محمدمهدی اسلامی - اینکه نیروهای مسلح همیشه باید آماده باشند، موضوع متفاوتی است؛ اما داغ کردن احتمال جنگ مجدد در رسانههای ایران، سه خاصیت دارد.
نخست: اصلیترین رمز پیروزی ایران در برابر جنگ تحمیلی اسرائیل، آن هم تنها ۱۲ روز پس از یک حمله رعدآسا، وحدت نظر عمومی در ضرورت ایستادگی بود. شکاندن این یکپارچگی و انسجام ملّی مستلزم تغییر باور عمومی است. از یک سو باید هزینه جنگ مجدد را بزرگتر از آنچه هست به نمایش گذاشت، از سوی دیگر ادبیات تسلیم را با کارهایی از قبیل بیانیه چند چهره اصلاحطلب که خود را معادل کل اصلاحطلبان معرفی کردند، مشروعیت داد تا نقطه عزیمتی به سوی دوقطبیسازی و شکاندن وحدت ملی در ضرورت ایستادگی و مقاومت ایجاد کرد. بخشی از بزرگنمایی مضاعف هزینه جنگ، با افزایش احساس خطر از وقوع مجدد جنگ محقق میشود.
دوم: در روزهای حساس باقیمانده تا ۲۷ مهر ۱۴۰۴ که دهمین سالگرد تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت فرا میرسد و طبق توافق مذکور، باید همه محدودیتهای تحریمهای مرتبط بر طرف شود؛ طرف اروپایی در تلاش برای افزایش فشار روانی برای امتیازگیری از ایران در مذاکرات دیپلماتیک جاری است. بزرگنمایی سایه جنگ بخشی از چنین تلاشی است.
سوم: اسرائیل بارها اعلام کرده به لحاظ زیرساخت نظامی و مالی امکان حمله مجدد به ایران را ندارد. اساسا تلاش صهیونیستهای آمریکایی و اسرائیلی برای به دست آوردن آتشبس، ناشی از این نیاز بود. پیامدهای اقتصادی هزینه جنگ با ایران اثرات جدی در فروپاشی از درون آنها دارد و باید برای جبران آن اقدام سریع کنند. خبرها نشان میدهد نتانیاهو و همراهانش با بزرگنمایی احتمال حمله رعدآسای ایران به تلافی، در تلاش برای جذب بودجه و امکانات از غرب هستند تا خزانه و انبار خالی خود را پر کنند. بازنشر فضای رسانهای ایران درباره نزدیک بودن جنگ، بخشی از نیاز عملیات روانی اسرائیل را تأمین میکند.
اگر این آثار را درباره طرح بدون پایه اخبار نزدیک بودن جنگ بپذیریم؛ قضاوتمان درباره ریشه تولید این خبرها چه خواهد بود؟