چرا ادبیات انقلاب مورد توجه رهبری است؟

حجت‌الاسلام سعید فخرزاده

مطالعات و تجربیات نشان می‌دهند كه برای ارتباط با عامه‌ی مردم باید فضایی را فراهم آورد تا به نوعی در جریان ماجرا قرار گیرند و با حس هم‌ذات‌پنداری، در فضای واقعه تنفس كنند. داستان‌ها و فیلم‌ها اغلب می‌توانند این فضا را فراهم كنند. یعنی ادبیات به ‌طور عامه و رمان و داستان به ‌طور خاص می‌تواند چنین فضایی را برای مخاطب فراهم كند. مخاطب عام چندان علاقه‌ای به شنیدن و خواندن كارهای پژوهشی و تحقیقاتی و اسنادی ندارد. پس با وجود مسائل و دغدغه‌های روزمره‌ی زندگی و نیز بمباران اطلاعاتی رسانه‌های بین‌المللی و شبكه‌های گوناگون خبری، باید بهانه‌ای یافت تا مخاطب بتواند با موضوعی ارتباط برقرار كند كه ممكن است مخاطب در حال حاضر با آن ارتباط نداشته باشد؛ موضوعی كه متعلق به گذشته است یا ممكن است در فرآیند روزمره‌ی زندگی از آن بهره‌برداری نكند یا احساس كند به دردش نمی‌خورد.

مخاطب به بهانه نیاز دارد
پس مخاطب برای این‌كه بتواند با موضوعی ارتباط برقرار كند، یك بهانه لازم دارد. در واقع مخاطب باید با یك هم‌ذات‌پنداری، در دنیایی غیر از آن فضایی كه زندگی می‌كند، تنفس كند و داستان می‌تواند این فضا را فراهم آورد. الان دنیای غرب بیشترین تلاش خود را برای انتقال فرهنگ از طریق داستان‌ها و رمان‌ها صورت می‌دهد و همین داستان‌ها و رمان‌ها پایه‌ی اصلی ساخت فیلم‌های مهم بین‌المللی نیز هست.
گونه‌ و ژانر خاطره نیز كه در حوزه‌ی ادبیات و در قالب ادبیات مطرح می‌شود و به فضای داستانی نزدیك است. به هر حال زندگی انسان با احساساتش همراه است و به همین دلیل یك حادثه‌ی زنده است كه قدرت و فضای خوبی را برای مخاطب فراهم می‌كند و مردم به‌راحتی می‌توانند با آن ارتباط برقرار كنند.

نكته‌ی بعد این است ‌كه اگر هر چیزی از فضا و بستر تاریخی خودش جدا شود و مجزا به مخاطب عرضه شود، آن پیام اصلی را منتقل نمی‌كند. مثلاً اگر جمله‌ی معروف «هیهات منّا الذلة» امام حسین علیه‌السلام را بیان كنیم، یك جمله‌ی زیبا است، اما نمی‌تواند عظمت و احساس این جمله را در شرایط و زمان عاشورا منتقل كند.

بنابراین بسیاری از اطلاعات پژوهشی، داده‌ای و آماری كه صحبت‌های فردی را به جای دیگری منتقل می‌كنند، قدرت انتقال همه‌ی آن مفهوم را در زمان و مكان خاص خودش و نیز توان اتصال به حوادث پیرامونش را ندارد. اما وقتی همین اطلاعات در قالب داستان بیان شود، آن فضاسازی و بسترسازی شكل می‌گیرد و انتقال فرهنگ را راحت‌تر می‌كند و عظمت و واقعیت پیام را به‌درستی منتقل می‌كند. مثلاً سرودی در اول انقلاب ساخته ‌شده و خاطرات و اتفاقات و حوادثی نیز كنار این سرود هست. پس مخاطبی كه در آن فضا تنفس كرده، به محض شنیدن آن سرود همه‌ی آن فضا در ذهنش حاضر می‌شود و لذت می‌برد. اما مخاطبی كه آن فضا را ندیده، با شنیدن سرود تنها لذت شنیدن آن را می‌برد. بنابراین در داستان، علاوه بر انتقال آن كلمات و جملات و حرف‌ها، فضای شأن نزول این كلمات هم بیان می‌شود و در این صورت واقعیت نیز انتقال می‌یابد.

به شخصیت‌های تخیلی نیازی نداریم
ما بر خلاف غرب كه شاید برای ساختن گذشته و هویت خویش نیاز به تخیل داشته باشد، واقعیت‌های بسیاری داریم كه اگر بتوانیم ظرفیت ادبیات را در جهت انتقال همین واقعیت‌های خودمان فعال كنیم، آن‌قدر توانایی و فرهنگ غنی داریم كه اصلاً نیاز به استفاده از تخیل نداریم. این مهم ممیزه‌ی اصلی ماست كه داستان‌ها و حماسه‌های ما و نیز قهرمانان ما واقعی هستند.
خداوند متعال نیز در قرآن از فضاهای واقعی و روایت قصه‌گونه‌ی آنها برای انتقال پیام به مخاطب بهره برده است. به هر حال فضای داستان و قصه این قدرت و قابلیت را دارد كه مخاطب را در فضای پیام سیر دهد كه جان اصلی داستان است و به‌خوبی آن را به مخاطب منتقل كند.
چرا ادبیات انقلاب، مورد توجه رهبری است؟
اهتمام و توجه رهبر انقلاب به بحث كتاب‌های خاطرات نیز در همین راستا است. به نظر من رهبر معظم انقلاب به بحث انتقال فرهنگ دوران دفاع مقدس و انقلاب به نسل و جامعه‌ی امروز اهتمام ویژه دارند. بنابراین این نوع كتاب‌های خاطرات كه البته اگر بادقت روی آن كار شود، قطعاً می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. كتاب‌هایی كه مورد اعتماد مخاطب و به جهت قدرت نگارش و بیان نیز قوی باشند، می‌توانند فضایی را برای مخاطب ترسیم كنند كه بتواند ارتباط عاطفی با آن حادثه برقرار كند.

من شنیدم كه حضرت آقا از صداقتی كه كتاب خاطرات آقای عزت‌شاهی وجود داشت، بسیار خوشحال بودند و اشاره داشتند به این نكته كه مردم به این صداقت‌ها و به این واقعیت‌ها نیاز دارند. ایشان از نویسنده به خاطر پاورقی‌های مناسب و تناسبی كه بین متن پاورقی، ضمائم و عكس‌ها وجود داشت، تشكر كردند. ایشان همچنین در نشستی كه با پژوهشگران حوزه‌ی تاریخ و مراكز اسنادی داشتند، فرمودند كه الان برخی منابع و خاطراتی چاپ می‌شود كه وقتی من می‌خوانم، می‌بینم با واقعیات آن زمان متفاوت است و نشان می‌دهد كه تحقیق درستی صورت نگرفته است. سپس توصیه كردند كه دقت كنید هر چیزی را به عنوان متن و منابع تاریخی به جامعه تزریق نكنید، چون جامعه یك جورهایی به سازمان‌ها و نهاد‌ها و كتابی كه زیرش را یك محقق امضا كرده، اعتماد می‌كند. مخصوصاً به سازمان‌ها و نهادهایی كه به نوعی مهر حكومتی دارند، اعتماد می‌كنند و این متن را می‌خوانند. بنابراین باید مراقب باشیم تا این امانتی را كه به مردم می‌دهیم، محققانه و نزدیك به واقعیت باشد.

منبع:khamenei.ir

۱۳۹۰/۱۲/۱۰

اخبار مرتبط