عاشورا و كربلا، تجلی گاه ايمان، اخلاص و ایثار است. در میقات کربلا ستارگاني درخشيدند كه تا ابديت به رهروان جاده حقيقت، توشه گرانبها ارزانی داشتند. اين ياران نستوه و عاشق، در عطش و بی بصیرتی و حقد و کینه ايستادند و بي نشان از ترس،تزلزل،ترديد و توجيه،خون رگ هايشان را به آبياري درخت فضيلت و عدالت گشودند. تعداد شهيدان و ياران امام حسين را متفاوت نگاشته اند.آمار شهيدان ميان 72 نفر تا 145 نفر در نوسان است. از ميان هشتاد هزار نفري كه براي امام عليهالسلام نامه نوشتند و ايشان را به كوفه دعوت كردند و از ميان چندصد نفري كه همراه امام بودند تا شب عاشورا، تنها هفتاد و دو نفر همراه امام بودند و نامشان در تاريخ جاودانه ماند. اينان با معرفت به حق امام و با عشق وافري كه به اهل بيت عليهمالسّلام و بصيرتي كه به حقانيت هدف امام در قيام داشتند، همراه امام تا آخرين نفس جنگيدند و اسلام را از خطر ارتجاع به جاهليت نجات دادند. در واقع صفات ياران اباعبدالله عليهالسلام معيارهايي را در اختيار ما قرار ميدهند تا با كمك آنان خود را محك زده و با پياده كردن هر يك از شرايط، خود را براي قيام جهاني و روز پرشكوه ظهور آمادهتر سازيم. ياران امام حسين (ع) را براساس زمان شهادت به هفت دسته مي توان تقسيم بندي كرد:
1- پيشتازان و پيشاهنگان شهيد كه در بصره و كوفه به شهادت رسيدند
2- شهيدان تيرباران صبح عاشورا (حمله اولي) كه حدود نيمي از ياران امام را در برمي گيرد.
3- شهيدان نبرد تن به تن و پيش از نماز ظهر
4- شهيدان دفاع از نماز
5- شهيدان پس از نماز و پيش از شهادت بني هاشم
6- شهيدان بني هاشم
7- شهيدان پس از امام
اصحاب شهادت طلب و با وفاى سيد الشهدا (علیه السلام) نمونه بارز آگاهى،ايمان،شجاعت و فداکارى بودند و فضيلت آنان بيش از آن است که در اين مختصر بگنجد.رواياتى در فضيلت ياران امام وارد شده است. خصوصيات آنان نيز در برخى کتب آمده است. مرورى بر زيارت نامههاى شهداى کربلا،فضيلتهايى چون وفاى به عهد،بذل جان در نصرت حجت خدا،وفا دارى به امام و...را ياد آور مىشود. ويژگيهاى افراد جبهه حسينى به تعبير يکى از پژوهشگران چنين است:
1ـ اطاعت محض و عاشقانه 2ـ هماهنگى کامل با رهبرى(تا جايى که بدون اجازه نمىجنگيدند)3ـ خطر پذيرى و شهادت طلبى 4ـ شجاعت ويژه 5ـ صباريت و مقاومت جاودانه 6ـ سازش ناپذيرى 7ـ جديت، قاطعيت و عزم راسخ 8ـخدا بين و خدا خواه 9ـ از همه چيز بريده و به خدا پيوسته 10ـ دقيق، منظم، منضبط 11ـ نهايت رشد و کمال، صلاح(سياسى، فرهنگى)12ـ الگوى عملى دفاع و مقاومت 13ـ باوفاترين و پاى بندترين ياران بر پيمان 14ـ آزادگى(هيهات منا الذله) 15ـ فرماندهى ويژه،مديريت نمونه 16ـ غناى روحى از ما سوى الله(انطلقوا جميعا) 17ـ شرکت در ميدانهاى جنگ سياسى، فرهنگى، اقتصادى، نظامى در طفوليت و سنين پايين 18ـ کل بينى نه«جزء» بينى(کل يوم عاشورا... مثلى لا يبايع مثله)19ـ سازنده حرکتهاى تاريخ ساز 20ـ مقاومت و مبارزه نابرابر در تنهايى 21ـ يقين و بصيرت کامل،شک شکن 22ـ پافشارى و استقامت در حق با اقليت،در برابر اکثريت مخالف (لا تستوحشوا فى طريق الهدى لقلة اهله)23ـ نقش زن در سرنوشت مبارزات سياسى،فرهنگى بشريت 24ـ سپر دين بودن،نه دين سپرى 25ـ صالت با جهاد اکبر 26ـ ساختار روحى و جسمى مناسب و هماهنگ با استراتژى عاشورا. ستايش عظيمى را که سيد الشهدا«ع»شب عاشورا از ياران خويش کرد،نام آنان را جاويدان و مقامشان را جلوهگر ساخت.آنجا که فرمود:من اصحابى شايستهتر و بهتر از ياران خود نمىشناسم«فانى لا اعلم اصحابا اولى و لا خيرا من اصحابى و لا اهل بيت ابر و لا اوصل من اهل بيتى،فجزاکم الله عنى جميعا خيرا».در زيارت ناحيه مقدسه هم امام زمان«ع»به آنان اينگونه سلام داده است:
السلام عليکم يا خير انصار
همين فضيلتهاست که آنان را محبوب دلها ساخته و در دنيا و آخرت،مورد غبطه جهانيانند.
هدف از بيان صفات ياران سيدالشهداء عليهالسلام ارائهي الگوهاي واقعي است تا مردم عصر غيبت، آنان كه خواهان ظهور حضرت ولي عصر عليهالسلام ميباشند. در خودسازيهاي فردي و اجتماعي خويش از آن بهره جسته و ايشان نيز آفرينندهي عاشورايي زيبا در پايان تاريخ باشند. ياران بزرگ و مجاهدي كه عقل بشري از درك مقامشان عاجز است. در این مقال به اختصار به برخی از صفات و ویژگی های اصحاب امام حسین علیه السلام اشاره می گردد :
معرفت
آن چه باعث شد ،ياران اباعبدالله عليهالسلام اينگونه جاودانه ،بر صحفهي تاريخ نگاشته شوند، معرفتي بودكه نسبت به امام زمانِ خود داشتند معرفتيكه نه از سر هوا و هوس و نه كوركورانه و از سر جهالت بود، بلكه معرفتي كه از سويداي دلشان برخاسته بود. شناختي عميق همراه با اسباب و لوازم آن كه اطاعت و تسليم محض بود. در واقع معرفتي كه مورد تأكيد ائمه عليهمالسّلام واقع شده، معرفتي سطحي نيست كه عامهي مردم به آن آشنا هستند و تنها به نام و نسب امام ختم ميشود. بلكه مقصود معرفتي است خاص كه از لوازم ايمان است. امام باقر عليهالسّلام در اين مورد فرمودهاند:" لا يكون العبد مؤمناً حتي يعرف الله و رسوله و الائمة كلهم و امام زمانه و يرد اليه و يسلّم له" [3] بنده ايمان نخواهد آورد مگر آنكه معرفت خدا و رسول او و همه امامان و معرفت امام زمان خود را داشته باشد و به آن حضرت رجوع كند و تسليم ايشان باشد.
یاران سيد الشهداء عليهالسّلام از چنان معرفتي به امام زمان خويش برخوردار بودند كه شهادت در راه امام را بر زندگي جاودانه در دنيا برگزيدند: "الحمدلله الذي شرفنا بالقتل معك و لو كانت الدنيا باقية و كنا فيها مخلدين لاثرنا المحفوظ معك علي الاقامة فيها " معرفت ايشان چنان عالي بود كه وجود اما را نعمتي بس بزرگ از جانب خدا دانسته؛ (اشاره به آيه« و لقد من الله علي المؤمنين إذ بعث فيهم رسولاً ... ) و سفارش رسول صلياللهعليهوآلهوسلّم را جامهي عمل پوشاندند
محبت
محبت حالتي است ميان محب و محبوب كه سرچشمهي آن قلب و درون است، در ظاهر و افعال و اعمال محب به روشني پيداست و محبتي حقيقي و پايدار است كه از پي معرفت باشد. امام صادق عليهالسّلام :" الحبّ فرع المعرفة" محبت فرع شناخت و ادراك است.
امام حسين عليهالسّلام محبوب همهي دلها بودند؛ اما بيش از همه ياران خود حضرت، به او علاقه داشتند و در مقابل عشق حسين عليهالسّلام بود كه آتش عشق به فرزند نيز در كربلا خاموش ماند و جاي خود را به عشق حقيقي داد: در كربلا به بِشر (بشير) بن عمرو حضرمي گفتند كه پسرت را در سرحدّات مملكت ري به اسارت گرفتهاند و او گفت: عوض جان او، و جان خويش از خالق، جانها خواهم گرفت. دوست نميداشتم او را اسير كنند و من بمانم، امام عليهالسّلام بيعت را از او برداشت و فرمود: خدا رحمت كند تو را، من بيعت خويش را از تو برداشتم، برو و فرزندت را از اسارت برهان. او جواب داد: درندگان بيابان مرا زنده بدرند اگر از تو جدا شوم و تو را در غربت بگذارم و بگذرم. آنگاه خبرت را از شترسواران رهگذر بازپرسم؟ نه هرگز چنين نخواهم كرد.
بصيرت
از ويژگيهاي فكري و عملي ياران سيد الشهداء عليهالسلام، بصيرت و بينش بود. در فرهنگ ديني و متون معارف، از كساني با عنوان «اهل البصائر» ياد ميشود كه صاحبان روشنبيني و بيدار دلي و شناخت عميق نسبت به حق و باطل، امام و حجت الهي، راه و برنامه، دوست و دشمن، مؤمن و منافق باشند. صاحبان بصيرت چشم درونشان بيناست. با آگاهي و هوشياري و انتخاب گام برميدارند. ياران و اصحابي كه همراه امام حسين عليهالسّلام ماندند و تا آخرين لحظه از حق دفاع كردند، همگي آزادانه قدم در اين راه گذاشته بودند و ميدانستند پايان اين جنگ چيزي جز كشته شدن نيست. حضرت اباعبدالله عليهالسّلام بارها با ايشان در قالب سخنراني و خطابهها از مدينه تا كربلا صحبت كرده و از سرنوشتشان آگاهي داده بودند و در شب و صبح عاشورا بيعت را، از ايشان برميدارند، تا با بصيرت و شناخت راهشان را انتخاب كنند. امام صادق عليهالسّلام دربارهي حضرت عباس عليهالسّلام تعبير" نافذ البصيرة "دارد كه گوياي عمق بينش و استواري ايمان او در حمايت از سيدالشهداء است: "كان عمُّنا العباس بن علي نافذ البصيرة صلب الايمان ..." در زيارتنامهي حضرت عباس عليهالسّلام است:" و أنّك مَضيتَ علي بصيرةٍ مِن امرك مقتدياً بالصّالحين
پارسايي
زهد و پارسايي از ديگر ويژگيهاي برجستهي ياران ائمه عليهمالسلام ميباشد.اصحاب، ياران و منتظران حقيقي كساني هستند كه دل از حب دنيا خالي كرده باشند و در سايهي كسب معرفت دنيا زدگي را از نفس خويشتن بزدايند.
5- شجاعت
ياران اباعبدالله الحسين عليهالسّلام جامعيتي خاص در صفات و ويژگيهاي انساني داشتند كه در كمتر انساني ديده ميشود. در عين حال كه از ترس خدا ميگريستند، در ميدان نبرد چنان شمشير ميزدند كه هراسي بس عجيب بر دل دشمنان ميانداختند و لشكر دشمن در نبردهاي تن به تن به شدت تلفات ميداد و چندين نوبت عمر بن سعد و فرماندهان ديگر، سربازان خود را از رويارويي انفرادي منع كردند و دستور دادند كه سنگباران كنند و اينرا تنها راه مقابله با دلاوران عاشورايي ميدانستند:" والله لو لم ترموهم الا بالحجارة لقتلتموهم."
استقامت و صبر
صبر و استقامت و بردباري از اسباب رسيدن به پيروزي است. ايستادگي و مقاومت و مقابله با عواملي كه انسان را از تلاش در راه هدف باز ميدارد مورد ستايش خداوند در قرآن و وعدهي بهشت براي صابران است:«إنّ الذين قالوا ربناالله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة ألّا تخافوا و لاتحزنوا و أبشروا بالجنّة التي كنتم توعدون.» در حقيقت كساني كه گفتند: پروردگار ما خداست سپس ايستادگي كردند فرشتگان بر آنان فرود ميآيند (و ميگويند:) هان بيم نداريد و غمين مباشيد و به بهشتي كه وعده يافته بوديد، شاد باشيد. در صحنهي كربلا، زيباترين جلوههاي استقامت و صبر در راه عقيده و تحمل مشكلات و بلايا ترسيم شد و به خاطر همين بود كه به فرمودهي اميرالمؤمنين عليهالسّلام آن تحمل فاجعهي سنگين، برايشان سهل و آسان نمود. "الصبر يهون الفجيعة؛" مقاومت، فاجعه و حادثهي سخت را آسان ميكند.
وفاي به عهد
وفاي به عهد از برترين خصلتها و نشانهي جوانمردي، خداباوري، شرافت نفس و صدق و راستي است. به فرمودهي امام علي عليهالسلام: " اشرف الخلايق الوفاء." و در بياني ديگر فرمودند:" اصل الدين أداءُ الأمانة والوفاء بالعهود." بنياد دينداري، به جا آوردن امانت و پايبندي به عهد و پيمان است. عاشورا صحنهي وفا از يك سو و بيوفايي از سوي ديگر بود. شب عاشورا، امام ياران خويش را صادقترين و باوفاترين ياران معرفي كرد: "لا اعلم اصحاباً اوفي و لا خيراً من اصحابي... ." و ياران در چند نوبت وقتي امام بيعت خويش را برداشت و از آنان خواست كه بروند، يكصدا اعلام وفاداري كردند و امام خويش را تنها نگذاشتند و به اصول زيباي عهدشان پايبند بودند. "و الله لا نفارقك... فإذا نحن قلتنا كنا وفّينا و قضينا ما علينا." به خدا سوگند از تو جدا نميشويم... و چون كشته شويم [به عهد خود] وفا كردهايم و تكليف خويش را ادا نمودهايم. امید است با تمسک به سفینه نجات حسینی و الگو گیری از بهترین اصحاب و خلصین حضرت سید الشهداء علیه السلام خود را برای سربازی امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفدا آماده سازیم و در یاری و نصرت نایب او حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مد ظله العالی ثابت قدم بمانیم .