پایان كار بدون تحقق وعده تغییر

قاسم غفوری

با اعلام نتایج انتخابات آمریکاو معرفی ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید عملا اوباما باید خود را برای خروج از کاخ سفید آماده سازد . 8 سال ریاست جمهوری اوباما در حالی به پایان می‌رسد که کارنامه وی نشانگر ثبت برگ‌های قابل تاملی در کارنامه وی است که با قرار دادن آنها کنار یکدیگر می‌توان دریافت که شعار تغییر محقق شده یا خیر.

در عرصه داخلی آمریکا در حوزه اقتصادی تغییر چندانی صورت نگرفته هر چند که آمار اقتصادی آمریکا از رشد حکایت دارد اما در زندگی مردم تغییر چندانی صورت نگرفته چنانکه آمارها نشان می‌دهد دهها میلیون آمریکایی نیازمند کمک‌های غذایی هستند. جنبش ضد سرمایه داری 99 درصدی‌ها که برگرفته از اعتراض‌های مردمی به ساختار اقتصادی حاکم بر آمریکاست در دوران اوباما شکل گرفت که البته واکنش دولت به آن سرکوب و بازداشت بود چنانکه 17 نفر در این اعتراض‌ها به دست پلیس کشته شدند.

نژادپرستی و رفتارهای نژادی در دوره اوباما به شدت افزایش یافته بگونه‌ای که در طول یک سال بیش از هزار نفر سیاه پوست به دست پلیس سفید پوست به قتل رسیده‌اند.آمار قربانیان آزادی حمل سلاح نیز به روزانه دهها نفر افزایش یافته در حال که دولت اقدامی برای مقابله با این وضعیت صورت نداده است.

نکته قابل توجه آنکه باراک اوباما در اجرای وعده‌های خود درباب خدمات بهداشت و درمان و نیز وضعیت مهاجران ناتوان بوده است. قابل توجه آنکه اوباما در ناتوانی برای وتو مصوبات کنگره در ردیف بالای روسای جهمور تاریخ آمریکا قرار دارد چنانکه بسیاری از وتوهای وی نیز توسط کنگره با تصویب مصوباتی با بیش از دو سوم آرا وتو شده است. عدم تحقق وعده تعطیل کردن زندان گوانتانامو از دیگر وعده‌های محقق نشده اوباما بوده چنانکه همچنان این زندان که بسیاری از زندانیان آن هرگز اتهاماتشان اثبات نشده به فعالیت خود ادامه می‌دهد. نکته مهم در کارنامه سیاست داخلی اوباما آنکه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا 18 آبان برگزار شد در حالی که مانند دوره‌های گذشته مردم اجبارا باید میان دو گزینه جمهوریخواه و دموکرات یکی را انتخاب می‌کردند و عملا انتخاب دیگری برای آنان وجود ندارد. هر چند که در ظاهر کاندیداهای دیگری نیز در انتخابات حضور داشتند اما به دلیل رای‌های الکترال ( نخبگان) و ساختار سیاسی حاکم بر آمریکا آنها هیچ شانسی برای ورود به کاخ سفید نداشته و مردم نیز اجبارا نمی‌توانند به آنها رای دهند چرا که رای آنان به نوعی سوخته خواهد شد. بر این اساس انتخابات آمریکا را باید میان دو گزینه ترامپ جمهوریخواه و کلینتون دموکرات دانست که تکرار انتخابات‌های گذشته است و صرفا نام کاندیداها تغییر کرده و ساختار همان ساختار قدیمی است. سوای نتیجه انتخابات و فرد پیروز این انتخابات را می‌توان یکی از برگ‌های ناکامی اوباما در تحقق وعده‌هایش به مردم آمریکا دانست چرا که وی احیای دموکراسی را از شعارهای 8 ساله خود قرار داده بود حال آنکه این انتخابات نکاتی مغایر با این ادعاها داشت نخست آنکه این انتخابات بی‌اخلاق‌ترین انتخابات آمریکا بوده بگونه‌ای که کاندیداها به جای پرداختن به برنامه‌های خود برای آینده آمریکا، صرفا به سیاست تخریب و اتهام زنی پرداخته‌اند که نمود آن را در سه مناظره میان ترامپ و کلینتون می‌توان مشاهده کرد. دوم آنکه آمریکا همواره خود را ناب‌ترین ساختار دموکراتیک جهان معرفی کرده و با این ادعا نیز به دخالت در امور دیگر کشورها پرداخته است. آنچه برای نخستین بار در این انتخابات مطرح شده مسئله تقلب انتخاباتی است که حتی از زبان نامزدهای انتخابات از جمله ترامپ عنوان شده است. هر چند در ظاهر این سخنان اقدامی انتخاباتی و تبلیغاتی عنوان شد اما این برای نخستین بار است که یک نامزد انتخابات آمریکا پیش از انتخابات از پذیرش نتایج انتخابات خودداری کرده و با تاکید بر تقلب در انتخابات از عدم پذیرش نتایج سخن می‌گوید. این رویه را می‌توان نشانه‌ای دیگر از گسست در ساختار سیاسی آمریکا دانست بگونه‌ای که حتی از احتمال اعتراض‌های خیابانی پس از انتخابات سخن گفته‌اند. نکته قابل توجه در این زمینه آنکه مقامات آمریکایی سخنان ترامپ درباره تقلب انتخاباتی را آشوب‌سازی و مغایر با امنیت ملی عنوان می‌کنند در حالی که کارنامه آمریکا نشان می‌دهد که آنها در هر کشوری که چنین سخنانی مطرح شده از آن حمایت کرده و حتی گروه‌های سیاسی و مردم را به خیابانی کردن اعتراض‌ها تشویق کرده‌اند. نکته نهایی در باب انتخابات آمریکا عدم اعتماد مردمی است. آمارها نشان می‌دهد که نزدیک به نیمی از مردم آمریکا در صلاحیت انتخابات آمریکا ابراز تردید کرده‌اند و تاکید دارند که هیچ ضمانتی درباره سلامت انتخابات وجود ندارد. نکته مهم آنکه مردم تاکید کردند آنها اجبارا باید میان دو گزینه بد و بدتر یکی را انتخاب کنند چرا که نه ترامپ دارای شخصیت مردمی و معقولی است که توان ریاست جمهوری داشته باشد و نه کلینتون سابقه‌ای مثبت دارد. فساد اخلاقی و مالی هر دو کاندیدا هم مکمل این وضعیت است. با این شرایط مردم آمریکا برای یک عنوان پای صندوق می‌روند و آن انتخاب میان گزینه بد در برابر بدتر است نه گزینه خوب در برابر بد.

به هر تقدیر آنچه در کارنامه سیاست داخلی اوباما در 8 سال ریاست جمهوری مشاهده می‌شود آن است که بخش عمده‌ای از این کارنامه را عدم تحقق وعده تغییر تشکیل می‌دهد. روندی که در کارنامه سیاست خارجی اوباما نیز مشابه آن را می‌توان مشاهده کرد بگونه‌ای که بسیاری از ناظران سیاسی اوباما را از ضعیف ترین روسای جمهور آمریکا می‌دانند.

۱۳۹۵/۸/۲۳

اخبار مرتبط