سوغاتی دیكتاتور ممنوع!

ایتالیا فروش خاطرات و هر آنچه یاد «موسولینی» رهبر ایتالیای فاشیست و دوست هیتلر رهبر نازی‌ها در آلمان را در مغازه‌های «پرداپیو» در شمال آن كشور محل زادگاه او زنده كند را بزودی ممنوع اعلام خواهد كرد.

به گزارش نما، دولت ایتالیا فروش خاطرات و هر آنچه یاد «بنیتو موسولینی» رهبر ایتالیای فاشیست و دوست هیتلر رهبر نازی‌ها در آلمان را در مغازه‌های «پرداپیو» در شمال آن کشور محل زادگاه او زنده کند را بزودی ممنوع اعلام خواهد کرد. با این حال، شهردار آن شهر امیدوار است که بتواند آنجا را به مرکزی برای درک این موضوع تبدیل کند که چگونه فاشیسم در ایتالیا زمینه بروز و ظهور پیدا کرد.

مجسمه‌های «ایل دوچه» (لقبی که فاشیست‌های ایتالیا برای موسولینی به کار می‌بردند و مفهوم مشابه پیشوای نازی‌ها را داشت) پوسترهای تبلیغاتی فاشیستی مربوط به او و حتی کت و شلوارهای مدل موسولینی برای بچه‌ها نیز در مغازه‌هایی در پرداپیو فروخته می‌شوند. این شهر زادگاه موسولینی است.

او در سال ۱۸۸۳ میلادی در آنجا زاده شد و در دهه‌های گذشته این شهر به مکانی به عنوان زیارتگاه برای نئوفاشیست‌های ایتالیایی تبدیل شده است. منتقدان می‌گویند آنان عده‌ای افراد «ناپاک» هستند که گستاخانه موسولینی را می‌ستایند. فردی که ایتالیا را به ورطه ماجراجویی‌های استعماری فاجعه بار کشاند و سبب اتحاد ایتالیا با آلمان تحت رهبری هیتلر شد و ایتالیا را به زانو درآورد.

نئوفاشیست‌ها سه بار در سال یکبار برای روز تولد، یکبار مرگ و دیگری به مناسبت به قدرت رسیدن موسولینی در سال ۱۹۲۲ میلادی در آنجا گردهم می‌آیند. آنان مجموعه‌ای از آثار و اشیای باقی مانده از او از جمله یک پیراهن سیاه (نماد فاشیست ها) و چکمه‌های چرمی‌اش را در زیرزمینی در محل سکونت موسولینی گردآورده‌اند.

اما به نظر می‌رسد مغازه‌هایی که خاطرات آثار مرتبط با دوران فاشیستی را به فروش می‌رسانند و همچنین علائم مربوط به اس اس و نازی‌ها را می‌فروشند و پرتره‌ها و پوسترهای آن دوران را به یاد می‌آورند دیگر نمی‌توانند فعالیت کنند.

طبق طرحی تازه تحسین و تمجید از فاشیسم و نازیسم ممنوع شده است و فروش هر آنچه مرتبط با آن دوره تاریخی و ایدئولوژی باشد نیز از سوی پارلمان ایتالیا در سپتامبر گذشته ممنوع اعلام شد. این ماه نیز سنا در این باره بحث خواهد کرد. اگر این قانون تأیید شود مغازه‌هایی که پوسترها، فندک‌ها و تی‌شرت‌هایی با چهره و تصویر موسولینی را به فروش می‌رسانند باید بسته شوند. اما شهردار پرداپیو می‌گوید با پشت سر گذاشتن دوران تاریک گذشته آن شهر را تبدیل به مرکزی برای مطالعه علمی درباره ایتالیای فاشیست و علل ظهور آن خواهد کرد.

«جورجیو فراسینتی» شهردار این شهر می‌گوید:«ما می‌خواهیم تصویر پرداپیو را تغییر دهیم و فکر می‌کنیم این پروژه‌ای است که برای سایر نقاط اروپا نیز ارزشمند خواهد بود. اینجا به جایگاهی برای درک آنچه در قرن بیستم روی داد تبدیل خواهد شد به جایی برای درک چرایی آنچه روی داد».

با این حال، برخی از مردم آن شهر نظر دیگری دارند. «پیر لوئیجی پومپینولی» صاحب یکی از مغازه‌های فروش آثار و وسایل مرتبط با موسولینی به شغل خود افتخار می‌کند. او می‌گوید«شما (موسولینی) همیشه در قلب من هستید» او ادعا می‌کند که دیکتاتور فاشیست‌ها دستاوردهای زیادی داشته است از جمله ساخت شهرهای جدیدی مثل پرداپیو.

او می‌گوید:«من نگران هستم؛ البته که هستم. من ۳۵سال است که این وسایل را می‌فروشم و سیاستمداران به ناگهان بیدار شده‌اند و می‌گویند که فروش ما باید ممنوع شود».

پرداپیو از ابتدای دهه ۲۰ و در میانه ۳۰ میلادی در اطراف مزرعه‌ای که موسولینی در آن به دنیا آمد ساخته شد شهر کوچکی که معماری آن به دوران حکومت فاشیسم در ایتالیا باز می‌گردد. اما شهردار شهر که از حزب چپ میانه «دموکرات» است می‌خواهد ساختمان‌های آنجا را به موزه و مرکز تحقیقاتی تبدیل کند تا پژوهشگران از سرتاسر جهان بتوانند در آنجا ریشه‌های توتالیتاریسم (تمامیت خواهی) در قرن بیستم را مورد بررسی و پژوهش قرار دهند. پرداپیو نمادی از تناقض است در حالی که برای طرفداران فاشیسم در سرتاسر ایتالیا جذاب است اما بیش از شش هزار سکنه در آن شهر به مراتب دیدی لیبرال دارند و در دهه‌های گذشته به احزاب چپ میانه رأی داده‌اند. شهردار این شهر که یک معلم سابق مدرسه است، می‌گوید باید به ایتالیایی‌ها گفت که چه وقایعی روی داده‌اند.

باید به آنان گفت که فاشیسم یک فاجعه عظیم برای ما بود. او از بستن مغازه‌های سوغاتی‌های فاشیستی استقبال می‌کند اما می‌گوید مهم‌تر آن است که ذهنیت افراد را تغییر دهیم. او می‌گوید باید به مردم گفت که فاشیسم به نابودی یهودیان ایتالیا در اردوگاه‌های کار اجباری و فاجعه اتحاد ایتالیا با ژاپن و آلمان در جنگ انجامید. او می‌گوید:«تاریخ نباید پنهان بماند».

به نظر می‌رسد اکثر ساکنین این شهر پشت سر شهردارشان ایستاده‌اند. «کلادیو» دندانپزشکی است که نشسته و آخرین اخبار مربوط به افتتاح موزه پیشنهادی در شهرشان را در روزنامه می‌خواند. او می‌گوید:«من فکر می‌کنم این مهم است که بتوانیم به نسل‌های آینده درباره تاریخ مان بگوییم. این موزه دقیقاً همین نقش را ایفا می‌کند. کسانی که در تاریخ تأثیرگذار بوده‌اند نباید فراموش شوند. تاریخ، تاریخ است و نباید پنهان بماند».

«انریکو گریلی» اما نظر دیگری دارد. او یک افسر بازنشسته است و در تیم چتربازی ارتش خدمت کرده است. او می‌گوید:«من فکر می‌کنم داشتن یک موزه در اینجا خوب است. با این حال، برخی می‌گویند فاشیست‌ها مرتکب جنایت شده‌اند خب، رومیان نیز در کولوسئوم چنین کردند. آیا این بدان معناست که ما باید آنجا را تخریب کنیم و تاریخ رومی را در نظر نگیریم و فراموش کنیم؟»
در حال حاضر صاحبان این امپراطوری فاشیستی در شهرشان انتظار می‌کشند تا ببینند مجلس سنا آیا طرح ممنوعیت را تصویب خواهد کرد یا خیر. در یکی دیگر از مغازه‌ها در خیابان اصلی جایی که مجسمه‌های نیم تنه موسولینی در قفسه‌ها قرار گرفته‌اند مالک مغازه می‌گوید:«ما هر آنچه قانون بگوید انجام می‌دهیم اگر به ما بگویند باید مغازه‌ها را ببندید ما هم خواهیم بست».

موسولینی که بود؟
بنیتو آمیلکاره آندره‌آ موسولینی 29 ژوئیه 1883 در خانواده‌ای فقیر در «دوویا دی پرداپیو»ی ایتالیا متولد شد. بنیتو موسولینی در ایام تحصیلات مقدماتی دانش‌آموزی ضعیف بود و به همین علت از مدرسه اخراج شد. پس از آن، به یک مدرسه شبانه روزی فرستاده شد اما به‌دلیل بدخلقی و چاقوزدن به یکی از همکلاسی‌های خود اخراج شد.

او در نهایت موفق به پایان تحصیلات دبیرستانی خود شد و به‌عنوان آموزگار ذخیره مشغول به کار شد. او پس از زخمی شدن در جنگ فعالیت سیاسی را آغاز کرد و در مارس 1919 «حزب ناسیونال فاشیست» را تشکیل داد. در 15 مارس 1921 به همراه 35 فاشیست دیگر به مجلس نمایندگان ایتالیا راه یافت.

در همین ایام دولت چپ گرای حاکم دستور اعتصاب عمومی ملت را صادر کرده بود، این باعث خشم موسولینی شد. وی اظهار کرد، اگر دولت به اعتصاب پایان ندهد حزب‌فاشیست این کار را انجام می‌دهد. پادشاه ویتوریوامانوئل سوم در 29 اکتبر 1922 با موسولینی تماس گرفت و او را برای تشکیل دولت به رم دعوت کرد. او به اعتصاب پایان داد و اختیارات تمام ادارات دولتی را بر عهده گرفت و به نظام اقتصادی ثبات بخشید و ایتالیا را از بحران اقتصادی نجات داد.

اما طولی نکشید از ضد امپریالیسم صلح طلبان به سمت تشکیل ناسیونالیسم تهاجمی پیش‌رفت. تا سال 1930، سیستم پارلمانی عملاً موجودیت خود را از دست داد و موسولینی به‌عنوان یک دیکتاتور زمام امور را به دست گرفت. نزدیک پایان سال 1930، موسولینی کم کم حمایت طرفداران خود را از دست داد. با نزدیک شدن جنگ جهانی دوم او افراد خود را بر خلاف میل آنها به جنگ وادار کرد. اگرچه او به مدت 15سال آماده باش نظامی را حفظ کرده بود، اما هنگامی که هیتلر به لهستان حمله کرد ارتش او کاملاً آماده نبود.

ایتالیا در سال 1945 در تمام جبهه‌ها متحمل شکست شد و به‌دنبال ورود انگلستان و امریکا به ساحل سیسیل، بسیاری از دستیاران موسولینی در نشست شورای بزرگ فاشیست در 25 ژوئیه 1943 به مخالفت با او برخاستند و این مخالفت فرصتی را در اختیار پادشاه قرار داد تا دستور برکناری و دستگیری موسولینی را صادر کند.

بنیتو موسولینی در 27 آوریل 1945 توسط پلیس ایتالیا در حالی که تلاش می‌کرد به منظور فرار به اسپانیا سوارهواپیما شود، دستگیر شد. او پس از دستگیری سعی کرد با پوشیدن یک لباس نظامی آلمانی فرار کند. اماموفق نشد و در نهایت در روستای جیولینو دی مزگرا به‌ ضرب گلوله کشته شد. اجساد بی‌جان او روز بعد برای مشاهده عموم به‌صورت وارونه آویزان شد.

منبع:اعلام الحربی

۱۳۹۶/۱۰/۲۵

اخبار مرتبط