ناخودآگاه می‌خندم. درست مثل بازیکنانم و کسی دلیلش را نمی‌داند.


 جوک‌های ایرانی هم بلد هستید یا نه؟

جوک ایرانی بلد نیستم، اما ضرب‌المثل های زیادی می‌شنوم و سعی می‌کنم از آنها استفاده کنم.


مثلا چه ضرب‌المثلی؟
 دیوار موش داره، موشم گوش داره!
 
دیوارهای اطراف شما هم موش دارد؟
 موش در دیوارهای اطراف من خیلی زیاد بوده!


ايران هم؟
بله.

 این موش‌ها بیشتر در تیم ملی بودند یا پرسپولیس؟
 خب من بیشتر در تیم ملی کار کردم و مسلماً آنجا این ضرب‌المثل بیشتر به کار می‌آمد
 
چرا اینقدر روی بازی کردن علی دایی تأکید داشتید؟
 به این دلیل که او برترین مهاجم کل تاریخ فوتبال ایران بود. دایی بهترین گلزن ملی تمامی ادوار در کل دنیا نیز هست و بازی‌های خوب او سزاوار این بود که همیشه بازی کند.
 
 کدام بازیکن ایرانی بیشتر از بقیه با شما ناسازگار بوده؟

همه بازیکنان ایرانی خوب بودند به خصوص در تیم ملی که وقتی بازیکنان ایرانی به تیم ملی دعوت می‌شوند خیلی فعال می‌شوند. واقعاً کار کردن با بازیکنان ایرانی را دوست دارم. من قفط تجربه خوب با آنها دارم و ناسازگاری ندیدم.
 
 حسین کعبی چطور بود؟
 او هم مانند بقیه؛ کار کردن با این بازیکن هم خوب بود.
آن لحظه که در جام جهانی صورت لوئیزفیگو را پایین آورد. برای خودتان چه اتفاقی افتاد و چه حسی از آن ضربه داشتید؟
ضربه حسین کعبی به صورت لوئیزفیگو برای من یک ضربه محبت‌آمیز بود.

 
محبت آمیز؟!

خیلی محبت‌آمیز!

اولین غذای ایرانی که قرار بود بخورید، از طعم آن پیش داوری داشتید؟
اول اینکه باید بگویم من عاشق غذای ایرانی هستم. فقط باید مراقب باشید غذای ایرانی که می‌خورید چاق نشوید.


پیش داوری‌تان چه بود؟

من اول با غذای ایرانی آشنایی نداشتم، اما از ابتدا فکر می‌کردم خیلی خوب باشد.


بین نان‌های ایرانی سنگک را ترجیح می‌دهید یا بربری؟
 من عاشق نان بربری هستم و خیلی خوب است.
پس باید به قوم آذری‌زبان ایران هم علاقه زیادی داشته باشید که نان بربری را دوست دارید.
هم رضا چلنگر و هم اصغر نیک سیرت که مترجم‌های من هستند آذری زبان هستند و شاید آنها در علاقه من به بربری تاثیر داشته‌اند.


 با توجه به سابقه «آری هان» در پرسپولیس تا به حال پیش آمده که شما را هم با وانت سر تمرین ببرند؟

نه؛ تا کنون همچین سابقه‌ای نداشتم.

اگر این اتفاق رخ بدهد چه؟
 اگر لازم باشد با وانت هم سر تمرین می‌روم.

 امکان دارد یک مثال از بی نظمی برای خوانندگان ما بزنید که به برنامه‌ریزی لیگ برتر امیدوار بشوند؟
از بی نظمی چه بگویم؟ سازمان لیگ اکنون به مراتب بهتر از قبل شده و زمانی که من در تیم ملی بودم اصلا چیزی به نام برنامه‌ریزی نبود. چند وقت پیش به من یک نامه دادند که برنامه سال آینده لیگ بود و دست‌شان هم درد نکند، خیلی خیلی زحمت می‌کشند.


 اجرایی شدن این برنامه‌ها را باور می‌کنید؟
 با توجه به اتفاقاتی که در دور اول حضورم در ایران رخ داد، این چیزها برای من غیرقابل تصور بود.
 
 برانکوی 2006 با 2016 چه فرقی دارد؟
 نسبت به زمان حضور در تیم ملی و الان؟
خیلی، من نسبت به آن زمان بهتر شده‌ام فرق دارم با 10 سال پیش.


 چه فرقی؟

اکنون با مزه‌تر شدم و نسبت به 10 سال قبل دو تا جوک بیشتر بلدم.


طالع‌تان با پرسپولیس را چطور می‌بینید؟ ممکن است بعد از پرسپولیس باز در ایران بمانید؟
 من از حضور در پرسپولیس لذت می‌برم. با کار در این تیم کار با این بازیکنان، با علی اکبر طاهری که تلاش می‌کند، مشخصاً طالع خوبی در انتظارمان است. اکنون هم طاهری تلاش می‌کند از تیم، یک پرسپولیس جدید بسازد و باشگاه آینده بزرگی خواهد داشت.


 به جز ماشاءالله چه کلمه فارسی دیگری را بلد هستید؟
 کلاً به لغاتی که برای تمرین به آنها نیاز داشته باشم، علاقه‌مند هستم.


کلمه جدید چی؟

«دیوونه» را هم یاد گرفتم.

 اگر روزی سرتمرینبرویدو ببینید یک مربی دیگر در حال تمرین دادن تیم شماست چه کار می‌کنید؟
 نمی‌دانم؛ تا حالا که این اتفاق رخ نداده.


کرواسی هم روزنامه طنز دارد؟
 مردم کرواسی هم از همه چیز جوکمی‌سازند؟
بله، ما هم روزنامه طنز داریم. ضمن اینکه به نظرم مردم کرواسی قهرمان جهانی جوک‌سازی هستند و بیشترین جوک‌ها را می‌سازند.
شهامت رانندگی در خیابانهای تهران را هم دارید؟
جرأت دارم، اما نیاز ندارم.


چرا نیاز ندارید؟

من یک راننده عالی، دقیق و آن تایم دارم که همیشه به موقع من را به مقصد می‌رساند. هر چند هر بار که با هم بیرون می‌رویم دو، سه موقعیت تصادف هم داریم.
 
رفتاری از ایرانی‌ها هست که هنوز برایتان عجیب باشد؟

نه؛ ایرانی‌ها برای من خیلی عزیز و گرامی هستند. من هم ارتباط خوب و لذت‌بخشی با آنها دارم و از ارتباط با مردم ایران لذت می‌برم.




۱۳۹۵/۱/۱۴

اخبار مرتبط