كاهش بودجه نظامی ناتو و آینده نامعلوم این پیمان

عکس خبري -کاهش بودجه نظامي ناتو و آينده نامعلوم اين پيمان

مسئله آینده ناتو با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی بسیاری از اعضای آن به‌ویژه كشورهای اروپایی این سازمان و همچنین كاهش بودجه دفاعی این كشورها تعهدات آنها در قبال ناتو را زیر سئوال برده است.

به گزارش نمابه نقل از فارس، مسئله آینده سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی بسیاری از اعضای آن به‌ویژه کشور های اروپایی این سازمان وهم چنین کاهش بودجه دفاعی این کشور ها که تعهدات آنها در قبال ناتو را زیر سئوال برده است باعث شده تا "آندرس فوگ راسموسن"دبیر کل ناتو در گزارشی نسبت به کاهش بودجه های دفاعی کشورهای عضو این سازمان هشدار دهد. راسموسن در گزارش سالانه خود عنوان داشته که با کاهش بودجه های دفاعی اعضای ناتو، قدرت نظامی و نفوذ جهانی این سازمان در معرض خطر قرار می گیرد. وی همچنین هشدار می دهد که کاهش بودجه های دفاعی موجب بدتر شدن شرایط اقتصادی در کشورهای اروپایی می شود زیرا با کاهش بودجه های دفاعی، صنایع نظامی کشورهای غربی نیز دچار ضرر وزیان می شوند.

دبیرکل ناتو بر این نکته تصریح می کند که اگر کشورهای هم‌پیمان در ناتو به کاهش بودجه‌های دفاعی خود همزمان با تقویت بودجه‌های دفاعی قدرت‌های نوظهور جهانی ادامه دهند قدرت نظامی و نفوذ جهانی این سازمان به خطر خواهد افتاد. از دیدگاه راسموسن، کاهش‌ شدید بودجه‌های دفاعی از طریق تضعیف صنایع دفاعی که محرک نوآوری، صادرات و اشتغال‌زایی هستند می‌تواند به وخیم‌تر شدن بحران اقتصادی غرب منجر شود. همچنین راسموسن از کشورهای هم‌پیمان خواسته تا در سال 2013 هزینه‌های دفاعی را پایدار نگه داشته و به مجرد اینکه اقتصادهای آنها در روند رشد قرار بگیرد هزینه بیشتری صرف امور نظامی کنند.

راسموسن بر این نکته تاکید می کند که ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم چالش‌های امنیتی از بین بروند و همزمان بر ترمیم اقتصادمان متمرکز باشیم؛ در حقیقت مساله برعکس است. این خطر وجود دارد که چالش‌ها پیچیده‌تر و مبهم‌تر شوند زیرا جهان خارج، بسیار غیرقابل پیش بینی است.

این در حالی است که سال گذشته میلادی تنها شماری معدود از کشورهای عضو ناتو شامل آمریکا، انگلیس و یونان بیش از میزان تعیین شده توسط ناتو یعنی بیش از دو درصد از تولید ناخالص خود را صرف امور نظامی کردند.

گزارش هشدار آمیز راسموسن در حالی مطرح می شود که با ادامه بحران مالی واقتصادی اتحادیه اروپا و اتخاذ سیاست ریاضت اقتصادی که باعث کاهش بودجه نظامی بسیاری از کشور های این اتحادیه که عضو ناتو هستند، هشدارهایی در زمینه پیامد های منفی این مسئله بر روی توانمندی نظامی و دفاعی کشور های عضو ناتو این اتحادیه مطرح شده است. از جمله چندی پیش ژنرال "هاکان سیرن" یک ژنرال سوئدی که رئیس کمیته نظامی اتحادیه اروپا است در اظهاراتی جنجالی تاکید کردکه بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ناتو در طول چند سال آینده قادر نخواهند بود تا هزینه قطعات کلیدی مورد نیاز نیروهای مسلح خود را از جمله نیروی هوایی تامین کنند. شایان ذکر است که فقط شمار معدودی از کشور های اتحادیه اروپا معیار تعیین شده مبنی بر هزینه کردن 2 درصد از تولید ناخالص داخلی راخود برای مخارج دفاعی رعایت می کنند. این در حالی است که هزینه گزاف عملیات های نظامی خارجی یکی دیگر از علل تحت فشار بودن نیروهای مسلح کشور های اروپایی ناتو قلمداد شده است. در حال حاضر بسیاری از کشور های اروپایی عضو ناتو دارای نیروهای نظامی در افغانستان بوده و هم چنین در عملیات نظامی در لیبی در سال 2011 میلادی مشارکت داشتند. گفتنی است سه سال قبل مجموع بودجه دفاعی کشور های اتحادیه اروپا حدود 200 میلیارد یورو (60میلیارد دلار) بود که معادل هزینه های نظامی کشور های چین، روسیه، ژاپن، هند و عربستان سعودی بشمار می رفت. این در حالی است که انتظار می رود در صورت ادامه روند فعلی کاهش بودجه دفاعی تا چند سال دیگر بودجه نظامی دو کشور روسیه و چین با بودجه نظامی کشور های اتحادیه اروپا که بسیاری از آنها عضو ناتو هستند برابر شود. به نظر می رسد که با وجود هشدار ژنرال سیرن و پیشنهادات وی در زمینه کنار گذاشتن بخشی از بودجه نظامی این کشورها برای اهداف مشترک نظامی اروپایی، کشور های بزرگ این اتحادیه و ناتو مانند انگلیس و فرانسه که مبالغ کلانی را صرف هزینه های نظامی می کنند چندان علاقه ای به اجرای پیشنهادات وی ندارند. زیرا ناچار خواهند بود تا بخش عمده ای از بودجه نظامی مشترک اروپایی را تقبل نمایند که مسلما از این مسئله استقبال نخواهند کرد. طبق پیشنهاد مطرح شده،کشور های اروپایی باید در ابتدا 5 درصد از بودجه دفاعی خود را در اختیاریک مرکز نظامی اروپایی مشترک بگذارند که این مقدار ظرف مدت 10 سال به 25 درصد از بودجه دفاعی آنها که معادل 50 میلیارد یورو در سال می شود، افزایش خواهد یافت. یکسان سازی تجهیزات نظامی کشور های اروپایی عضو ناتو از خواسته های اصلی ناتو از اعضای اروپایی خود بشمار می رود.

این در حالی است که با وجود هشدارهای اخیر در باره کاهش قابل توجه توان نظامی ناتو، واقعیت های اقتصادی و فشارهای شدیدی که بر دولت های اروپایی عضو ناتو بویژه یونان، اسپانیا و ایتالیا وارد می شود، آنها ناچار خواهند بود تا کاهش هر چه بیشتر بودجه نظامی را مد نظر قرار دهند که مسلما این مسئله تاثیرات منفی خود را در آینده بر توانمندی نظامی ناتو نمایان خواهد ساخت.

روسیه و آینده ناتو

روسیه با توجه به اقدامات ناتو مانند مسئله گسترش بسوی شرق و نیز تلاشهای مستمر برای استقرار سامانه های ضد موشکی در اروپاو هم چنین اقدامات آشکار نظامی ناتو در خارج از مرزهای جغرافیایی آن، نگاهی بدبینانه به ناتو دارد. در این باره، ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه چندی قبل وجود ناتو در زمان کنونی را بازگشت به زمان جنگ سرد دانست و تداوم فعالیت این سازمان را زیر سوال برد. رئیس جمهوری روسیه گفت: هیچ دلیلی برای ادامه پیمان ناتو به عنوان یک سازمان نظامی وجود ندارد. تغییر پیمان ناتو به یک سازمان سیاسی در اسرع وقت یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. ناتو اثر باقی مانده جنگ سرد است و چرا باید این اثر پس از پایان آن جنگ همچنان ادامه داشته باشد.

رئیس جمهوری روسیه پیش از این نیز چندین بار وجود و تداوم فعالیت پیمان ناتو را غیر قابل توجیه اعلام کرده بود. طرح مجدد این سخنان از سوی پوتین در جمع سربازان و افسران پایگان نظامی روسیه در تاجیکستان به نوعی در جهت مشروعیت دادن به حفظ پایگاههای نظامی روسیه در جمهوریهای استقلال یافته از شوروی به خصوص در تاجیکستان است. رئیس جمهوری روسیه با طرح این سخنان می خواهد بر این نکته تاکید کند که ناتو همچنان تهدیدی برای روسیه است و روسیه برای تامین امنیت خود ناچار به حفظ پایگاههای فرامرزیش است.

آمریکا پس از پایان جنگ سرد به دنبال حفظ چتر نظامی خود بر اروپا بود و می بایست دلیل وجودی جدیدی را برای حفظ پیمان ناتو مطرح می کرد. بحرانهای زنجیره ای بالکان و ناتوانی دولتهای اروپایی در مدیریت این بحرانها این فرصت را برای امریکا ایجاد کرد که به شرکای اروپایی خود بقبولاند که حفظ ناتو به عنوان پیمانی برای جلوگیری از جنگهای قومی و نژادی در اروپا ضرورت دارد. از طرف دیگر آمریکا نمی توانست به کشورهای رها شده از نظامهای کمونیستی در شرق اروپا بی توجه باشد. این دسته از کشورهاهمچنان روسیه را تهدیدی برای خود می دانستند و به دنبال نزدیکی به امریکا بودند. ضمن اینکه امریکا از مسئله نفوذ در جمهوریهای استقلال یافته از شوروی نیز غافل نبود. لذا حفظ پیمان ناتو فرصت خوبی برای آمریکا بود که همگی این کشورها را زیر چتر نظامی خود در ناتو در بیاورد. بدین ترتیب استراتژی محدود کردن روسیه در مرزهایش با توسعه ناتو به شرق، به عنوان شالوده استراتژی نظامی امریکا در اروپا پس از جنگ سرد مطرح شد. تا سال 2000 که بوریس یلتسین در صدر قدرت در روسیه بود، مقامات ارشد روسیه سیاست انفعالی در قبال گسترش ناتو به شرق داشتند. آمریکا در همین مدت با اجرای برنامه "مشارکت برای صلح" ناتو گامهای بزرگی برای پذیرش کشورهای شرق اروپا و جمهوریهای استقلال یافته از شوروی در پیمان ناتو برداشت.

سه جمهوری بالتیک روند عضویت در پیمان ناتو و اتحادیه اروپا را در سال 2004 طی کرده و بدین ترتیب تمامی کشورهای شرق اروپا تا سال 2004 وارد پیمان ناتو شدند. با به قدرت رسیدن پوتین در سال 2000 و اتخاذ سیاستهای ملی گرایانه، روسیه سعی کرد جلوی این روند را بگیرد. مخالفت سرسختانه روسیه با عضویت گرجستان و اوکراین در پیمان ناتو تا حد مداخله نظامی در گرجستان در سال 2008 نشان داد که روسها دیگر حاضر به انفعال و مصالحه در قبال گسترش ناتو به شرق نیستند. مخالفت با استقرار سامانه های سپر موشکی آمریکا و سپس ناتو در کشورهای شرق اروپا حاکی از آن است که روسیه در مخالفت باسیاستهای نظامیگرایانه آمریکا در چارچوب ناتو کاملا جدی است. اظهارات اخیر ولادیمیر پوتین در باره از بین رفتن ماهیت وجودی ناتو نیز در پاسخ به مواضع مقامات امریکایی وناتو درباره این مسئله است که ناتو تهدیدی برای روسیه نیست. پوتین بر این نکته اشاره دارد که اگر این پیمان تهدیدی برای روسیه نیست پس هیچ دلیلی برای توسعه ناتو به سوی شرق ندارد.

۱۳۹۱/۱۱/۱۴

اخبار مرتبط