وقتی زندانی سیاسی یك سرمایه باشد!

به گزارش نما، روزنامه کیهان در ستون ویژه خود نوشت:


طنطاوي اگر قوت داشت مبارك را سر پا نگه مي داشت
معرفي نامزد براي انتخابات رياست جمهوري مصر از سوي اخوان المسلمين، باعث هراس آمريكا و اسرائيل و محافل لائيك وابسته به حسني مبارك شده است.
محافل لائيك مصر كه به رژيم سرنگون شده وابسته اند، از ژنرال طنطاوي رئيس شوراي نظامي حاكم خواسته اند در مقابل اقدام اخوان المسلمين، فردي را به عنوان نامزد انتخابات رياست جمهوري معرفي كند.
دليل اين پيشنهاد به ژنرال طنطاوي، نگراني از حاكم شدن اسلامگرايان بر همه اركان و نهادهاي حاكميتي مصر است.
اسلامگرايان در انتخابات چند ماه پيش، اكثريت قاطع پارلمان با راي ملت مصر را به دست گرفتند.
به گزارش راديو اسرائيل، كلينتون وزير خارجه آمريكا نيز در واكنش به معرفي نامزد از سوي اسلامگرايان اخوان المسلمين گفت: دولت واشنگتن با دقت مراقب نامزدهاي پست رياست جمهوري در مصر است و مي خواهد ببيند كه آيا آنها طرفدار حقوق بشر هستند و آيا آن را رعايت خواهند كرد يا خير.
به گزارش روزنامه «اليوم السابع» وزير اطلاعات پيشين مصر، ژنرال عمر سليمان قصد دارد طي چند روز آينده نامزدي خود را در انتخابات آينده اعلام كند.
در همين حال به گزارش راديو اسرائيل، نتايج يك نظرسنجي در مصر نشان مي دهد اكثريت بزرگي از مردم مصر معتقدند كمك دولت هاي اسلامگراي ايران يا تركيه بايد جايگزين كمك هاي مالي دولت آمريكا شود. 82 درصد از پرسش شوندگان مصري گفتند كه آنها به جاي كمك هاي مالي آمريكا، كمك ايران و تركيه را ترجيح مي دهند. اين آمار در مقايسه با سال گذشته 50 درصد بالا رفته است.

شكست حزب كارگر انگليس از مجري پرس تي وي در انتخابات ميان دوره اي

مجري شبكه پرس تي وي، كرسي پارلماني را در انتخابات ميان دوره اي يكي از مناطق انگليس از آن خود كرد.
گزارش پرس تي وي حاكي است به رغم اقدام دولت انگليس در حذف اين شبكه از ماهواره اسكاي و محروم كردن بينندگان از مشاهده آن، جرج گالووي از مجريان پرس تي وي، كرسي پارلماني را در برادفورد غربي از آن خود كرده است.
جرج گالووي نماينده حزب ريسپكت Respect، در انتخابات ميان دوره اي برادافورد غربي پيروزي چشمگيري به دست آورده است. وي 18 هزار راي از آن خود كرده كه حدود 10 هزار راي بيش از نماينده ناكام حزب كارگر بوده است. پيش از اين، كرسي پارلماني در اين حوزه انتخاباتي در اختيار نماينده حزب كارگر قرار داشت.
برخي از هواداران گالووي در تماس با پرس تي وي، ابراز اميدواري كرده اند كه كن لوينگستن، كانديداي انتخابات شهرداري لندن نيز در اين انتخابات پيروز شود. لوينگستن اخيرا از سوي برخي رسانه هاي انگليسي به خاطر همكاري منظم با پرس تي وي مورد انتقاد قرار داشت.
گروهي نيز پيشنهاد كرده اند كه لارن بوث ديگر مجري شبكه پرس تي وي نيز براي حضور در انتخابات پارلماني تشويق و به عنوان اولين زن مسلمان محجبه، وارد نهاد قانونگذاري انگليس شود.
آفكام، اوايل سال جاري ميلادي مجوز پخش شبكه پرس تي وي در انگليس را لغو و نهايتا در اقدامي سوال برانگيز بدون ارائه پاسخي معتبر به نامه هاي مدير اين شبكه، پرس تي وي را از سرويس پخش اسكاي حذف كرد.

اعتراف به شكست در سوريه رئيس اسبق موساد عزا گرفت!

رئيس اسبق موساد اعلام كرد حل و فصل بحران و ابقاي رژيم سوريه-آن گونه كه از تحولات برمي آيد- شكست استراتژيك براي اسرائيل خواهد بود.
افرايم هالوي با اشاره به طرح كوفي عنان كه مغاير با تلاش آمريكا و عربستان براي براندازي حاكميت سوريه است، گفت: اگر اجراي طرح صلح سازمان ملل منجر به حل و فصل بحران سوريه و بقاي بشار اسد در قدرت شود، اسرائيل متحمل يك شكست استراتژيك در منطقه مي شود.
به گزارش خبرگزاري دانشجو به نقل از روزنامه القدس العربي، رئيس اسبق موساد در روزنامه يديعوت آحرونوت نوشت: در صورتي كه طرح صلح كوفي عنان در سوريه با موفقيت اجرا شده و منجر به ايجاد ثبات در سوريه شود و اگر مجامع بين المللي با ادامه حضور بشار اسد در قدرت - كه مورد حمايت تهران است- موافقت كرده و آمريكا، انگليس، فرانسه، روسيه و آلمان نيز با اين وضعيت موافق باشند، اسرائيل شاهد بزرگترين شكست استراتژيك خود در خاورميانه از بدو تاسيسش خواهد بود.
افرايم هالوي با اشاره به اينكه در طرح صلح سازمان ملل اسرائيل به حساب نيامده است، نوشت: اين مسئله زيان وارد بر اسرائيل را دو چندان مي كند و تل آويو اكنون با يك چالش سياسي-امنيتي بزرگ روبه روست كه به زودي آشكارتر مي شود.
اين مسئول اطلاعاتي در اسرائيل همچنين معتقد است با توجه به اينكه ايران پيش از آغاز مذاكرات هسته اي با گروه 1+5 به يكي از طرف هاي مهم منطقه اي در حل بحران سوريه تبديل شده است، چالش هاي پيش روي اسرائيل پيچيده تر مي شوند.
وي همچنين نوشته است: كوفي عنان تا چند روز آينده از تهران ديدار مي كند و چين، روسيه و تركيه نيز از حل و فصل مسالمت آميز بحران سوريه حمايت مي كنند و اين آن چيزي نيست كه خواسته اسرائيل بوده است.
وي با ابراز نگراني از موضع نامشخص و بي ثبات آمريكا در قبال سوريه نوشت: عدم وضوح موضع آمريكا براي مقامات اسرائيلي بسيار نگران كننده است.

اگر اعتماد به نفس داشتيد نامه 39 زنداني را جعل نمي كرديد

عباس عبدي در پاسخ به نوشته يك عضو گروهك ملي- مذهبي كه به پاريس گريخته، تاكيد كرد از اول هم جزو جنبش سبز نبوده كه بخواهد از آن جدا شود.
عبدي مجددا تاكيد كرد نامه منتسب به 39 تن از زندانيان كه در آستانه انتخابات مجلس و براي تحريم آن منتشر شد، با نگاه ابزارانگارانه به زندانيان «جعل» شده است.
عضو مستعفي حزب مشاركت در پاسخ نوشته تهاجمي مرتضي كاظميان كه در جرس (ارگان حلقه لندن) انتشار يافت، درباره دفاع خود از راي دادن خاتمي و مرزگذاري با جنبش سبز مي نويسد؛ واقعيت اين است كه طي اين دو سال و نيم گذشته، جسته و گريخته به طور ضمني و صريح، مواردي را گفته بودم. از 25 بهمن سال 89 به بعد تصميم داشتم كه قدري صريح تر سخن بگويم. اما از آنجا كه مساله انتخابات پيش رو بود و معتقد بودم كه اين مقطع نقطه عطفي براي سنجش يا تغيير سياست هاي موجود از خرداد 88 به بعد است، لذا باز هم در مجامع علني سكوت كردم (البته در سطح خصوصي پيگير انتقادات بودم) تا نتيجه آن رفتار فارغ از اظهارات امثال من شكل بگيرد. حتي اگر آقاي خاتمي هم راي نمي داد، اين كار را انجام مي دادم و چه خوب بود دوستان هم به جاي چنين برخوردي؛ پاسخ يا پاسخ هايي را بنويسند كه در شأن يك جمع تحليلگر باشد نه اين كه در سطح نازلي بنويسند «جدايي عبدي از جنبش سبز». خودشان ما را به جنبشي كه هيچگاه نه تنها جزو آن نبوده ام كه منتقدش بودم وارد و از آن خارج كرده اند. اين هم مثل نامه نوشتن وكالتي از سوي زندانيان است.
عبدي با اعتراض به اختناق موجود در ميان محافل اپوزيسيون كه هيچ انتقادي را برنمي تابند، مي نويسد؛ مساله روشن است. نزديك به 3 سال از خرداد 88 مي گذرد. 3 سال وقت كمي نيست. اما آيا تاكنون ديده ايد كساني كه خود را خيرخواه اين جنبش مي دانند و يا در برابر آن احساس مسئوليت مي كنند، كمپيني درباره نقد اين 3 سال راه بياندازند و از همه صاحب نظران بخواهند تا يك ارزيابي كلي از اين وضع داشته باشند و اگر روند خوب بود، آن را با ايمان و قدرت بيشتري ادامه دهند و اگر نه؛ آن را اصلاح كنند؟ روشن است كه چنين كاري ديده نمي شود. زيرا كساني كه در غياب رهبران، خود را متولي آن معرفي كرده اند، در سطحي از دانش سياسي و سعه صدر و اعتماد به نفس نيستند كه قادر به تحليل و درك و هضم انتقادات و انتخاب راه هاي موثرتري باشند و لذا در برابر انتقاد آلرژي پيدا مي كنند و سعي در ساكت كردن ديگران دارند.
وي با اشاره به جعل نامه به نام 39 زنداني (با موضوع تحريم انتخابات) نوشت: اتهام انجام فعل غيردموكراتيك بلكه ضد دموكراتيك متوجه كساني است كه در بيرون زندانند و زندانيان را ابزار خود قرار داده و جنبش بيانيه نويسي راه انداخته اند... به علاوه اين رفتار نهادينه مي شود همچنان كه در جنبش چريكي [سازمان منافقين] نيز همين طور شد و پشت درهاي بسته و بدون هيچ تشريفاتي حكم به قتل ديگران دادند و عمل كردند.
عضو سابق حزب مشاركت با تاكيد بر اينكه كساني از اصلاح طلبي عبور كرده و در حال بازگشت به رفتار مجاهدين خلق در دهه 50 هستند، نوشت: يكي از شواهدم براي آن كه نشان دهم برخي دوستان از اصلاح طلبي عبور كرده اند و در حال بازگشت به دوران دهه 50 هستند (هستند كساني كه خود را به ادبيات چريكيسم دهه 50 مسلح كرده اند، اما اسلحه آنان را بر زمين گذاشته اند تا نيروهاي بين المللي و ناتو اين وظيفه پرزحمت را عهده دار شوند)، همين جملات شماست. فكر نكنيد كه هنر اين است كه يك مصاحبه كنم و خود را آوانگارد نشان دهم ولي پس از آن يك روزنامه را با 50 نفر شاغل تعطيل كنند، احوالي هم از بيكارشدگان نپرسم و احتمالا راه خارج را نشان آنان بدهم. اگر مي نويسم و مي گويم، براي باز ماندن اين دريچه و بودن يك كورسو در تاريكي است كه افعال و رفتار برخي ها زمينه ساز بسته و تاريك شدنش گرديده و ظاهرا تا بسته نشدن همه دريچه ها و انحصاري نشدن رسانه هاي آن طرف آب، آرامش و قرار آنان برقرار نخواهد شد.
عبدي كه دوست صميمي برخي از عناصر بازداشتي به شمار مي رود، توجيهات درباره اقدام متقلبانه جعل نامه به نام زندانيان را افزايش اشتباه به 101اشتباه دانسته و مي نويسد: انجام مصاحبه هاي بعدي براي توجيه اين كار، فقط اين ذهنيت را ايجاد مي كند كه نكند مسئوليت جعل آن بيانيه با كساني است كه سعي در توجيه آن دارند. شما چاره اي نداريد جز اينكه منبع خبر خود را ذكر كنيد. من مي دانم تعدادي از زندانيان كه نامشان در امضاها آمده از انتشار چنين بيانيه اي و مفاد آن ناراحت و حتي عصباني شده اند و جاي سؤال خواهد بود كه آقاي كاظميان از عصبانيت برخي دوستان ملي و مذهبي خود در زندان در اين زمينه بي اطلاع باشند... اعتراض من به همين روند است. بايد پرسيد اهميت اين اقدام در چيست؟ جعل كننده مي خواسته انتخابات را تحريم كند و به موثر بودن دلايل و منطق خود اعتماد و اطمينان نداشته، لذا فكر كرده اگر اين كار را از سوي زندانيان جا بيندازد، ديگر كسي جرئت اعتراض نخواهد داشت. (اتفاقا در اين شرايط درست هم فكر كرده بود) و اگر كسي خلاف آن حرف بزند، با قرار گرفتن در پشت زندانيان سياسي او را نوازش خواهند كرد. دوم اين كه از نظر جعل كننده، زنداني سياسي يك ابزار يا سرمايه است و نه بيشتر، و بايد از اين ابزار در جهت پيشبرد دموكراسي استفاده كرد حتي با شيوه هاي غيردموكراتيك.
عبدي در پايان نوشت: آقاي كاظميان عزيز! به نظرم اگر كسي از جانب بنده و شما بيانيه اي بنويسد كه مضمون آن مثل 2 به علاوه 2 مساوي 4 باشد، اعتبار انساني و آزادي انساني حكم مي كند كه او را به واسطه بيان حتي گزاره صحيحي از جانب ما، ولي بي اجازه ما، محكوم كنيم. بنده حتما اين كار را مي كنم، شما را نمي دانم. زيرا چنين كاري نفي ارزش انسان و اراده و اختيار اوست، چه رسد به اين كه بيانيه اي سراسر مشكل دار را به نام ما منتشر كنند. سوم اين كه اين بيانيه عليه منافع شخصي زندانيان است. البته اگر خودشان بيانيه را داده بودند نسبت به گذشت كردن از اين منافع كاملا ذيحق بودند. فرض كنيم كه متن بيانيه كاملا درست باشد، ولي يك زنداني به دلايل شخصي نخواهد آن را امضا كند، به چه حقي بايد هزينه اي را به او تحميل كرد در حالي كه نويسنده و يا منتشركننده نامه، 20 هزار كيلومتر آن طرف زندان اوين در حال استراحت و... است؟ كار اين افراد مي دانيد چگونه است؟ هر روز در دفاع از زندانيان مطلب مي نويسند، براي ندادن مرخصي به آنان ناله سر مي دهند اما در مقابل، به جايشان نامه هم مي نويسند تا مبادا مرخصي بگيرند يا زودتر آزاد شوند، چون در اين صورت كسب و كار خودشان كساد خواهد شد. آيا باز هم مي خواهيد در مذمت اين كار بنويسم يا كافي است؟
يادآور مي شود عبدي اخيرا در تحليلي اعلام كرده بود اپوزيسيون در پي وادار كردن خاتمي به انتحار و خودكشي در موضوع تحريم انتخابات بودند.

بيخود تهمت نزنيد اتفاقاً خيلي هم آمريكايي هستيم!
شرايط شكننده رسانه هاي سبز در خارج كشور چيزي جداي از خود جنبش نيست.
پايگاه اينترنتي جرس كه وضعيت نيمه تعطيل را سپري مي كند، مطلب فوق را در پاسخ به تحليل مجيد محمدي در راديو فردا منتشر كرد. وب سايت راديو فردا پيش از اين تاكيد كرده بود رسانه هاي ياد شده به پايان عمر خود نزديك شده و به مرگ زودرس رسيده اند. جرس در واكنش نوشت: رسانه هاي سبز چيزي جداي از جنبش نيستند و طبيعي است كه فعاليت آنها كاهش يابد و اين كاهش نه فقط ما بلكه همه از جمله بخش فارسي رسانه هاي دولتي خارجي را نيز كه اقدام به كاهش نيرو و بودجه كرده اند شامل مي شود.
ارگان حلقه لندن با رد ادعاي راديو فردا درباره «پرهيز رسانه هاي سبز از غرب» و اينكه «دفتر تلويزيون رسا در مالزي است» نوشت: تا جايي كه معلوم است اغلب رسانه هاي سبز در آمريكا و اروپا مستقرند. جرس مشخصاً يك مؤسسه ثبت شده در آمريكاست و معلوم نيست استقرار يك «استوديو»ي تلويزيون رسا در مالزي (و نه دفتر آن) چرا به غرب هراسي تعبير شده است؟
جرس بار ديگر تأكيد كرد كه حاضر نيست اعضاي مديريت خود و شوراي هماهنگي سبز را معرفي كند اما به طعنه خطاب به نويسنده وب سايت راديو فردا كه از منابع مالي جرسي ها پرسيده بود، نوشت: او در طول يادداشت خود نمي گويد كه چه سياست ها و روش هايي موجب بقاي برخي رسانه هاي فارسي زبان خارج شده اند.

۱۳۹۱/۱/۱۶

اخبار مرتبط