نه به آن ترور شخصیت و نه به این مجیزگویی

سردبیر روزنامه كارگزاران به تجلیل از هاشمی پرداخت و این در حالی است كه وی پیش از این با انتشار كتاب‌هایی از هاشمی با عنوان مافیایی «پدرخوانده» یاد كرده بود.

به گزارش نما سردبیر روزنامه کارگزاران به تجلیل از هاشمی پرداخت و این در حالی است که وی پیش از این با انتشار کتاب‌هایی از هاشمی با عنوان مافیایی «پدرخوانده» یاد کرده بود.

محمد قوچانی در روزنامه کارگزاران نوشت: هاشمی رفسنجانی بیش از آنکه دموکرات باشد، جمهوریخواه بود. جمهوریخواهی در اندیشه سیاسی، گرچه بر انتخابی بودن مقامات سیاسی تاکید دارد اما انتخابی بودن را به معنای پیروی نخبگان سیاسی از عوام سیاسی نمی‌شمارد. جمهوریت بر مبنای فعلیت بنا شده است که معیاری مهمتر از انتخابات است. در جمهوری سیاستمداران افراد شایسته‌ای هستند که نه فقط نماینده ملت که مدیر دولت هم هستند و حق دارند که بر مبنای مصلحت عمومی و فضیلت مدنی جامعه را اداره کنند. پاسخگویی آنان به ملت به معنای پیروی آنان از عوام نیست. آنان باید قدرت اقناع ملت و اقتدار اداره دولت را با هم داشته باشند. یک جمهوریخواه برخلاف یک دموکرات سیاست‌ورزی را به مبارزه دائمی و ابدی انتخاباتی فرو نمی‌کاهد و هر رفتار سیاسی را یک رفتار انتخاباتی نمی‌داند که الزاما باید رضایت مردم را کسب کند. او به همان اندازه که «از مردم» است «برای مردم» هم کار می‌کند و اسیر پوپولیسم نمی‌شود. داور نهایی برای یک جمهوریخواه «عقل سیاسی» است هرچند که در عرصه عمومی و اجرایی به صندوق رای تمکین می‌کند اما یک جمهوریخواه معتقد است که گاه مردم هم اشتباه می‌کنند و صدای مردم، صدای خدا نیست و درستی یا نادرستی امور نه با رای عامه که با عقل و منطق و مصلحت و عقلانیت سنجیده می‌شود. گرچه در عرصه عمل‌گریزی جز انتخابات و صندوق رای نیست. بر این اساس گرچه اکبر هاشمی رفسنجانی بیشترین مبارزه انتخاباتی در میان روحانیان و سیاستمداران ایرانی (چهار دوره ریاست‌جمهوری کامیاب و ناکام، چهار دوره مجلس شورای اسلامی کامیاب و ناکام و پنج دوره مجلس خبرگان رهبری) را پشت سر داشت اما حتی رای نه مردم به او، وی را از سیاست دور نساخت چرا که جمهوریخواهی را بر مردم‌سالاری برتری می‌داد و انتخابات برای او طریقت داشت نه موضوعیت.

هاشمی از ایده‌آلیسم به دور بود و مدافع رئالیسم سیاسی بود. همین اندیشه او را میانه‌رو و معتدل می‌ساخت. پراگماتیست‌ها از آنجا که به نتیجه بها می‌دهند پیش از آنکه در بند وسیله باشند، به اهداف خود فکر می‌کنند.

هاشمی رفسنجانی بیش از آنکه به توزیع ثروت فکر کند به تولید ثروت فکر می‌کرد. با آنکه او با خطبه‌های عدالت اجتماعی در دهه 60 پیشتاز طرح این موضوع در فقه اسلامی بعد از سیدقطب بود اما در دهه 70 دریافت که تا توسعه رخ ندهد عدالت ممکن نیست. فهم هاشمی از عدالت نه توزیع عادلانه فقر که تولید عادلانه ثروت بود که بر قاعده رقابت استوار بود. هاشمی در عرصه عمل در اجرای این سیاست مرتکب اشتباهاتی شد اما بنای توسعه ایران بعد از انقلاب را هاشمی گذشت.

آیت‌الله اکبر هاشمی ‌رفسنجانی به عنوان یک جمهوریخواه (نه دموکرات) به عنوان یک عمل‌گرا ( نه بنیادگرا) به عنوان یک توسعه‌گرای عدالت‌خواه (نه مساوات‌گرا) و به عنوان یک استراتژیست مصلحت‌گرا (نه ایدئولوگ حقیقت‌گرا) پدر فکر اعتدال در ایران بعد از انقلاب است.

این تحلیل در حالی است که قوچانی در زمره افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی قرار داشت که به ترور شخصیت‌ هاشمی پس از دوم خرداد 76 پرداختند.

نیک‌آهنگ کوثر کاریکاتوریست نشریاتی چون همشهری، نشاط، عصرآزادگان، اخبار اقتصاد، صبح امروز، آفتاب امروز، مشارکت، بهار، ایران فردا... -که هم‌اکنون در خارج از کشور به سر می‌برد و دوره‌ای طولانی با قوچانی همکاری داشته- چند سال پیش در خاطرات خود نوشته: «رواج روابط غیرحرفه‌ای به خصوص در روزنامه‌های تازه شکل گرفته بعد از دوم خرداد، از حالت نهفته، تبدیل به روال عادل می‌شود در گرفتن آگهی، پورسانتاژ، جذب دختران خبرنگار فاقد کیفیت ژورنالیستی و واجد کیفیات فیزیکی ... بعدا در روزنامه‌های دیگر دیدم که چگونه مدیر فلان وزارتخانه می‌تواند اخبار مورد نظرش را در مطبوعات مورد نظر به چاپ برساند و اخبار انتقادی را راهی سطل زباله کند، فقط کمی خرج دارد. یادمان می‌رود که با چه هدفی وارد مطبوعات شده‌ایم... وقتی روزنامه لطیف صفری (نشاط) توقیف شد، شمس‌الواعظین با صاحب مجوز عصر آزادگان به توافق رسید. حس کردم که صفری از پشت خنجر خورده و کسی آنچنان تحویلش نمی‌گیرد... سر خم کردن جلوی عطریانفر خیلی سخت بود... آمده بود اخبار اقتصاد و دنبال شمس می‌گشت. آمده بود آنجا تا قرار آگهی کارگزاران با عصر آزادگان را بگذارد و همان مسئله‌ای شد که بعدها میان بچه‌های مطبوعات دهان به دهان گشت. طرفداری شمس از هاشمی به بهانه 48 میلیون تومان آگهی... بچه‌های عصر آزادگان سر چرخش مشهود به آن سمت معترض بودند. قیافه محمد قوچانی هم دیدنی بود و گاه شمس مجبور می‌شد برای رد گم کردن، مطلبی انتقادی علیه هاشمی چاپ کند. هر وقت سر و کله فرنود آنجا پیدا می‌شد می‌توانستیم حدس بزنیم آگهی جدیدی، عکس جدیدی انداخته یا...»

۱۳۹۷/۱۰/۲۲

اخبار مرتبط