به گزارش نما به نقل از تسنیم، «منظورم از دشمن آمریکاست»؛ جمله مهم و دقیق رهبر معظم انقلاب که در دوران پسابرجام بهوضوح و بیش از پیش میتوان آن را لمس کرد. اگرچه آمریکا با قدرت هستهای کشورمان و بهویژه پیشرفت حیرتانگیز جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از انقلاب سرانجام مجبور شد به پای میز مذاکره بیاید، اما هرگز از دشمنیاش نکاست، همانگونه که امروز میبینیم پس از بدعهدیهای شیطان بزرگ در اجرای برجام با وجود اینکه «یوکیا آمانو» در تازهترین گزارش خود اعلام کرد که ایران فراتر از برجام هم تعهدات خود را انجام داده است و خود آمریکاییها معترفند ایران شدیدترین بازرسیها را پذیرفته است، اما همچنان بهانههای تازه از راه میرسد؛ برنامه موشکی، حقوق بشر و هزار بهانه دیگر که نشانههای بدعهدی طرف مقابل در اجرای برجام است و نشان میدهد که دوباره میخواهند تحریمهای تازه اینبار برای کاهش قدرت دفاعی ایران ایجاد کنند. موضوعی که باراک اوباما از آن اینگونه یاد کرد: «ایران برای اجرای روح توافق (لغو تحریمها) باید سیگنالهای متفاوت برای جامعه جهانی بفرستد»؛ سیگنالهایی که به عقیده کارشناسان، تعطیلی برنامه موشکی و عدم حمایت از حزبالله لبنان و... است.
ایران در حالی باید از توان دفاعی خود چشمپوشی کند که بارها تهدید به حمله نظامی شده است؛ سردار محسن رضایی در اینباره میگوید: «آمریکا دو بار و رژیم صهیونیستی سه بار بهطور جدی قصد حمله به ایران را داشتند.» البته این اتفاق تازهای برای ملت ایران نیست؛ چراکه مردم میدانند آمریکا دشمن است و نمیتوان از دشمن انتظار دوستی و کمک داشت. دشمن ذاتش دشمنی است؛ اما جای تعجب است که با این حال عدهای همچنان بهجای بازخواست طرف مقابل، برجام و بدعهدی طرف مقابل را در سطح اختلافات داخلی تقلیل میدهند.
* اوباما: روح برجام تغییر رفتار ایران است!
«باراک اوباما»، رئیسجمهور آمریکا بامداد شنبه در یک کنفرانس خبری در حاشیه نشست امنیت هستهای واشنگتن در واکنش به گزارشهای پیشین مبنی بر احتمال اعطای دسترسی محدود به ایران برای استفاده از دلار در مبادلات خارجی، ایران را به استفاده از سایر ارزها بهجای دلار دعوت کرد.
این در حالی است که پیش از این برخی رسانههای آمریکایی عنوان کرده بودند دولت اوباما در حال بررسی صدور مجوز استفاده محدود ایران از دلار در مبادلات ارزی است.
رئیسجمهور آمریکا سپس گفت: «نکته دیگری که من میگویم و آنهم مهم است، رفتار خود ایران برای اطمینانآفرینی از امن بودن این کشور جهت انجام تجارت است. در توافقی مانند این، اولویت اول من... نگرانیاول من... این بود مطمئن شوم که ما برنامه هستهای آنها را متوقف کنیم و اینکه مواد (هستهای) که آنموقع داشتند و به آنها زمان گریز کوتاه میداد، انتقال داده شوند. این اتفاق افتاده است. و من همیشه گفتهام که نمیتوانم قول بدهم که ایران از فرصت فراهمشده در این رهگذر برای ورود مجدد به جامعه بینالملل استفاده کند. ایران تا کنون متن توافق را رعایت کرده است، اما روح توافق، مستلزم این است که ایران به جامعه جهانی و شرکتها، سیگنالهایی بفرستد مبنی بر اینکه اقدام به انجام طیفی از اقدامات تحریکآمیزی که شرکتها را هراسان میکند، نخواهد کرد.»
* تحقق یک پیشبینی
این اظهارات قابل تأمل اوباما کمتر از دو هفته پس از تحلیل و پیشبینی رهبر معظم انقلاب درباره توافق و مذاکره با آمریکا بیان شد.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در بیانات اولین روز سال 1395 در مشهد مقدس، به بدعهدی آمریکا در اجرایتعهدات برجام اشاره کرده و با تأکید بر اینکه یک دیدگاه خاص معتقد است مشکلات اقتصادی کشور تنها در صورتی حل خواهد شد که در موارد مختلف با آمریکا گفتوگو کنیم و از مواضع خود کوتاه بیاییم، خاطرنشان کردند: این افراد میگویند همانطور که توافق هستهای، «برجام» نام گرفت، گفتوگو با آمریکا در موارد دیگر و حتی موضوع قانون اساسی کشور میتواند «برجامهای 2 و 3 و 4» باشند تا با این گفتوگوها و توافقها، مردم راحت زندگی کنند و مشکلات آنان حل شود.
ایشان افزودند: معنای حقیقی این تفکر خطرناک این است که جمهوری اسلامی ایران بهتدریج از مبانی قدرت و امنیت خود و از مسائل اساسی که به حُکم اسلام و در چارچوب نظام اسلامی، به آنها پایبند است، همچون مسأله حمایت از مقاومت و پشتیبانی سیاسی از ملتهای فلسطین، یمن و بحرین، صرفنظر و مواضع خود را به خواستههای آمریکا نزدیک کند!
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: براساس این تفکر خاص، جمهوری اسلامی ایران باید همچون برخی دولتهای عربی که با کمال وقاحت دست دوستی بهسوی رژیم صهیونیستی دراز کردند، در نهایت با دشمن صهیونیستی کنار بیاید.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه در چارچوب این تفکر خطرناک، عقبنشینیها گام به گام ادامه خواهد یافت، خاطرنشان کردند: اگر براساس خواست و میل آمریکا عمل شود، جمهوری اسلامی ایران باید از ابزارهای دفاعی خود نیز صرفنظر کند و دائماً در مقابل چراهای مختلف و زیادهخواهانه آمریکا پاسخگو باشد.
* وعدههای کاغذی برجام
صحبتهای اوباما در حاشیه نشست امنیت هستهای در واقع در راستای اقدامات خصمانه پیشین طرف آمریکاییضد ایران در قبال موضوع رفع تحریمها است. در هفتههای پس از اجرای برجام بهرغم اینکه طبق گفته مدیر کل آژانس انرژی اتمی، ایران حتی بیش از حد مورد نیاز به تعهدات خود پایبندی نشان داده ولی شاهد بودیم که طرف آمریکایی نه تنها گامی برای بهرهمندی ایران از وعدههای کاغذی برجام برنمیدارد بلکه حتی با برافروخته نشان دادن چهره خود به بانکهای اروپایی مانع از استفاده کشورمان از تسهیلات مالی بینالمللی میشود و دلیل آنرا سیاستهای ایران در حمایت از جبهه مقاومت میداند.
علاوه بر این، اعمال تحریمهای جدید در حوزه حقوق بشر و موشکی و مورد جدیدی که به آن افزوده شده یعنی ادعای حملات سایبری از جانب چند شهروند کشورمان به بانکهای طرف آمریکایی همه و همه نشان از بهانهتراشی آمریکایی در سر راه رفع تحریمهای ایران دارد.
این بهانهتراشیها نیز هدفمند و برنامهریزیشده است چراکه با تعمق بر روی سخنان اوباما در حاشیه نشست امنیت هستهای مشخص میشود که آنها بهدنبال دو امر فوقالعاده حائز اهمیت هستند؛ نخست اینکه ایران با عقبنشینی از ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی در برابر غرب عدول کرده و خود را با سیاستهای امپریالیستی و استکباری آمریکا هماهنگ و همصدا کند (اوباما عیناً تصدیق میکند که ایران خود را سازگار کند) که این آرزوی غرب در سالهای پس از انقلاب اسلامی بوده و این آرزو را نیز به گور خواهند برد. این هدف، هدف کلان و طولانیمدت آمریکا از بهانهتراشیها در موضوع رفع تحریمهای هستهای و عقیم گذاشتن مسأله برجام است اما هدف ثانویه آنها از این بهانهتراشیها که بهشدت در صدد رسیدن به آن هستند این است که ایران دست از حمایت جنبشهای حقمدار و آزادیبخشی همچون حزبالله برداشته و جبهه مقاومت را رها کند تا از این روزنه امنیت رژیم منحوس صهیونیستی تأمین گردد.
رزمایش موشکی اخیر سپاه پاسداران هراسی مضاعف را در دل دشمنان انقلاب اسلامی افکند و با توجه به اینکه جمله معروف امام خمینى (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.» به زبان عبری روی بدنه موشک مورد آزمایش قرار گرفته، هک شده بود، بار دیگر حمایت جمهوری اسلامی ایران را از جبهه مقاومت و آرمان رهایی قدس شریف از چنگال صهیونیستها را تکرار و تأکید کرد که این امر به مذاق غرب و بهخصوص آمریکا خوش نیامد چراکه آنها تصور میکردند پس از اجرای برجام، ایران دست از حمایت جبهه مقاومت برخواهد داشت که این امر با رزمایش موشکی سپاه و تأکید مقام معظم رهبری بر تسلیمناپذیری ایران در برابر رژیم صهیونیستی نقشه غرب را نقش بر آب کرد.
صحبتهای اوباما این فرضیه را که آمریکا هیچ ارادهای برای رفع تحریمها و عملی ساختن تعهدات مندرج در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) از سوی خود ندارد را تائید و از مرحله فرضیه بودن به نظریه سوق داد چراکه رئیس جمهور آمریکا بهعنوان بازیگر اصلی در بحث هستهای ایران و غرب و همچنین سیاستگذار اصلی غرب در قبال ایران رسماً از ایران انتظار تغییر رفتار را دارد؛ تغییر رفتاری که پیشبرد منافع آمریکا در منطقه و همچنین امن شدن رژیم منحوس صهیونیستی را در پی خواهد داشت.
گفتنی است اوباما پیش از این نیز در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل مدعی شده بود که «سر دادن مرگ بر آمریکا، شغل ایجاد نمیکند و برای ایران امنیت بیشتری به همراه نمیآورد. اگر ایران مسیر دیگری را انتخاب کند، این برای منطقه، مردم ایران و جهان بهتر خواهد بود.»
جان کری، وزیر خارجه آمریکا نیز سال گذشته عین این جملات را تکرار کرده بود. خبرنگار بیبیسی از کری میپرسد بسیاری منتظرند ببیند که توافق هستهای به بهبود روابط تهران و واشنگتن در دیگر حوزهها کمک میکند یا نه. آیا امیدوار هستید که تغییری بنیادین در نوع نگاه ایران و آمریکا به هم ایجاد شود؟ کری در پاسخ میگوید: «فکر میکنم همه میتوانند با تغییر لحن و کم کردن از شعارها شروع کنند. اول از همه شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل.»
* بد عهدیهای آمریکا
با گذشت بیش از 80 روز از اجرایی شدن برجام واقعیتها و ضعفهای ساختاری روزبهروز خود را بیشتر نشان داده و این روزها دیگر نشانهای از ذوقزدگیهای ابتدایی دیده نمیشود. ازجمله انتقادهای جدی و دقیق منتقدان توافق هستهای به تیم مذاکرهکننده، عدم توجه به ساختار پیچیده تحریمها بود؛ به این معنی که تحریمها بهحدی گسترده و در هم تنیدهاند که برای بیاثر کردن آنها، صرفاً نمیتوان به تعلیق بخشی از آنها اکتفا کرد زیرا در این صورت تحریمها از مسیرهای دیگر و به شکلهای مختلف، خود را بازتولید خواهند کرد، اما این موضوع هیچوقت آنطور که باید و شاید مورد توجه تیم مذاکرهکننده کشورمان قرار نگرفت و نهایتاً به آنجا ختم شد که در توافق نهایی، بسیاری از تحریمها کماکان پابرجا باقی مانده است.
برهمین اساس باقی ماندن ساختار تحریمها و لغو نشدن بسیاری از آنها در زمان فعلی منجر به تأخیر در اجرای برجام شده و طرف مقابل از اجرای تعهدات خود به بهانههای مختلف سر باز میزند؛ موضوعی که در رابطه با پایان نیافتن تحریمهای بانکهای اروپایی و عدم تسهیل مبادلات مالی- بانکی، با وجود سپری شدن بیش از 80 روز از اجرا شدن برجام، صدای برخی از حامیان پروپاقرص توافق هستهای در داخل کشور را نیز درآورده است.
در همین راستا علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگو با العربی الجدید درباره اجرایی شدن توافق هستهای گفت: تأخیری در طرف مقابل هست که مسؤولیتش هم با خودش است. هیچ مانع مشخصی وجود ندارد اما منظورم اینجا، تأخیرشان در اجرای برخی نقاط به شکل کامل است. تا الان برخی بانکهای بزرگ اروپاییتحریمهایشان را بهطور کامل پایان ندادهاند چراکه قبلاً تعهد داده که با ایران مراوده تجاری نداشته باشند. ما هنوز منتظر هستیم که وزارت خارجه ایران با اتحادیه اروپا تماس بگیرد و این بحران را حل کند.
همچنین محمدجواد ظریف در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا گفت: آمریکا باید تعدادی تحریم را روی کاغذ لغو میکرد که انجام دادند اما این یک روند است و باید ببینیم آنچه در روی کاغذ لغو کردند در عمل هم کمک میکند تحریمها برداشته شود یا خیر. البته این روند مقداری کند بوده است.
وزیر امور خارجه در ادامه گفت: فکر میکنم روند اجرای برجام بد نبوده است اما آنقدر هم که ایجاد اعتماد کند، جدی نبوده است. شاید مقداری از این مسأله بهخاطر مجموعه تار عنکبوتی تحریمها است که آمریکاییها دور خود تنیدهاند و الان خودشان هم در این تار عنکبوت گیر کردهاند.
علی لاریجانی رئیس مجلس نیز در دیدار با وزیر امور خارجه رومانی با اشاره به اجرایی نشدن تعهدات طرف غربی در برجام میگوید: مدتی است که از امضای توافقنامه هستهای میگذرد و در این مدت ایران به تمام تعهدات خود عمل کرده، اما متأسفانه هنوز از طرف مقابل این تعهدات بهطور کامل اجرایی نشده است. پیشزمینه انجام مراودات اقتصادی و تجاری میان ایران و کشورهای دیگر، تسهیل در مبادلات و امور بانکی است که این امر هنوز در حد مطلوب صورت نگرفته و امیدوارم که این مشکل هرچه سریعتر برطرف شود.
علت تأخیر در آغاز همکاریهای مالی بانکهای اروپایی با بانکهای ایران و عدم تسهیلتراکنشهای بانکی و اقتصادی را باید در باقی ماندن بسیاری از تحریمهای ایالات متحده آمریکا دانست که به موجب آن نقل و انتقالات مالی بانکهای ایران همچنان دارای محدودیت میباشد.
در همین ارتباط براساس قانون NDAA دسترسی به دلارهای نفتی برای ایران ممکن نمیباشد و بانک مرکزی ایران نمیتواند از حسابهای دلاری خود بهره ببرد؛ در کنار تحریم بانک مرکزی، آمریکا کشورهای دیگر را تهدید کرده بود که اگر درتراکنشهای مالی مرتبط با نفت ایران مشارکت داشته باشند، مؤسسات مالی و حتی بانک مرکزی آنها را تحریم خواهد کرد.
همچنین بهعلت لغو نشدن قانون تحریمی IFCA بند 1247 (d) در برجام، درآمدهای نفتی ایران همچنان در تحریم باقی مانده است؛ لذا ایران قادر به فروش نفت خود خواهد بود اما درآمد حاصل از آنرا نمیتواند بهطور مستقیم وارد چرخه بانکی خود کند که خود مراودات اقتصادی را دشوار خواهد کرد. البته ناگفته نماند که بند 1247 (e) از قانون IFCA هم که در ارتباط با تحریم درآمدهای گازی میباشد کماکان پابرجا است؛ یعنی مشابه وضعیت درآمدهای حاصل از فروش نفت که مجدداً در فروش گاز طبیعی گریبان کشور را گرفته و تراکنشهای بانکی مالی را دچار اخلال خواهد کرد.
* اعمال تحریمهای جدید علیه ایران
از سوی دیگر تحریمهای جدیدی که روز پنجشنبه 5 فروردین توسط دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا علیه ایران وضع شد، اشخاص و شرکتهای جدیدی را به لیست تحریمها به اتهام حمایت از برنامهی موشکی ایران اضافه کرد.
متن بیانیهای که توسط وزارت خزانهداری آمریکا در 5 فروردین (24 مارس 2016) صادر شد، ناظر به اعمال تحریمهای جدیدی علیه ایران، به بهانه برنامه موشکی و اقدامات منطقهای است و برای چندمین بار، بیانگر صحت هشدارهای دلسوزانه و مدبرانه ولی فقیه زمان، حضرت امام خامنهای (حفظه الله) در مورد قابل اعتماد نبودن آمریکاییهاست.
امروزه افکار عمومی منطقه و مردم ایران بهخوبی میدانند که اگر قدرت نظامی ایران نبود؛ وضعیت ناامنی ناشی از اقدامات تروریستی، گستردهتر از این میبود و حتی به مرزهای داخلی ایران نیز کشیده میشد و در مقطع کنونی تنها توان نظامی بالای ایران است که اولاً به گروههای سلفی- تکفیری جرأت خودنمایی و ثانیاً به آمریکا و متحدین بیفکر منطقهایاش توان مقابله با ایران و جبهه مقاومت را نمیدهد. بنابراین اقدام آمریکا در تشدید تحریمهای مرتبط با موشکهای بالستیک ایران، نشاندهنده حمایت مستقیم این کشور از تروریسم منطقهای است که با مقابله با توسعه برنامه موشکی ایران در دستور کار قرار گرفته است.
در اثبات این هدف آمریکا، آدام زوبین، معاون وزارت خزانهداری آمریکا گفته است که برنامه موشکهای بالستیک ایران و حمایت این کشور از تروریسم (بخوانید حمایت از جبهه مقاومت و ملت مظلوم سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و...)، همچنان تهدیدی علیه منطقه، آمریکا و شرکا در سراسر جهان است و ما به استفاده از همه ابزارها برای مقابله با برنامه موشکهای بالستیک ایران و حمایت این کشور از تروریسم ازجمله از طریق تحریمها ادامه خواهیم داد.
این در حالی است که روز 4 فروردین (23 مارس 2016) متن کامل گزارش مهمی از کارشکنیهای آمریکاییها، توسط خبرگزاری رویترز افشا شد، درست چند روز پس از آنکه رهبر معظم انقلاب در سخنان اول فروردین خود در مشهد فرمودند: در همین توافقی که ما با آمریکاییها در قضیه پنج بعلاوه یک و مسأله هستهای کردیم، آمریکاییها به آنچه وعده داده بودند عمل نکردند و کاری را که باید میکردند انجام ندادند.... روی کاغذ کارهایی را انجام دادند اما از راههای انحرافی متعدد، جلوی تحقق مقاصد جمهوری اسلامی را گرفتند.
در بخشی از گزارش رویترز که به قلم تام آرنولد و جاناتان ساول نوشته شده، آمده است: رهبر معظم ایران، آمریکا را به بیمیلی در اجرای موافقتنامه هستهای ماه ژانویه میان ایران و کشورهای قدرتمند غربی متهم کرد. وی در سخنرانیخود که روز یکشنبه از تلویزیون ایران پخش شد، گفت: آمریکاییها به وعده خود عمل نکردهاند و تنها روی کاغذ اقدام به لغو تحریمها نمودهاند. وی همچنین از این موضوع شکایت کرد که تراکنشهای مالی بینالمللیایران با مشکل روبهروست، زیرا بانکهای بینالمللی از آمریکا میترسند.
در بخش دیگر گزارش به این موضوع اذعان شده است که: بانکهای آمریکایی هنوز هم اجازه انجام فعالیت تجاری با ایران را ندارند و همچنان مشکلات بسیار زیادی در این زمینه باقی مانده است و البته دلیل مشخصی که در گزارش در اینباره آمده است، هراس بانکها از ارتباط با ایران بهعلت جریمه 9 میلیارد دلاری است که در سال 2014 توسط آمریکا برای یکی از بانکها اعمال شد، عنوان شده است.
تحریمهای بانکی که تنها روی کاغذ برداشته شد، یکی از بدعهدیهای آمریکا است که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «خسارت محض» است. خسارتی که در اثر توجه نکردن به ماهیت استکباری آمریکا، اتفاق افتاده است.
از آنجایی که مرجعی برای رسیدگی به اقدامات آمریکا در قبال تعهداتش وجود ندارد، طبیعی است که آمریکا هم خودش را متعهد به عمل کردن تعهداتش نداند.
با نگاهی گذرا به تاریخ و سوابق بدعهدیهای آمریکا، میتوان پاسخی روشن به خوشباوریهای شکلگرفته برخی در اثر عدم شناخت و باور ماهیت این دولت استکباری و به فرمایش رهبر معظم انقلاب، پهن کردن سفره هفتسین در کاخ سفید و تبریک گفتن سال نو داد.
نمونه آشکار و بارز تاریخی در نشان دادن بدعهدی آمریکاییها، خیانت به ملت ایران در زمان دولت مصدق بود. مصدق بهشدت به آمریکاییها اعتماد کرده بود و آمریکا را میانجی منازعه ایران و انگلیس ساخته بود، آمریکا هم با سیاست فشار قرار دادن انگلیس برای به رسمیت شناختن منافع نفتی این کشور، وقتی از تأمین منافع خود توسط انگلیس مطمئن شد، از حمایت مصدق دست برداشت و بستر کودتای 28 مرداد را فراهم کرد. توطئه آمریکاییها در سال 32 به اوج رسید و بر اساس قرارداد کنسرسیوم، آمریکاییها بیشترین سهم از درآمد نفتی ایران را تصاحب کردند. آنچه باعث شد مصدق به آمریکاییها اعتماد کند، نداشتن درک صحیح از ماهیت آمریکا بود و نیندیشیدن به اینکه آمریکاییها خواستار حضور کامل در ایران هستند و بهدست گرفتن صنعت نفت، تنها بخشی از سیاستهای آنها برای حضور در ایران بود.
با بازخوانی اعمال سیاستهای آمریکا در ایران، همچون حمایت از گروههای تروریست، راهاندازی جنگ ایران و عراق و حمایت تمامقد از دولت بعثی در طول جنگ هشتساله تحمیلی، ترور دانشمندان، حمایت از تجزیهطلبان و اپوزیسیون داخلی ایران، تبلیغات و شکلهای مختلف جنگ نرم، در مقطع کنونی شاهد القای تفکر دوگانه ناگزیر و اجتناب بین نخبگان جامعه از سوی آمریکا هستیم، تفکری منفعلانه که سعی دارد مسؤولین نظام ایران و ملت را بر سر دو راهی انتخابی قرار دهد. دو راهی که یا باید بهطور دائم فشارها را تحمل کند و یا با آمریکا کنار بیاید.
بهراحتی میتوان نتیجه گرفت که نفوذ وارد مرحله تغییر افکار عمومی بالاخص در سطح مسؤولین و تغییر در رویکردهای دولتمردان شده است و باید آگاهی و هوشمندی لازم وجود داشته باشد تا این موضوع یعنی پذیرفتن کنار آمدن با دشمن، به باور تبدیل نشود و تجربههای تلخ تاریخ مجدداً تکرار نگردد. مسؤولین کشور باید به این باور برسند که با تحقق اقتصاد مقاومتی در عمل و فعال کردن توان داخلی میتوان جلوی تهدیدها، تحریمها و قلدریهای دشمنان ایستاد.
* شانتاژهای تکراری غرب بر سر بازدارندگی متعارف ایران
اخیراً سه عضو غربی دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، یعنی ایالات متحده آمریکا، فرانسه و انگلیس به همراه کشور آلمان نگرانی خود را نسبت به آزمایشهای موشکی اخیر جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند و این اقدام را نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد دانستند. این کشورها از شورای امنیت و دبیرکل خواستهاند تا ضمن بررسی اقدام اخیر ایران، واکنش مناسبی نسبت به آن اتخاذ شود. در این خصوص لازم است نکاتی را مدنظر قرار دهیم:
1- آزمایش موشکی ایران، نقض برجام محسوب نمیشود. همانگونه که بارها مورد تأکید قرار گرفته است، میان قطعنامه 2231 و برجام تفاوت وجود دارد. از آنجایی که فعالیتهای موشکی جمهوری اسلامی ایران در برجام گنجانده نشده است، از اینرو آزمایشهای موشکی کشورمان اساساً در حیطه برجام نبوده و لذا نقض برجام نیز محسوب نمیشود.
این موضوع از سوی مقامات آمریکایی نیز مورد تأکید قرار گرفته است. دو روز قبل جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید، اعلام کرد که آزمایش موشکی ایران نقض توافق هستهای این کشور نیست. این مقام آمریکایی علیرغم این مدعی شد ایران قطعنامه شماره 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد را نقض کرده است.
2- از آنجایی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران را تأکید کرده و در حوزه مربوط به مطالعات ادعایی بر عدم تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای تأکید ویژه نموده است، از اینرو اساساً نگرانیهای تبعی مربوط به این موضوع نیز منتفی میباشد. به عبارت بهتر، زمانی که موجودیت سلاح هستهای در کشورمان بهطور کامل منتفی بوده و نهادهای بینالمللی نیز نسبت به این موضوع واقف بوده و میباشند، طرح نگرانیهای تبعی در این خصوص ازجمله ادعای آنها مبنی بر تجهیز ایران به موشکهایی که قادر به حمل کلاهک هستهای میباشند، اساساً سالبه به انتفاء موضوع است.
3- مطابق قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد، «از ایران درخواست میشود هیچگونه فعالیتی در ارتباط با موشکهای بالیستیکی که برای داشتن توانایی حمل سلاحهای هستهای طراحی شدهاند، انجام ندهد.» این در حالیست که موشکهای بالستیک آزمایششده از سوی جمهوری اسلامی ایران، با هدف حمل کلاهک سلاحهای هستهای طراحی نشده است. از اینرو ادعای مقامات آمریکایی و سه کشور اروپایی مبنی بر نقض قطعنامه 2231 در این خصوص کاملاً بیهوده محسوب میشود.
نکته دیگر اینکه لحن قطعنامه 2231 در این خصوص اساساً الزامآور نیست. این موضوعی است که نشریه فارین پالیسی نیز در تحلیل اخیر خود نسبت به آن اشاره کرد. نشریه فارین پالیسی در این خصوص تأکید کرده است که در واقع آنچه در قطعنامه جدید (2231) آمده نه از لحاظ حقوقی الزامآور محسوب میشوند و نه به اندازه قطعنامههای قبلی فعالیتهای ایران را محدود میکنند.
در نهایت اینکه توان موشکی جمهوری اسلامی ایران خط قرمزی محسوب میشود که نه معاملهپذیر محسوب شده و نه میتوان آنرا محدود نمود. شرایط منطقهای، تهدیدات بینالمللی و از همه مهمتر، تهدیداتی که از سوی ایالات متحده آمریکا و دیگر دشمنان قسمخورده نظام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، جای کمترین مصالحهای را در این خصوص باقی نگذاشته است. از اینرو شانتاژ اخیر غرب بر سر آزمایشهای موشکی جمهوری اسلامی ایران هم بهلحاظ حقوقی و منطقی و هم بهلحاظ مطابقت با واقعیات جاری در منطقه و جهان کاملاً باطل است.