حامد بامروت نژاد: امیرالمومنین پول می‌داد تا فساد را گزارش كنند ولی ما برخورد دولتی می‌كنیم/ حق مردم است كه فساد سیستم را «داد» بزنند

رفسنجان و اصفهان این مستند توقیف می‌شود. در اصفهان وقتی توقیف می‌شود، همان شب در مسجد پخشش می‌كنند و اجازه نمی‌دهند كار خفه شود. نقطه ای كه روی آن دست می‌گذاریم و زاویه‌ای كه به موضوع نگاه می‌كنیم خیلی مهم است.

به گزارش نما مستند «داد» جنجال زیادی راه انداخته است. موضوع این مستند بررسی فساد در ساختار کشور است که توسط جریان داخل نظام و متعهد ساخته شده است.

مستند «داد» روزهای پر هیجانی را برای طرفداران مستند رقم زده است. این مستند در مدرسه سینمایی عمار تولید شده است و به فساد شبکه حمل و نقل کشور می‌پردازد. توسعه فساد باعث اعتراض صنفی کامیون‌دارها می‌شود. سید میثم صفاییان به نمایندگی از کامیون‌دارها، سخنران تجمع‌های اعتراضی و تحصن‌ها است. کامیون‌دارها منتظر اصلاح امور و حضور تنها یک مسئول دولتی برای سامان دادن اوضاع هستند؛ مسئول دولتی بالاخره می‌آید اما نه برای پاسخ دادن به اعتراض و سوال رانندگان کامیون بلکه برای دستگیری سید میثم صفاییان!

حامد بامروت نژاد: امیرالمومنین پول می‌داد تا فساد را گزارش کنند ولی ما برخورد دولتی می‌کنیم/حق مردم است که فساد سیستم را «داد» بزنند

نشست تحلیل این مستند با حضور حامد بامروت‌نژاد تهیه‌کننده، سید میثم صفاییان نماینده رانندگان کامیون و امین سردارآبادی دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد. متن زیر حاصل گفت‌وگوهای این میزگرد است.





ما به ژانر داد و عدالتخواهی نیاز داریم

*روحیه انقلابی‌گری جشنواره عمار و انتقاد در سطح مستند «داد» نسبت به مدیریت حاکمیت چیزی است که فهمش قطعا برای خیلی‌ها سخت است.

بامروت‌نژاد: شاید خیلی‌ها گمان کنند تحقق آرمان‌های انقلاب فقط از مسیر فتنه و سیاست‌ و آمریکاستیزی می‌گذرد، کسی تا کنون فکر نمی‌کرد انقلاب از این مسیر هم عبور می‌کند. نقد از درون فراگیر نشده است. به همین دلیل سوژه‌ها را نمی‌بینید و حساس نیستید. یکی از چیزهایی که فارغ از مستند «داد» نیاز داریم، ژانر داد و عدالتخواهی است.

امیرالمومنین پول می‌داد تا گزارش فساد بیاورند ولی ما برخورد قضایی می‌کنیم

* ژانر خطرناکی هم هست.

بامروت‌نژاد: ژانر خطرناک از این جهت که همان چیزی که ایجاد خطر می‌کند همان عامل فساد است. گفته شده است امام علی (ع) پول به عده‌ای می‌داد که همین کار را انجام دهند. در شهرها و حاکمیت‌ها بگردند و گزارش فساد بدهند. امام علی (ع) پول می‌داد تا عده‌ای این گزارشات را بدهند تا چشم بینا و معتمد او باشند. حالا عده‌ای مجانی این کار را می‌کنند اما با اینها برخورد قضایی می‌شود. مثلا راننده کامیون چه منفعتی دارد که چنین کاری را انجام دهد؟

مسعودنظری یک فرد شاعری است که نه ربط به سیاست دارد و نه کسی نام او را شنیده است و نه در تمام این تلاش‌ها بویی از استفاده جناحی برده شده است. او فسادی را در دادگستری یک استان می‌بیند و آن را در پرونده‌ای کامل و مستند به حجت الاسلام اژه‌ای می‌رساند. حالا مسعود نظری در زندان است! یک نفر ایستاده و می‌گوید اینجا فساد رخ می‌دهد و حق مردم خورده می‌شود اما با او برخورد می‌شود.

مثلا در مستند داد یک قسمت توضیح داده شده که 30 روز راننده کامیون‌ها خواب دارند یعنی آنجا منتظر می‌مانند تا بار بگیرند. در این مدت که اینها در صف ایستاده‌اند یکی هم هست که 6 بار برده و آورده است. این به چه معنا است؟ این یعنی دلالی در ارائه بار. این اتفاق در قشر راننده کامیون افتاده است، چرا آنها باید قربانی این فساد شوند؟

فساد از سیستم قدرت ناشی شده است

از این اتفاقات به وفور رخ می‌دهد، چه از ناکارآمدی‌های قضایی که داریم و چه از ناکارآمدی‌های سیستمی که داریم. حالا با فسادی مواجهیم که ربطی به قوه قضائیه ندارد، ربط به سیستم قدرت دارد. ربط به حکومت و دولت دارد. ربط به جایی دارد که قدرت دارد و کار مردم، بیت‌المال و حق ملت دست آن است.


حامد بامروت نژاد: امیرالمومنین پول می‌داد تا فساد را گزارش کنند ولی ما برخورد دولتی می‌کنیم/ حق مردم است که فساد سیستم را «داد» بزنند
مسعود نظری، میثم صفاییان، کارگران شلاق خورده معدن آق‌دره، همسر جانبازی که خودسوزی کرد و... همه اینها را همان چشم‌ها می‌بینم و می‌فهمم. کسانی که ایستاده‌اند و با دلسوزی هشدار می‌دهند و در آخر باید داد بکشند. حالا این داد زدن یک بار با خودسوزی و یک بار با شلاق خوردن اتفاق می‌افتد، یک بار هم با زندانی شدنش باعث می‌شود تا صدا به گوش ما می‌رسد.

در این سیستم یکسری سنسورهای خودکاشته وجود دارد که اینها داد می‌زنند و مهم این است که برخورد با این دادها چگونه است؟ مسعود نظری با قوه قضائیه درگیر است، میثم صفائیان با دولت درگیر است و خانمی که خودسوزی کرد با بنیاد شهید درگیر است. اصلا بحث ما قوه قضائیه، دولت و غیره نیست؛ بحث بالاتر از اینها است.

این قوه و آن قوه، این حزب و آن حزب مسئله نیست؛ بحث بر سر اصل نظام جمهوری اسلامی است

ممکن است در دولت زمینه‌های فساد و اهمال‌کاری بیشتری باشد و فساد بیشتری رشد پیدا کند ولی اصلا بحث ما این دولت و آن دولت و این قوه و آن قوه و این جناح و آن جناح نیست. بحث سر اصل نظام جمهوری اسلامی است. چطور با مردمی که زیر این چرخ‌ها له می‌شوند برخورد می‌کنیم؟ چطور با این هشدارها برخورد می‌کنیم؟ حداکثر برخورد ژورنالیستی و رسانه‌ای است.

*این انتقاد ظرافت‌هایی دارد. یکبار در جریان دیدار‌های دانشجویان با رهبر انقلاب، آقای پرویز امینی به نمایندگی از اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل سخنرانی کرد. او نسبت به خیلی از اتفاقات کشور و سازوکارهای موجود انتقاد کرد. انتقادها همه وارد بود اما کسی در آن سال‌ها فکر نمی‌کرد که می‌شود از نظام جمهوری اسلامی هم انتقاد کرد. چند روز بعد از این حرف‌ها به دفتر اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل با ادعای تقابل با نظام اسلامی حمله شد! پس از آن آمدند و شعار «نقد حکومت آری، نفی حاکمیت هرگز» را تبیین کردند تا بگویند اگر حرفی می‌زنند و انتقادی می‌کنند، دنبال هرج و مرج نیستند.

بامروت‌نژاد: ما جبهه‌ای عمل نمی‌کنیم، یعنی یک تک می‌زنیم و به سرعت خفه می‌شود. مسعود نظری کسی است که حرف زده، داد زده و حالا در زندان است. چه زمانی این اتفاق متوقف می‌شود؟ زمانی که صفائیان می‌آید و تجمع راه می‌اندازد، بعد جنبش عدالت‌خواه دانشجویی پشت مسعود نظری می‌ایستدو دوباره کسی درباره صفاییان فیلم می‌سازد و دانشگاه به دانشگاه می‌چرخاند.

این مبارزه با فساد یک بسته است و باید جبهه‌ای و جهادی عمل کرد. مطمئنا وقتی به منافع یک عده که فساد می‌کنند تعدی شود، برخورد می‌کنند. در هر حوزه‌ای ورود پیدا کنیم برخورد می‌شود. مگر در فتنه ورود کنیم برخورد نمی‌شود؟ مگر ضد آمریکایی فیلم بسازیم برخورد نمی‌شود؟ حالا دسترسی و توان برای برخورد با عده‌ای را ندارند وگرنه برخورد می‌کردند. در هر حوزه‌ای ورود کنیم و قصد اصلاح داشته باشیم برخورد می‌کنند. مهم این است که با چه سازوکاری ورود کنیم.

یکی از ظرافت‌ها این است که ما خیلی در مستند داد به این فکر می‌کردیم که مستند را چگونه بسازیم تا بی‌بی‌سی نتواند پخش کند؟ خیلی به این فکر کردیم تا موضع اصولی‌مان در نقد جمهوری اسلامی را پیدا کنیم.

* سوال من هم همین است. سوژه‌ مستند «داد» چیزی است که اگر بی‌بی‌سی الان داشته باشد فورا سراغ آن می‌رود و با جنس نگاه خودش آن را منتشر می‌کند.

بامروت‌نژاد: یکی از مسائل ما همین بود. تصویر کارگران آق‌دره‌ را نشان دادیم که جلوی دوربین می‌گوید فلان ضربه شلاق خورده است. فیلم دست بی‌بی‌سی بیفتد آن بخش را کات می‌کند و استفاده می‌کند. مهم این است که این مجموعه را نمی‌توانند منتشر کنند. داد را نمی‌توانند پخش کنند، اگر هم پخش کند با این عنوان پخش می‌کند که از خود نظام یک نفر آمده و این مستند را ساخته است. به هر صورت این مجموعه قابل مصادره شدن نیست چون ما از داخل نظام صحبت می‌کنیم.

این که کلام از کجا صادر می‌شود تاثیر دارد. به قول دوستی می‌گفت برخی جملات اگر اسم گوینده را پنهان کنید می‌گویند ضد نظام گفته است و اگر اسم گوینده مشخص شود می‌بینید امام خمینی (ره) این جمله را گفته است.

در موضوعات اجتماعی و انتقادی یک خلا وجود دارد که بچه حزب‌اللهی‌ها ورود نکردند. نیروی حزب‌اللهی عمار است که با تمام سابقه و پیشینه خود و برچسب حکومتی‌اش چنین فیلمی می‌سازد.

مصدر بیان حرف مهم است. به شدت نیاز داریم نیروهای حزب‌اللهی ورود کنند و این حرف‌ها را بگویند. نیروی حزب‌اللهی که پیشینه او مشخص است. مشخص است که بابت ضدآمریکایی بودنش چوب خورده است و در فتنه حرف زده است.

در رفسنجان و اصفهان این مستند توقیف می‌شود. در اصفهان وقتی توقیف می‌شود، همان شب در مسجد پخشش می‌کنند و اجازه نمی‌دهند کار خفه شود. نقطه ای که روی آن دست می‌گذاریم و زاویه‌ای که به موضوع نگاه می‌کنیم خیلی مهم است.

مسئله ما اجرای قانون موجود است،این تقاضای زیادی است؟

سه سوژه‌ در مستند پرداختیم. هر سه مورد بحث این را داشتند که می‌خواهند قانون اجرا شود. فرق جمهوری اسلامی با حکومت دیگر همین بود. شما قانونی و سازمان‌ها و سازوکارهایی دارید که برای مردم هستند. برای رفاه این مردم هستند. در کجا فساد اتفاق افتاده است؟ وقتی آن قانون اجرا نمی‌شود. نقد درون‌گفتمانی جنسش همان «نفی حاکمیت هرگز» است، نمی‌خواهیم زیر همه چیز بزنیم. می‌گوییم همین ساختاری که وجود دارد درست است، مثلا ساختاری در جمهوری اسلامی به نام بنیاد شهید داریم که کارش رسیدگی به خانواده شهدا و جانبازان است، خب شما چه می‌کنید که همسر شهید و جانباز باید خودسوزی کند؟ نظام جمهوری اسلامی سازوکار گذاشته است. سازوکارها و ردیف بودجه‌هایی تخصیص داده است. این میان یک بیماری وجود دارد که نمی‌گذارد سیستم کار کند.

می‌گوییم این بدن جایی به نام چشم دارد که کارش دیدن است، حالا اگر مشکلی در دیدن وجود دارد باید درمانش کنیم، نمی‌آییم کل بدن را دفن کنیم چون چشمش نمی‌بیند!

حق مردم است که فساد سیستم را «داد» بزنند

نظارت مردمی باید بالا برود. نظارت مردمی همین است که هر کسی حق دارد فسادهای سیستم را اعلام کند و داد بزند. این با براندازی خیلی فرق دارد. تفاوت است با کسی که سراغ اصلاح است و کسی که سراغ براندازی است.

«داد» ما در مسجد اکران می‌شود و رسانه‌اش «خبرگزاری تسنیم» است؛این‌ها مختصات اصلاح است نه براندازی

* آن کسی هم که دنبال براندازی است با شما همراه می‌شود. کسی کاری ندارد که شما دبیر جشنواره عمار هستید یا مستندساز نفوذی سال 88 هستید که دوران محکومیتش را سپری کرده و آزاد است. کاری ندارد که در پوشش ماجرای شما اصلاح قانون یا نفی آن را فریاد بزند.

بامروت‌نژاد: همین ظرافت‌های اجرا است. این که چه می‌سازید و در چه میزانسنی قرار می‌گیرید. این که چطور حرف می‌زنید. همین سید میثم صفائیان داور جشنواره عمار می‌شود. اینها میزانسن‌هایی است که باعث می‌شود آن انحصار توسط جریان معاند اتفاق نیفتد. بالاخره افراد مهمی درباره این فساد حرف می‌زنند و حتی محل اکرانش در مسجد است نه اتاقی در زیر زمین یک خانه متروک. این خیلی فرق دارد. به نظرم میزانسن‌ها خیلی فرق دارد. الان فرد معاند این فیلم را بسازد افرادی که درباره آن حرف می‌زنند و مکان‌هایی که اکران می‌کنند فرق دارد. قاب‌هایی که بسته می‌شود فرق می‌کند. هیچوقت تسنیم با او مصاحبه نمی‌کند!

اگر به یک کار محدود شویم باعث سواستفاده رسانه‌های معاند نظام می‌شود اما وقتی یک جریان ایجاد کنیم، این اتفاق رخ نمی‌دهد. اگر ژانر شود این اتفاق رخ نمی‌دهد.

*روزی در مواجهه با فساد در جمهوری اسلامی و ناکارآمدی سیستم با دوگانه توجیح و کتمان مواجه بودیم. این تغییر نگاه از کجا ایجاد شده که الان می‌گوییم ژانر داد و عدالت‌خواهی ایجاد شده است؟

بامروت‌نژاد: در چند سال اخیر روحیه‌ای که به بچه‌های فیلمساز حزب‌اللهی داده شده است عامل مهمی است. فیلم‌ساز می‌بیند در موضوعات مختلف ورود می‌کند و یک جماعت کنارش هستند و تنها نیست. او درباره فرار نخبه‌ها می‌سازد، من درباره دوران مصدق می‌سازم و دیگری درباره فلان موضوع می‌سازد. تبدیل به یک جمعیت شده‌ایم که حرف می‌زنیم.

یک عامل هم به رسانه‌ها بازمی‌گردد. ما در دورانی هستیم که رسانه‌های غیررسمی نقش بازی می‌کنند و نقش پررنگی دارند. عمار در سال 89 از نبود رسانه شکل گرفت. از یک محدودیت و سانسور و کتمان کردن شکل گرفت.

عمار از همین سانسور ایجاد شد. یکباره رسانه غیررسمی ایجاد می‌شود. یک رسانه ای ایجاد می‌شود که در چارچوب‌های رسمی نمی‌گنجد. فیلم ما را در تلویزیون پخش نمی‌کنید؟ من در مسجد پخش می‌کنم. من در دانشگاه و پارک و خانه شهید پخش می‌کنم. یک عامل هم گسترش رسانه‌های غیررسمی است.

استاندارد ما این است که تلویزیون نتواند مستندهایمان را پخش کند

مطمئنا اگر رسانه رسمی داشتیم و محتاج رسانه رسمی بودیم این اتفاق رخ نمی‌داد. برخی از مستنداتی که سفارش می‌دهیم و برخی از فیلم‌هایی که منتشر می‌شود همانند فیلم کوتاه و داستانی «لکه» قابل پخش هستند؟ الان وقتی می خواهیم به کسی سفارش کار دهیم، می‌گوییم از لحاظ محتوایی چیزی بسازد که اصلا قابل پخش در تلویزیون نباشد. این شرط محتوایی و استاندارد ما است. می‌گوییم خودتان را محدود نکنید که تلویزیون بتواند پخش کند. سوژه تلطیف شده ای که تلویزیون پخش کند به درد ما نمی‌خورد.

* سوژه‌ای که به آن پراخته‌اید خیلی خوب است اما نمی‌شود از ضعف فرم گذشت. این را هم به حساب نقد درون گفتمانی و «دادِ» ما بگذارید.

بامروت‌نژاد: مطمئنا هر چه از نظر فرم بتوانیم رشد کنیم مطلوب است. «داد» چه از لحاظ مضمون و چه از لحاظ فرم در غایت اهداف نیست، ما در راهیم. مثلا این کار را با کارهای قبلی ببینید و این که چه تغییری با کارهای قبلی دارد.مسیر مهم است. طول می کشد تا یک برنامه تلویزیونی بتواند «خندوانه» بشود و یا یک فیلم سینمایی بتواند «بادیگارد» بشود.

این سوژه‌ها را نمی‌شود دست هر کسی داد.همان یک راش از کارگران شلاق خورده معدن آق‌دره را با پول خوبی می‌شود به جریان معاند فروخت!

ماجرای سید میثم صفائیان دغدغه کارگردان مستند بود و ما بعدا به تیم اضافه شدیم. کارگردان حتی دو مصاحبه را انجام داده بود.

سال به سال در مسیر جشنواره عمار رشد کرده‌ایم، مثلا در دوره اول 5 اثر خوب داشتیم، دوره بعد 10 تا و همینطور صعودی پیش رفته‌ایم تا جایی که حالا 10ها اثر مطلوب و قابل عرضه را تولید کرده‌ایم.
منبع: تسنیم
2

۱۳۹۵/۱۲/۱۷

اخبار مرتبط