عدهای بیخیال گوشهای خوابیدهاند و برخی سعی در تطمیع نگهبانها دارند ولی راه بهجای نمیبرند. دو خبرنگار هم که کارتشان صادر نشده است، در انتظار معجزه ای برای دیدن بازی امروز هستند. بالاخره معجزه رخ میدهد و تمام درها به رویشان آغوش باز میکنند و بدون هیچ مشکلی وارد ورزشگاه میشوند. همزمان گروه صدنفره روحانی با عباهایی رنگین در پشت جایگاههای ورزشگاه با جوانان عشق فوتبال گپ و گعده به راه انداختهاند. اکثرشان در پشت میزهای پلاستیکی و سفید رنگ نشستهاند و به سؤالات مراجعین پاسخ میدهند ولی عدهای هم هستند که ماجراجویانه تا قبل از شروع بازی روی سکوها میآیند و کنار تماشاگرها مینشینند تا به سؤالات پاسخ بدهند. این وسط اتفاقات جالبی میافتد که خواندنشان قطعاً هیجانانگیزتر از تماشای دربی کسکننده روز جمعه است.
فرهاد چهار گله
محمد تقیپور پشت جایگاه استقلالی نشسته و با رویی گشاده به سؤالات پاسخ میدهد. کوهنورد حرفهای است و برای اولین بار به استادیوم آزادی آمده تا هم د ربی را ببیند و هم سؤالات شرعی را جواب بدهد. روی صندلی نشسته است و سعی میکند در کمال آرامش جواب همه را بدهد. اکثر بعدا از چاق سلامتی به سبک و سیاق خودشان میپرسند: «حاجآقا استخاره هم میگیری؟ بازی چند چند میشه؟» ولی محمد فقط برای موارد شخصی استخاره میگیرد. «استخاره آداب خودش را دارد. پیشبینی نتیجه بازی فالگیری است، نه استخاره.» خیلی راحت از علاقهاش به تیم محبوبش میگوید و حتی از نشان دادن عدد چهار با انگشتان دستش هم آبایی ندارد. «من در تیم حوزه هستم. چند وقت دیگر مسابقات حوزه برگزار میشود. من خودم از بچگی استقلالی بودم و وقتی دیروز گفتند در بین استقلالیها باشید من خوشحال شدم. حالا هم اگر از من بپرسند استقلالی هستم یا پرسپولیسی، دروغ نمی گویم.» او البته تأکید می کند فعالیت تبلیغی برایش ارجحیت دارد و تمایلی به دیدن بازی از نزدیک ندارد. «تا آخر بازی نه اما تا اول بازی مطمئناً هستیم. بعدش دیگر این بچهها سرگرمند و کسی سراغ ما نمیآید.»
طرفدار صبای قم هستم
حاجآقا شیرین کار خودش مشاور خانواده است و میگوید هرچه بتواند با جوانان تعامل برقرارمی کند . هیجانی که در این فضا احساس میکنم را خیلی دوست دارم. احساسم این است که مکان بسیار مناسبی برای ارتباط با جوانان است. از دیشب با این عزیزان همراه هستم و از نتیجه کار بسیار راضیام» حاجآقا تعصب کورکورانه را نه تنها در فوتبال تعصبی باعث بسته شدن چشم نسبت به سایر خوبیها میشود.» ولی زمان که طرفداران آبی از علاقهاش به فوتبال میپرسند، با خنده از صبای قم طرفداری میکند. به درخواستهای مکرر برای پیشبینی بازی جواب جالبی میدهد. «دانستن نتیجه بازی پیش از اتمام آن چه
لذتی دارد؟ تمام لذت دیدن فوتبال به این است که تا لحظه آخر ندانی چه اتفاقی میافتد و اگر قابل پیشبینی بود. خود شما هم رغبتی به دیدنش نداشتی.» جوانی میان حرفها می آید و میپرسد «حاجآقا آب دستشوییها کثیفه، باید تیمم کنیم؟» «دستشوی کثیف است، آب که کثیف نمیشود، قضای حاجتتان را بگذارید برای منزل، با یک استکان آب وضو بگیرید.» حاجآقا شیرین کار معتقد است این شیوه بها دادن به فوتبال اشتباه محض است با کلیت طرح موافق است اما از به تکرار افتادن میترسد. «اگر حضور روحانیون ادامهدار باشد، ممکن است طرح تکراری شود و تأثیرگذاریاش را از دست بدهد.
مؤدب باش پسرم
یک ساعتی به آغاز بازی مانده است که تماشاگران جایگاه ۳۶ حسابی از خجالت تماشاگران مقابل در میآیند. همزمان چند تا از روحانیون جایگاه به نشانه تأسف سری تکان میدهند. در این میان حاجآقا امیریان روحانی جوانی که بازیهای پیش از این هم حضور داشته بود به صورت سیار در میان تماشاجیان میچرخد، روی یکی از صندلیهای خالی مینشیند و میگوید. «خیلیها سؤالهای احکامی میپرسند، راجع به احکام نماز، روزه و اینها و برخی هم سؤالات اعتقادی دارند، حتی بعضی میپرسند چرا خدا هست و سؤالاتی مبنی بر اثبات وجود خدا میپرسند. البته سؤالات مربوط به روابط دختران و پسران هم زیاد میپرسند.» او این جور فعالیتها را بسیار مفید و تأثیرگذار میداند. «شعارهای ضداخلاقی خیلی کم شده است و همین نماز جماعتی که امروز برگزار شد، نسبت به بازیهای قبلی تعداد خیلی بیشتری آمده بودند.»
برای خنثی کردن جریانی انحرافی آمدهایم
روحالله درویش منش روحانی جوان دیگری است که برای دومینبار به استادیوم میآید. فوتبال بین نیست ولی با طلبهها فوتسال بازی میکند. روحالله معتقد است کمبود چنین فعالیتهایی در سالهای پیش به شدت احساس میشد. «چند بازی است که دوستان ما این فعالیت را آغاز کردهاند و معتقدم این کار به شدت لازم است؛ چرا که خبردار شدیم فرقههای انحرافی و حتی شیطانپرستان در ورزشگاه فعالیت میکند.» روحالله دیدگاهش تغییر کرده است و دیگر دلهره اولین حضور در استادیوم را ندارد. «دیدم نسبت به جوانها عوض شده است، بار اول که قرار بود به استادیوم بیایم، دلهره داشتم که نکند برخورد نامناسبی ببینم اما بحمدالله مشکل خاصی پیش نیامد.» نوجوانی که رنگ سرخ به صورت مالیده است، در حال طی مسیر میپرسد «حاجآقا چرا وقع دستشوییها این جوریه؟» روحالله هم باخنده پاسخ میدهد.
منبع:روزنامه همشهری