«مهدی یراحی» و برگ برنده متفاوتش

مهدی یراحی یكی از محبوب‌ترین چهره‌های هنری ماههای اخیر است.



به گزارش نما، برگ برنده مهدی یراحی نه در قدرت صدای اوست که به مدت سه ساعت به جای ده دوازده تا ترانه معمول برای هر کنسرت، بالای ٤٠ ترانه‌اش را بی‌وقفه و باقدرت می‌خواند، نه به توانایی بالا و بدیع آهنگسازی‌اش در این عصر پر از تکرار می‌رسد، نه به تنظیم متفاوت و مدرن آهنگ‌هایش برمی‌گردد، نه حتی به هوش شعر و ترانه شناسی‌اش که بهترین‌ها را سوا می‌کند!
اخبار چهره ها - که تمام اینها هست اما تعهدی ورای این استعدادها و مهارت و دانش‌ها در این زمانه هرج و مرج‌گویی و آشفته‌طلبی مثل نخ تسبیح دانه‌های این اتفاق موسیقی پاپ را کنار هم نگه داشته است.
اما تعهد چیست؟ ما از کدام تعهد حرف می‌زنیم و مرز باریک بین تعهد و شواف کجاست؟
وقتی چند سال پیش که هنوز حضور در اتفاق‌های اجتماعی مد نشده بود، مهدی یراحی در اولین زنجیره انسانی رود کارون شرکت کرد، وقتی هنوز خواندن از دغدغه‌های روز اجتماعی مد نبود، مهدی یراحی ترانه فخیم و فاخر «خاک» را منتشر کرد:
«آخه تا کی واسه حال هوامون
قراره ردّ بارونو بگیریم
واسه ابادی یک جای دیگه
نباید جون کارونو بگیری»
در اوج ممنوعیت اخبار اعتراض کارگران نیشکر اهواز با لباس‌هایی که عرق کارگرها بر تاروپودشان خشک شده بود، روی صحنه رفت و چند روز بعد ترانه «پاره سنگ» را منتشر کرد که خواندنش جرات و جسارت از سر اعتقادی می‌خواست:
«من آخرین شهید این قبیله‌ام
قبیله‌ای که آب و نون ندارن
قبیله‌ای که خیلی از شهیداش
حتی یه تیکه استخون ندارن
به من یک نفر بگه کجای کاریم
تقاص جنگو پای چی باید بذاریم
چرا هنوز زندگی نداریم...»
او خوب می‌دانست تبعات خواندن این ترانه چیست اما پای تعهدی ایستاد که منجر به شش ماه ممنوع‌الکاری‌اش شد و در نهایت وقتی به صحنه بازگشت با اولین ترانه‌ای که خواند فریاد زد که برای بخشیده شدن هرگز ریا نمی‌کند.
مهدی یراحی خواننده‌ای ست که ترانه خوب کم ندارد و آنقدر درخواست برای ترانه‌های متفاوت خوب او در کنسرت‌هایش زیاد است که حتی سه ساعت کنسرت هم در روزهای ٢٣و٢٤ آبان کفاف آن همه تقاضا را نمی‌دهد و مخاطب جدی ترانه‌هایش هنوز تشنه شنیدن کارهای دیگر اوست. اما عاملی که او را از سایرین جدا می‌کند داشتن حرف در این زمانه لال و ساکت است. روند کارهای او نشان می‌دهد که حتی ترانه‌های عاشقانه‌اش قرار است به سمت دغدغه‌مندی بیشتر برود، آن چنان که با انتشار ترانه «طلوع می‌کنم» که اولین ترانه از سه‌گانه اجتماعی اوست و در روز تولدش و اولین سالگرد انتشار اولین ترانه از سه‌گانه اجتماعی «سرسام»، «پاره سنگ» و «انکار» منتشر شد، نشان داد که در عاشقانه‌اش قرار است از دغدغه‌های بزرگتری حرف بزند:
«چنان کنار مرگ خود
شکنجه را قدم زدم
که هر که کینه داشت از
گذشته ام ببخشدم
لعنت به این صدای من
می خواست حاشایم کند
هربار گفتم محکمم
لرزید رسوایم کند»
خواننده‌ای که تنوع و تفاوت سبک‌هایش برای یک اجرا، حتی مخاطب معمولی را حیرت‌زده می‌کند و برای گوش و وقت مخاطبش ارزش قائل است و حسابی وقت می‌گذارد.
به خاطر همین از اعتبار آثار، رفتار و دغدغه داشتن مهدی یراحی باید نوشت، به خاطر همین دلایل محکم، باید از ارزش‌های کار هنری‌اش دفاع کرد و او را آن چنان که برای اصالت بخشیدن به هنر موسیقی پاپ این زمان، وسواس به خرج می‌دهد، دقیق‌تر شناخت و منتظر اتفاق‌های بیشتری از او برای اعتلا بخشیدن به این دوران کم اتفاق در دنیای موسیقی ماند.

۱۳۹۸/۹/۱۸

اخبار مرتبط