به گزارش نما، یکی از واژه هایی که در کتب دینی، خصوصا قرآن کریم و نهج البلاغه، خیلی بر آن تکیه شده است، واژه ی «تقوا» است. که پیامدهای دنیایی واخروی بسیاری را به همراه دارد.
اگر از معنای این واژ ه بخواهیم سوال بپرسیم، که «تقوا» به چه معناست؟جوابی که غالبا از افراد می شنویم این است که تقوا به معنای پرهیزکاری و دوری از گناه ویا ترس از خدا وغیره است.
با مروری بر کتاب شریف نهج البلاغه، به این مطلب خواهیم رسید که تقوا، یک نیرو ی روحانی است که با تمرین وممارست برای شخص با تقوا حاصل می شود. به گونه ایی که انسان با این نیرو دیگر به سمت معصیت نخواهد رفت.
نیرویی که این قدرت را دارد که انسان را به سمت ارزشهای متعالی کشانده؛و او را از پستیها والودگیها برهاند. بنابراین شاید بتوان گفت: پرهیزکاری و حفظ نفس و...، مقدمه ایی برای تقوا واین نیروی روحانی است.
(عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ تَقْوَى اللَّهِ حَمَتْ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ مَحَارِمَهُ وَ أَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخَافَتَهُ حَتَّى أَسْهَرَتْ لَیَالِیَهُمْ وَ أَظْمَأَتْ هَوَاجِرَهُم فَأَخَذُوا الرَّاحَةَ بِالنَّصَبِ وَ الرِّیَّ بِالظَّمَإِ ...)
بندگان خدا، تقواى الهى؛ اولیاء خدا را از دچار شدن به حرامها باز داشت، و دلهایشان را ملازم ترس از خدا کرد، تا جایى که آنان را به شب زنده دارى واداشت، و در گرماى روز موفق به روزه نمود، پس راحتى فردا را با سختى امروز، و سیراب شدن فردا را با تشنگى امروز بدست آوردند.(نهج البلاغة للصبحی صالح/ص169)
چگونه می توانیم این حالت روحانی را در خودمان ایجاد کنیم؟
ما در طول روز خیلی کارها را انجام می دهیم، باید برای ما مهم باشد که تمام این کارها و رفتارهایی که از ما سر می زند، هر کدام به حسب خودش می تواند دارای تقوا باشد.
اگر شخصی بخواهد به این نیروی روحانی دست پیدا کند، باید در تمام ابعاد زندگییش، در حال تمرین باشد تا این حالت روحانی را حاصل، و سپس حفظ کند.زیرا تقوا صفتی نیست که تک بعدی یا دو بعدی یا...باشد؛بلکه برای حاصل شدن این صفت، لازم است که در همه ی ابعاد زندگی مراقب اعمال ورفتار خودباشیم.
شایدافراد ی هستند که خود را مذهبی ومتدین بدانند و در نمازشان، رکوع و سجده ی طولانی داشته باشند، اما غافل از اینکه در بسیاری از ابعاد دیگرزندگی، لغزش داشته وحدود الهی را مراعات نکنند. شاید بر اساس تنگ نظری و توجیهات خودشان، درامانت خیانت کنند، تو خانواده بد اخلاق و تند خو باشند، در محل کار، رعایت حال همکارش نکنند و یا خیلی راحت به دیگران بهتان ببندند.
ممکن است یک خانمی اهل مسجد و حجاب باشد، ولی برخوردش با یک شخص تازه مسجدی و کم حجاب، به گونه ایی باشد که باعث شود آن جوان برای همیشه از مسجد منزوی شود. که همه ی این رفتارها که از ما سر می زند،عین بی تقوایست. وباعث از بین رفتن دیگر اعمالمان می شود.
رسول خدا فرمودند: ( من لم یکن له ورع یصدّه عن معصیة اللَّه إذا خلا لم یعبا اللَّه بشیء من عمله).هر کس نداشته باشد تقوائى که در خلوت او را از معصیت باز دارد، خدا هم باعمال او اعتنا نخواهد کرد.( نهج الفصاحة /ص725).
بنابراین اگر کسی بخواهد خود را متصف به صفت تقوا کند و به مقام متقین برسد، لازم است که تمام اعمالش را مراقبت و مواظبت کند.وشاید معنی آیه شریفه که می فرماید: (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِه...) نیز همین باشد.(آل عمران/102)
لذا در روایت است که امام صادق علیه السلام می فرمایند: حق تقوا این است که پیوسته اطاعت فرمان خدا کنى، و هیچگاه معصیت ننمایى، همواره به یاد او باشى، و او را فراموش نکنى، و در برابر نعمتهاى او شکرگزار باشى و کفران نعمت او ننمایى.(تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه؛ به نقل از معانی الاخبار)