به گزارش نما به نقل از افکارنیوز، بیل گیتس روزانه حدود 20میلیون دلار درآمد دارد و بیش از یک دهه است که در صدر ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد. او را اکنون نه به خاطر ثروت افسانهیی که به دلیل تلاشهایش برای بهبود وضعیت زیست انسانها در سراسر جهان میشناسند. او و همسرش ملیندا گیتس، با وقف کردن ثروتشان در بنیادی که نام آن دو را یدک میکشد، در بسیاری از زمینهها سرمایهگذاری کردهاند، از یافتن داروهای بهتر برای مبارزه با مالاریا گرفته تا سرمایهگذاری برای پیدا کردن واکسنی برای ایدز و نیز تبلیغ به استفاده از مرغ در غرب آفریقا.
گیتس در پنجمین نشست سالانه انسان دوستی که توسط فوربس برگزار شده بود، در حالی که یک دسته 30 تایی مرغ پشت سر او در یک قفس قرار داشتند، گفت: «هیچ سرمایهگذاری دیگری وجود ندارد که درصد بازگشت سرمایه آن به اندازه سرمایهگذاری در زمینه پرورش دادن مرغ باشد.» او ادامه داد: «هدف ما این است که به سراغ غرب آفریقا برویم، جایی که در آن تنها 5 درصد از خانوادهها مرغ پرورش میدهند و ما میخواهیم کشور به کشور، این میزان را به 30 درصد برسانیم.»
خداحافظی با خط فقر مطلق
طرح گیتس طرحی جاهطلبانه است، طرحی که میتواند سطح درآمد و تغذیه را در یکی از محرومترین مناطق جهان بهبود ببخشد و گیتس آن را به شیوه همیشگی خودش انجام میدهد. همهچیز مبتنی بر ریاضیات است: کشاورزی که کار را با سه مرغ و یک خروس شروع میکند، میتواند با پرورش آنها در طول 3 ماه 12 جوجه تازه داشته باشد. تعداد جوجهها با یک حساب سرانگشتی میتواند به 250 جوجه در طول سال برسد. قیمت هر جوجه در آفریقا حدود 5دلار است و این بدین معنی است که با شروع از 4پرنده، میتوان در طول یکسال به دستهیی مرغ و خروس رسید که حدود 1250 دلار قیمت دارند. این رقم، دو برابر بالاتر از رقم خط فقر مطلق است.
گیتس اکنون در حال فراهم کردن سرمایه اولیهیی است که میتواند کل طرح را به جریان بیندازد. بنیاد او سالانه 400 میلیون دلار در طرح دامداری مورد نظر سرمایهگذاری خواهد کرد تا در طول 5 سال آینده، به اهداف تعیین شده در بهرهمند کردن 30 درصد از جمعیت غرب آفریقا از مزارع کوچک مرغ، برسد. او همین حالا هم کار را با سرمایهگذاری 7 میلیون دلاری در اتیوپی آغاز کرده است.
از طرفی هزینههایی که خود کشاورزان باید انجام دهند در کمترین حالت ممکن است. هزینه واکسن بیماری نیوکاسل، بیماریی که میتواند تمام مرغها را یکجا نابود کند، کمتر از 20سنت تمام میشود. از سوی دیگر، مرغها معمولا خودشان غذای خودشان را پیدا میکنند یا از حشرات، علفها و بهطور کلی چیزهایی تغذیه میکنند که نمیتوانند منبع غذایی برای انسان باشند. ساختن لانه برای مرغها هم معمولا بسیار ارزان تمام میشود و به چیزی جز مفتول و تکه چوب احتیاجی ندارد.
ژنتیک هم یکی دیگر از بخشهای مهم این ماجراست. مرغهای معمولی آفریقایی بازدهی بسیار کمتری در قیاس با همتایانشان در امریکا دارند، اما در مقابل، مقاومت بیشتری در برابر گرما و بیماریها دارند. بنیاد بیل و ملیندا گیتس در حال حاضر در حال پرورش هر دو گونه هستند تا بتوانند به ابرمرغهایی دست پیدا کنند که قابلیتهای مناسب هر دو گونه را به صورت همزمان داشته باشند، یعنی هم در مقابل بیماریها مقاوم باشند و هم آنکه بازده بهشدت بالایی داشته باشند.
طرحی به کام زنان
اجرایی شدن طرح جاهطلبانه ثروتمندترین مرد جهان در آفریقا یک فایده دیگر هم دارد: از آنجا که مرغها معمولا در نزدیکی خانهها میمانند، کل طرح میتواند با درگیر کردن زنان در یک طرح اشتغالزایی تازه، عملا به نفع آنها هم تمام شود. گلههای بزرگ دامهایی مانند گاو یا بز، معمولا تمایل دارند فواصل بیشتری را بپیمایند و بنابراین نگهداری از آنها به احتمال زیاد بر دوش مردان خواهد افتاد. زنان افزون بر این مقادیر بیشتری از درآمدهایشان را برای غذا، سلامت و تحصیل کودکانشان هزینه میکنند و این خبر خوبی است که آنها احتمالا خواهند توانست به منابع درآمدی تازهیی دست پیدا کنند. همسر آقای گیتس، ملیندا نیز این اواخر بخش عمدهیی از فعالیتهای انساندوستانهاش را بر توانمندسازی زنان متمرکز کرده است. بیل گیتس هماکنون بخشی از سهام مایکروسافت را در اختیار دارد، اما این سهام در قالب داراییهای گوناگون این سو و آن سو پراکنده است و در واقع این روزها کار تمام وقت او این است که بهترین راهها برای توزیع ثروتش در چهارسوی جهان را پیدا کند.
او از اواخر دهه 1990 شروع به آموختن نکاتی در مورد کشاورزی در آفریقا کرد، اما تا اواسط دهه 2000، همچنان از نقش دامها غافل بود. زمانی که وارن بافت، سومین مرد ثروتمند جهان متعهد شد که بخش عمدهیی از ثروتش را به بنیاد بیل و ملیندا گیتس بدهد، گیتس هم خود تصمیم گرفت فعالیتهای انساندوستانهاش را در زمینه کشاورزی افزایش دهد. او خود میگوید: «این همان شیوه کلاسیکی است که در آن شما به افراد چگونه ماهی گرفتن را یاد میدهید. با این وجود، اگر شما در نزدیکی آب زندگی نکنید ماهیگیری معنایی ندارد و میتوان آن گفته مشهور را به این شکل تغییر داد که به افراد مرغ بدهید و به آنها آموزش دهید که چگونه آن را پرورش دهند.» او ادامه میدهد: «دستکم در غرب آفریقا افراد بسیاری هستند که میتوانند مرغ پرورش دهند اما نمیتوانند ماهی بگیرند.»
بازارهای تخصصی برای مرغها
گیتس در مطلبی در وبلاگش با عنوان «چرا من مرغ پرورش میدهم؟» نوشته است: «اگر شما کمتر از 2 دلار در روز درآمد داشتید برای بهبود وضعیت زندگیتان چه میکردید؟ این همان پرسشی است که برای حدود یک میلیارد نفر از مردم این سیاره که در فقر شدید زندگی میکنند، موضوعیت دارد. البته هیچ پاسخ سر راستی برای این پرسش وجود ندارد و فقر در جاهای مختلف صورتهای مختلفی به خود میگیرد. با این همه، در طول دوران فعالیتم در بنیاد، من با مردم بسیاری در کشورهای مختلف روبهرو شدهام که به پرورش مرغ مشغول بودهاند و در طول این مدت از آنها چیزهای بسیاری آموختهام. برای من اکنون واضح است که داشتن مرغ برای تمام کسانی که در فقر شدید به سر میبرند، میتواند به منزله داشتن یک زندگی بهتر باشد.»
گیتس در نوشتهاش سپس به توضیح دلایلی پرداخته که به نظر او پرورش مرغ را توجیه میکند. به نوشته او پرورش مرغ میتواند علاوه بر داشتن مزایایی مانند هزینه کم پرورش و این واقعیت که آنها تقریبا هر غذایی را میخورند، سرمایهگذاری مناسبی باشد. او توضیح میدهد که پرورش مرغ میتواند به بهبود تغذیه کودکان کمک کند. «سوءتغذیه موجب مرگ سالانه 3.1 میلیون کودک میشود. هر چند استفاده از تخممرغ به عنوان یک ماده غذایی سرشار از پروتئین و دیگر مواد مغذی میتواند راهی مناسب برای مبارزه با گرسنگی باشد، در بسیاری از کشورها کشاورزان ترجیح میدهد تخممرغها را تا زمان جوجه شدن نگه دارند تا به این وسیله سود بیشتری از فروش آنها ببرند. آنها جوجهها را میفروشند و با پول حاصل از آنها مواد غذایی میخرند. اما اگر گله مرغهای یک کشاورز به قدر کافی بزرگ باشد تا به او تخممرغهای اضافی بدهد، امکان تغذیه خانواده با تخم مرغ وجود دارد.»
بنیاد بیل و ملیندا گیتس، اعلام کرده که به موفقیت طرحش ایمان دارد. آنها با کمک شرکایی در کشورهای جنوب صحرای آفریقا برای ایجاد بازارهای پایدار خرید و فروش مرغ در حال تلاش هستند. گیتس میگوید: «برای ما این مهم است که بازارهایی را ایجاد کنیم که کشاورزان بتوانند از طریق آنها مرغهای واکسینه شده و سازگار با شرایط منطقهیی محیطی که در آن پرورش داده میشوند را خریداری کنند.» او ادامه میدهد: «زمانی که من بچه بودم، مرغها موجوداتی نبودند که بشود در موردشان مطالعه کرد، بلکه ما معمولا در مورد آنها جوک میساختیم. حالا برای من کاملا شگفتآور است که این پرندهها چه نقشی در مبارزه با فقر دارند. شاید مسخره به نظر برسد، اما صحبت کردن در مورد مرغها مرا به هیجان میآورد.»