تشكل‌هاي دانشجويي در ديدار با مقام معظم رهبري:

تشكل‌های دانشجویی منصفانه‌ترین انتقادها را از دولت داشته است

تشكل‌های دانشجویی در دیدار با مقام معظم رهبری طی سخنانی نكات، مسائل و سوالات به وجود آمده برای این تشكل‌ها در مورد شرایط كشور را بیان كردند.

به گزارش نما به نقل از باشگاه خبرنگاران در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب محمد رضایتی، دبیرکل اتحادیه انجمن مستقل دانشجویی در این دیدار به نمایندگی از اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل طی سخنانی نکات، مسائل و سوالات این تشکل دانشجویی در مورد شرایط کشور را بیان کرد.

متن کامل سخنرانی محمد رضایتی نماینده اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در دیدار با رهبری به شرح زیر می‌باشد:

بسمه تعالی

با سلام محضر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و حضار محترم و همچنین عرض تسلیت ایام شهادت جد بزرگوار شما امیرالمومنین حضرت علی(ع)

ابتدا اجازه می‌خواهم، با وجود تکراری بودن، برای شکل‌گیری این مراسم از حضرتعالی تشکر کنم چرا که علی‌رغم پیگیری‌های ما در اتحادیه‌های دانشجویی جلسات مشابه با سایر مسئولین به سختی اتفاق می‌افتد و این گلایه همچنان پابرجاست. از این جهت از شما صمیمانه تشکر می‌کنیم.

با توجه به کمبود وقت و اینکه این تریبون، تریبون منحصر به فردی است بنده تلاش می‌کنم مطالبی را به صورت تیتروار خدمتتان عرض کنم.

الف) مطلبی درباره انتخابات 92

تحلیل‌های متفاوتی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری 92 ارائه شده و می‌شود که عموما این تحلیل‌ها بعد از اعلام نتایج شکل گرفت؛ در این فرصت مجال تحلیل وجود ندارد اما توجه داشتن به برخی ابعاد ضروری است:

اول اینکه هم اصل انتخابات و هم حماسه سیاسی شکل گرفته، مسرور کننده بود و هم از این جهت خوشحالیم که منتخبی که مردم انتخاب کردند کسی است که از همین چارچوب‌های نظام تایید صلاحیت شده و در همین ساز و کار، رشد سیاسی داشته است؛ البته هیچ‌گونه پیش‌داوری در خصوص رئیس‌جمهور منتخب و دولت وی نخواهیم داشت جز اینکه برای ایشان آرزوی موفقیت می‌کنیم و به سهم خودمان تلاش می‌کنیم این دولت موفق باشد چراکه موفقیت دولت، موفقیت مردم و موفقیت نظام و انقلاب است.

دوم اینکه حضور آگاهانه مردم در پای صندوق‌های رای باعث شد افرادی که در سلامت انتخابات 88 تشکیک کرده بودند و با سکوت و فتنه‌انگیزی خود آب به آسیاب دشمن ریختند، در این دوره مجبور شدند که بگویند: انتخابات ایران دموکراتیک‌ترینِ انتخابات‌ها بود لذا آن کسانی که فتنه انگیزی کرده و مقدمات فشار خارجی را به‌وجود آورند و آقایانی که از تردید مردم سخن گفتند، اکنون باید بیایند و از ملت ایران عذرخواهی کنند.

دشمنان می‌گفتند انتخابات ایران آزاد نیست؛ می‌گفتند ساختار انتخابات دموکراتیک نیست؛ می‌گفتند بین نظام و مردم شکاف وجود دارد؛ می‌گفتند مردم از نظام بریده‌اند اما در این انتخابات، دیدیم، با همین شورای نگهبان؛ با همین دولت؛ با همین رسانه ملی و با همین ساز و کار، مشارکتی بی‌نظیر رقم خورد و ما اکنون با تمسک به آموزه‌های دینی و وعده‌های الهی و منظومه‌ای از فرمایشات امام عزیزمان و حضرتعالی منتظر موفقیت‌های بعدی در عرصه‌های سیاسی اجتماعی هستیم.

از این جهت گناه فتنه‌گران بویژه آن آقایانی که با همراهی و پشتیبانی آمریکا و اسرائیل در روز انتخابات ریاست‌جمهوری 88 مدعی پیروزی در انتخابات شدند و به صورت انقلاب و مردم چنگ انداختند، آن قدر بزرگ است که اگر کلیدی بخواهد، آن قفلی که ملت ایران بر گردن استکبار جهانی و ایادی داخلی آنها در 9 دی زد را باز کند؛ ملت ایران آن کلید را خواهد شکست.

مطلب سوم در خصوص نتیجه انتخابات است. برخلاف انتخابات‌های ریاست جمهوری سالهای 76 و 84 در این انتخابات، پیروزی گفتمانی شکل نگرفت و نتیجه انتخابات 92 معطوف به عملکرد چند روزه کاندیداها بود و این شکنندگی آرای کاندیدای پیروز تا اندازه‌ای است که حتی با استمهال 100 روزه هم این پیروزی، تئوری‌سازی و گفتمانی نخواهد شد. نمی‌شود که در موسم تبلیغات انتخاباتی بگوییم برای مشکلات اقتصادی، برنامه یک ماهه و 100 روزه وجود دارد و حالا بگوییم که دولت در شروع کارش در 100 روز اول، تلاش خواهد کرد واقعیات کشور را عرضه کند! یادمان باشد اکنون مردم منتظر حل مشکلات اقتصادی خود هستند که هر روز در کوچه و بازار با نوع جدیدی از آن مواجه می‌شوند.

اما نگاه ما به فرمایشات حضرتعالی و حضرت امام(ره) نگاه منظومه‌ای است و اعتقاد داریم بایستی همه ابعاد در منشور فکری حضرت امام(ره) و شما لحاظ کرد؛ ما نیز از این جهت، همچنان که در قبال دولت‌های قبل نکات قوتشان باعث نشد که از نکات ضعف چشم پوشی کنیم و از آنجایی که نقش جنبش دانشجویی در دفاع از کیان نظام و انقلاب نقشی نظارتی است بر این مبنا خودمان را موظف به نظارت موشکافانه می‌دانیم و عزیزانی که تجربه حضور در جلسات قبلی در محضر شما را دارند حتما در خاطرشان هست این اتحادیه علی‌رغم حمایت‌های بسیار از دولت‌های نهم و دهم، جدی‌ترین و با بضاعت خودمان منصفانه‌ترین انتقادها را به این دولتها داشته‌ایم لذا رویکردمان نسبت به دولت آینده ان‌شاء... همین خواهد بود.

بنابراین در مواجهه با دولت یازدهم نیز از کار و تلاش و خدمت به مردم حمایت می‌کنیم؛ از حرکت در مسیر انقلاب و امام حمایت می‌کنیم؛ از حرکت در مسیر انصاف حمایت می‌کنیم و در عین حال در برابر هرگونه انحراف، هرگونه وادادگی، هرگونه حاشیه‌سازی، هرگونه نفوذ عناصر با سابقه‌ی مخدوش ایستادگی می‌کنیم که این مشی در مواجهه با همه دولتهای آینده است و ما البته به موفقیت‌های دولت و شخص رئیس‌جمهور منتخب امیدواریم.

تنها یکی از دغدغه‌های ما پیرامون دولت آینده ساختار دولت است که باید با استفاده از همه پتانسیل‌ها بدور از نگاه سیاسی کابینه‌ای پرنشاط، پویا، متعهد و متخصص همراه با تجربه گرد هم آیند تا بتوانند پشتکار و تلاش دولت حاضر را پر شتاب ادامه دهند.

و اما مطلب چهارم ضرورت بازنگری در مبنای نظری عمل سیاسی است.

رهبر معظم انقلاب!

شما خود بهتر می‌دانید که در تئوری‌های سیاسی همواره نگاه متفاوتی به موضوع «تکلیف» و «نتیجه» بوده است. اما سوالی که وجود دارد این است "آیا اصل بودن «تکلیف» به معنای بی‌توجهی به «نتیجه» است؟" اگر امام فرمودند: «ما برای ادای تکلیف جنگیده‌ایم و نتیجه فرع آن بوده است» این سخن حضرت امام به چه معناست؟ در این میان مرز تکلیف‌گرایی و نتیجه گرایی کجا است؟

سوال دیگر این است که در یک پدیده سیاسی مثل انتخابات شاخص «مقبولیت» نیز در دل «اصلحیت» یک فرد قرار می‌گیرد؟ و یا در پدیده انتخاب، اصلحیت جدای بر مقبولیت است؟


این سوالاتی است که خواستاریم حضرتعالی با پاسخ به آن راهنمای عمل سیاسی ما در آینده باشید.

اما رهبر فرزانه انقلاب؛ می‌خواهیم از یک مسیر طی شده نیز با شما سخن بگوییم... مطلب اساسی درخصوص وضعیت فعلی، آن است که بر خلاف ادعاهای گزاف، جوهره و نقطه کانونی تحولات منطقه‌ای و حتی بین‌المللی، گفتمان انقلاب اسلامی بوده است به این طریق که اگر در سال 88 بیش از 40 میلیون در انتخابات شرکت می‌کنند؛ اگر با وجود تلاشهای بسیار، فتنه 88 با عقبه چندین ساله زمین‌گیر می‌شود؛ اگر در سال 92 بیش از 72 درصد مردم در انتخابات شرکت می‌کنند و اگر اکنون کشور عزیزمان در کانون توجه ملتهای مسلمان قرار دارد؛ اینها را در هیچ قالبی جز پویایی انقلاب اسلامی نمی‌توان تحلیل کرد.

ما همواره دیده‌ایم هرگاه به مردم و وعده‌های الهی تکیه شد، نصرت الهی آمد و هرگاه گوشه چشمی به سوی مستکبران عالم رفت، آنچه در خطر افتاد عزت و استقلال ملی بوده است. این روزها سرنوشت مرسی را می‌بینیم آن هنگامی که دست دوستی با دشمنان انقلابیون فشرد و به اسرائیل چراغ سبز نشان داد، همان روز کودتای نظامی علیه خود را امضا کرد؛ همچنان که در آیه 139 سوره نساء آمده است باید گفت: الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً کسانی که کافران را به جای مومنان، دوست خود انتخاب کردند، آیا عزت و سربلندی را نزد آنان می‌جویند، با اینکه همه عزتها نزد خداست؟!

ب) نکاتی درباره دانشگاه

مطالبی که این روزها به خصوص در فضای انتخاباتی کشور درباره دانشگاه گفته شد ناشی از یک نگاه غیرواقع بینانه است. عده‌ای با اهداف انتخاباتی مدعی خمودگی این روزهای دانشگاه هستند! خنده‌دار اینکه کسانی این حرف‌ها را می‌زنند که آن آقای وزیر معلوم الحالشان، خود خواهان پیگیری امنیتی، قضایی، انتظامی با دانشجویان منتقد بود! لابد اگر دانشگاه جولانگاه احزاب سیاسی همسو با خودشان گردد و محل توهین به دین باشد، نشاط سیاسی مدنظر سیاسی کاران رخ می‌دهد! نخیر باید گفت دانشگاه‌های ما در مسیر رشد هستند چه به لحاظ عملی و چه به لحاظ بلوغ سیاسی البته در این مسیر گاها کج‌سلیقگی و بی‌تدبیری برخی مدیران نیز باعث تلخ کامی دانشجویان شده است.

اکنون بر گرده دولت آینده است که با انتخاب وزیر علومی متعهد و با وجهه علمی غالب و نه با نگاه سیاسی کاذب؛ دانشگاه را در مسیر اصلی خود که همان تربیت انسان‌های متعهد و متخصص است، هدایت کند. در سالهای گذشته به خصوص در سالهای 68-84 علی رغم برخی اقدامات مفید، نگاه سیاست زده به دانشگاه حاکم بود؛ دید سیاسی در مواجهه با تشکل‌های دانشجویی طوری عمل می‌کرد که عملا اجازه ظهور و بروز کارکردهای دانشجویی وجود نداشت و اما مدیران وزارت علوم برای پر کردن این خلاء به تشکل‌های دولت ساخته روی آوردند؛ نتیجه اینکه در دوران موسوم به سازندگی، تملق‌گویی دولت و در دوران موسوم به اصلاحات، رویکرد ساختار‌شکنانه به برخی تشکل‌ها حاکم شد اما دریغ از یک انتقاد کوچک به شخص وزیر علوم. ما به وزیر علوم آینده هشدار می‌دهیم در صورتی که افرادی بخواهند دانشگاه را پیاده نظام احزاب سیاسی سازند، به شدت برخورد خواهیم کرد؛ حتی به بهای پرداخت هزینه‌های سنگین.

ج) مطلبی درباره گفتمان پیشرو

انقلاب اسلامی طی بیش از سه دهه عمر خود مدل‌های مختلفی را برای پیشبرد و ساخت جامعه بکار گرفته است. اگرچه در طول این سالها خدمات بسیاری شده است اما نقاط ضعفی هم وجود داشت که مجالی برای طرح آنها نیست.

ما اعتقاد داریم اگر به دنبال پیشرفت هستیم، این پیشرفت در سایه عدالت و از مسیر گلوگاه مقاومت است که الگوی مناسب حرکت برای رسیدن به آرمان‌های انقلاب است. ‫پیشرفت مطلوب یک پیشرفت درون زا است مسیری که نیاز به سر خم کردن و از دست دادن استقلال در مقابل کشورهای مدعی توسعه برای کسب ثروت نداشته باشد. پیشرفتی همه جانبه در صفحه مختصات کمی و کیفی بدون از بین رفتن معنویت و اخلاق و برای رسیدن به تعالی و کمال! که اتفاقا در ذیل آن رفاه هم است. {پیشرفتی که ثمره آن استقلال؛ امنیت و قدرت ملی و بین‌المللی را در تمام وجوه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و تمدنی حاصل می‌کند.}

در این مدل عدالت یک ارزش درجه یک است که دو کارکرد دارد ابتداً عامل پیشرفت است، اگر توجه کنیم عدالت یعنی ایجاد فرصت برای شکوفایی استعدادهای همه آحاد جامعه؛ در این صورت پیشرفت همگانی شده و زمینه‌ای فراهم می‌شود که همه بتوانند در مسیر پیشرفت قرار بگیرند. عدالت‌ شاخص نیز هست و در اینجا بین ما و کسانی که عدالت را شاخص نمی‌دانند و پیشرفت را صرفا در رفاه معنا می‌کنند و البته خود در برخورداری منابع، مردم را به شهروندهای 1 و 2 و3 تقسیم می‌کنند، تفکیک ایجاد می‌شود.

انقلاب اسلامی چشم و امید همه آرمان‌خواهان جهان است و از آن سو که در تفاوت پارادیمی در تقابل با غرب قرار دارد «مقاومت» می‌تواند راهگشای پیشرفت کشور باشد.

اما از سویی، ما اعتقاد داریم که امروز عینی‌ترین مصداق مطالبه اعتدال در همه عرصه ها به خصوص در عرصه سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی، تداوم برمبنای اصول امام(ره) است و ما اعتقاد داریم فقط این عرصه سیاسی نیست که با حضور و تکیه به مردم، حماسه‌ساز می‌شود، در همه عرصه‌ها باید به مردم اعتماد کرد؛ امام در همه عرصه‌ها به مردم تکیه می‌کرد و این رمز موفقیت مکتب امام(ره) است.

ما اعتقاد داریم معنای واقعی اعتدال در عرصه سیاست خارجی، ایستادگى در برابر سیاست‌هاى سلطه‌طلب و در عین حال برادرى با ملت‌هاى مسلمان و ارتباط برابر با همه‌ى کشورها، جز کشورهاى متخاصم علیه ملت ایران است.

د) مطلبی درباره سبک زندگی و فرهنگ عمومی

سبک زندگی رابطه تنگاتنگی با نگاه دولت مردان به مقوله پیشرفت دارد و در این بین نمی‌توان با مبانی توسعه غربی قدمی در جهت الگوی سبک زندگی ایرانی اسلامی برداشت. اما در این مجال لازم است به شرح و تفصیل یک موضوع در سبک زندگی بپردازیم که آن نیز «فرهنگ عمومی» است.

اصلاح فرهنگ عمومی جامعه که بُنمایه‌هاى آن خردورزى، اخلاق و حقوق است از برآیند کنش‏ها و واکنش های اجتماعی شکل می گیرد. توجه به نظام آموزشی بویژه محتوای آن می تواند فرهنگ عمومی جامعه را بصورت جهشی افزایش دهد.

همانگونه که شما مستحضرید ابتدایی‌ترین رفتارهای هر فرد در نهاد خانواده شکل می گیرد و به دلیل تاثیرگذاری مادر در ساخت چهارچوب های رفتاری فرزند؛ نقش مادری را می‌توان بن مایه نظام رفتاری جامعه دانست که هر چه پررنگ تر و جدی تر گرفته شود؛ قطعا نیروی انسانی مفیدتری برای جامعه بارور خواهد شد. خارج کردن زنان از خانه برای برعهده گرفتن مشاغل مردانه با حقوق دستمزد کمتر که به تناسب شغلی جامعه نیز آسیب می‌زند؛ بی‌توجهی به نقش بنیادین مادری و گسیل فرزندان به سمت مهدهای کودکی که امروزه به اولین محیط نهادینه سازی ضد فرهنگ‏ها تبدیل شده است اولین آفت در فرهنگ عمومی جامعه است.

مقوله دوم مدرسه و محتوای درسی و غیر درسی است. کم توجهی به دروس دینی، عدم تبیین دین به عنوان نظام جامع و شامل برای اعمال فردی و اجتماعی و عدم ساخت نظام فکری درست در جهت حیا، حجاب و عفت اجتماعی در پسران و دختران در نهایت منجر به خروجی‌های بیگانه با سبک دینی زندگی خواهد شد.

و مقوله سوم عدم توجه به مسجد به عنوان محور ساخت هویت دینی ملی؛ در دهه اخیر است. همانگونه که شما مستحضرید و در معماری اصیل ایرانی اسلامی همچون میدان امام اصفهان نیز نمایان است مسجد نقش محوری در تمامی کنش های اجتماعی جامعه داشته است و از تربیت فرزندان تا نهضت‏های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در مساجد شکل می‌گرفته است که بی توجهی به آن باعث شده است اجتماع جوانان و نیروهای فعال جامعه که همسویی آن‌ها می‌تواند برآیند بالایی برای انقلاب داشته باشد در مکان های مختلف هرز رود.

هیچ ساز و کار قانونی برای پاسخ‌گویی مسئولین به دانشجویان وجود ندارد/ عدالت‌خواهی بومی از رویکردهای جنبش عداتخواه دانشجویی است

در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب علی محمدزاده، سخنگو و عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی به نمایندگی از جنبش عدالتخواه دانشجویی طی سخنانی نکات، مسائل و سوالات این تشکل دانشجویی در مورد شرایط کشور را بیان کرد.

متن سخنان نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی در محضر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای بدین شرح می‌باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم

ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی و حضار محترم و با تشکر از فرصتی که در اختیار قرار داده شده است.

وَ إِنْ یُریدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنینَ (سوره مبارکه انفال – آیه 62)

در طول تاریخ، أنبیا با مستضعفین بپاخاستند و با مستکبرین مبارزه کردند. انقلاب اسلامی ایران نیز به پشتوانه محرومین و مستضعفین به پیروزی رسید و از بدو انقلاب تاکنون، هر جا موفقیتی دیده شده، ناشی از حضور مردم بوده است.

حماسه سیاسی ای که در انتخابات امسال رقم خورد، دلیل محکمی بر اتکای نظام جمهوری اسلامی به مردم بود و نشان داد داعیه تقلب در انتخابات گذشته، ظلم بزرگی بوده که در حق نظام صورت گرفته است.

لیکن به نظر ما جمهوری اسلامی برای تحقق اهداف بلند خود باید از پشتوانه مردمی نظام تا حد ممکن بهره جوید و نیز عرصه های تحقق «جمهوریت»، به حضور مردم در انتخابات محدود نشود.

نمونه‌ای از پویایی و درگیر شدن گروه‌های مردمی در مسائل کلان کشور را در مقاطع انتخابات گوناگون شاهد هستیم. در حالی که این امر نبایستی تنها محدود به برخی مقاطع خاص باشد و باید ساز و کاری برای استمرار نقش آفرینی گروه های مردمی اندیشیده شود.

در این راستا، نکاتی به صورت مختصر در چهار بخش خدمت حضرتعالی مطرح می گردد.

بخش اول. آسیب شناسی نوع نگاه جوانان انقلابی به مسائل کشور
در این زمینه، به دو مسأله اشاره می شود:

1- ضرورت توجه گروه های مردمی به نقش «مستقل» خود:

یکی از آسیب‌هایی که متوجه فعالیت جوانان انقلابی است، گره زدن هویت خویش و همینطور آرمان‌های انقلاب به گروه های سیاسی و فراموش کردن نقش «مستقل» خود در مطالبه و تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی است. در حالی که بایستی به جای اکتفا کردن به موضع‌گیری له و علیه جریانات سیاسی، به شناسایی مسائل اساسی کشور بپردازند و از نگاه‌های سیاسی به مسائل کشور اجتناب کنند.

2- ضرورت تمرکز زدایی از نگاه ها و پرداختن به مسائل بومی و منطقه‌ای:

آسیب دیگر، تمرکز بیش از اندازه بر مسائل سیاسی و رسانه‌ای و کم توجهی به مسائل مناطق گوناگون کشور است. این آسیب در درجه اول از بی‌عدالتی رسانه‌ای ناشی می شود که در آن بسیاری از موضوعات ریز سیاسی بازتاب می‌یابد، اما مشکلات مردم مناطق مختلف کشور و مخصوصا طبقات مستضعف مورد غفلت واقع می‌شود.

در چنین شرایطی گروه‌های مردمی در نقاط گوناگون کشور باید در کنار مسائل کلان سیاسی و اجتماعی، بیش از پیش توجه خود را به مسائل و ظرفیت‌های منطقه خویش معطوف دارند. برای مثال پیش از هر کس گروه‌های مردمی جیرفت باید مشکلات و قابلیت‌های کشاورزی منطقه جیرفت را در فضای کشور طرح کنند و به گوش دولت و مجلس برسانند؛ و گرنه چنین مسائلی در لابه لای هیاهوهای سیاسی و رسانه‌ای گم خواهد شد؛ و یا جوانان عدالتخواه در شهرهای گوناگون چون شیراز و مشهد با تمرکز بر رفع مدل توسعه غیرعادلانه و غیربومی شهر، توانسته‌اند گام‌هایی را در اصلاح وضعیت بردارند.

ما این رویکرد را «عدالت خواهی بومی» نام نهاده‌ایم.

بخش دوم. ضرورت مهیا کردن زمینه برای نقش آفرینی گروه های مردمی از سوی نظام
نقش آفرینی گروه های مستقل مردمی در امور اساسی کشور، نیازمند فراهم شدن زمینه های لازم از سوی نظام جمهوری اسلامی نیز هست.

البته بسیاری هستند که حتی اگر زمینه نیز مهیا شود، به دلیل وجود ساختارهای ناعادلانه قدرت و ثروت، فقر و استضعاف، باز هم نخواهند توانست در امور کشور نقش آفرین باشند. لذا بایستی «اولویت دهی به محرومین و مستضعفین» و «حمایت» از آنان، اولین مسأله باشد.

این در اینجا به سه زمینه اساسی اشاره می شود:

1- اقتصاد

یکی از راههای نقش آفرینی مردم در اقتصاد، تعاونی‌ها هستند. حضرتعالی در ابلاغیه سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی، یکی از اهداف این سیاست‌ها را گسترش مالکیت در سطح عموم مردم به‌منظور تأمین عدالت اجتماعى بر شمرده‌اید و در بند ب سیاست‌های ابلاغی اصل 44، سیاست‌های کلی بخش تعاونی را نیز ابلاغ نموده‌اید. اما شاهد هستیم در مقام اجرا، همت مسئولان بر خصوصی سازی و یا گسترش نهادهای شبه دولتی است و نسبت به بخش تعاونی کم لطفی صورت می گیرد و یا با تفسیرهای نادرست یا محدود کردن آن به تعاونی‌های غیر تولیدی به حاشیه رانده می‌شود.

از سوی دیگر عده‌ای در تلاش‌اند مردمی کردن اقتصاد- که نقش آفرینی محرومین و مستضعفین در اقتصاد است- را با خصوصی سازی و سپردن سکان کشور به دست سرمایه داران یکسان قلمداد کنند. در این زمینه از حضرتعالی خواستاریم تفاوت های مردمی شدن اقتصاد را با خصوصی سازی بیان بفرمایید.

در عرصه اقتصاد، به مدل جهاد سازندگی نیز باید اشاره کرد که توانست در دهه اول انقلاب با بکارگیری نیروهای مردمی، کشور را در بسیاری زمینه ها به خود‌کفایی برساند. اما پس از جنگ و در خلال سیاستهای توسعه اقتصادی، به فراموشی سپرده شد. در حال حاضر بایستی به شناخت و اجرایی کردن این مدل مدیریتی برآمده از انقلاب توجه جدی صورت پذیرد.

2- سیاست خارجه

انقلاب اسلامی بیش از دولت‌ها، توسط ملتهای جهان مورد عنایت قرار گرفت. اما متأسفانه بتدریج ساز و کار ارتباطی ما با تشکل‌های مردمی متعدد همسو، به روابط دیپلماتیک محدود شد و از این ظرفیت عظیم بی‌بهره ماندیم.

چنان که در اقداماتی چون کاروان آسیایی شکست حصر غزه و محاصره مردمی اسرائیل در کاروان جهانی إلی بیت المقدس شاهد بودیم، تشکل‌های مردمی در جهان از ظرفیت بسیار بالایی برخوردارند.

البته در کشور ما این بعد مهم دیپلماسی عمومی بخاطر محدودیت‌های اداری و برخی نگرشهای امنیتی مغفول واقع شده است.

از آنجا که اساسا ارتباط بدنه‌های مردمی با یک دولت براحتی میسر نیست و از آن سو ماهیت فرهنگی انقلاب نیازمند ارتباطات فکری و اجتماعی است، باید رویکرد تقویت حضور مجموعه‌های واقعا مردمی- و نه شبه دولتی- در جهان تقویت شده و از ظرفیت عظیم عمق استراتژیک انقلاب بهره برده شود.

3- فرهنگ

یکی از انتقاداتی که همواره بر دستگاه های فرهنگی نظام- چه دستگاه‌های زیر نظر دولت و چه دستگاه‌های زیر نظر رهبری- وجود داشته، رویکرد تصدی محور و قبضه کردن عرصه های گوناگون توسط این نهادها بوده است. در نتیجه بسیاری از فعالیت های فرهنگی به کارهای ویترینی، بیلان‌کاری و سطحی تقلیل یافته است.

در حالی که ورود گروه‌های مردمی به عرصه فرهنگ موجب جوشش و نشاط و افزایش کیفیت این فعالیت ها می شود. از جمله نمونه‌های موفق ورود گروه‌های مردمی در عرصه فرهنگ، می‌توان جشنواره مردمی فیلم عمار را برشمرد.

این امر نیازمند اصلاح جدی در دستگاه های فرهنگی و در صورت نیاز ابلاغ سیاست های فرهنگی مربوط می باشد.

بخش سوم. احیای اصل 8 قانون اساسی و قائل شدن نقش نظارتی برای مردم

یکی دیگر از لوازم استفاده از ظرفیت عظیم مردم برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی، قائل شدن حق نظارت و نقادی برای مردم مطابق اصل هشتم است. اما حضور مسئولین در جمع های دانشجویی و مردمی، اگر هر از گاهی انجام شود یا نشود، در حکم لطف و منتی به آنان محسوب می‌شود و هیچ ساز و کار قانونی برای پاسخگویی وجود ندارد.

برای نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• عدم پاسخگویی قوه قضائیه پیرامون اطاله دادرسی در پرونده‌های مهمی چون کوی دانشگاه، کهریزک، افشاگری هایی پیرامون برخی مسئولین و امثالهم.
• خودداری برخی از نهاهای زیر نظر رهبری مثل بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، آستان قدس رضوی و سپاه از پاسخگویی پیرامون شفافیت فعالیت های اقتصادی آنها و نیز امتناع از بازرسی توسط سازمان بازرسی کل کشور.
• عدم پاسخگویی شورای نگهبان پیرامون معیارهای احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات و پاسخگو نبودن نسبت به سوالاتی که پیرامون عملکرد شورا در ذهن مردم وجود دارد.

بخش چهارم: پرسش پیرامون برخی موانع برسر راه نقش آفرینی مردم

در این زمینه به دو مورد اشاره می شود:
1- یکی از مسائلی که در این زمینه وجود دارد، ورود مجموعه های نظامی در سیاست، اقتصاد و فرهنگ است. سوال اینجاست که به نظر رهبر معظم انقلاب حدومرز ورود نیروهای نظامی در عرصه های گوناگون تا کجاست؟ چه تدبیری بایستی اندیشیده شود تا این نهادها عرصه را بر گروه های خودجوش مردمی تنگ نکنند؟

علاوه بر این، رهبر معظم انقلاب کدام ساختار حکومت را موظف به نظارت بر این نهادهای نظامی جهت جلوگیری از انحراف آنها میدانند؟

2- یکی از آسیب های انتخابات اخیر، جایگزین شدن تقلید در جهت گیری های سیاسی به جای تحقیق و مسئولیت پذیری بود. نمونه این تقلید سیاسی را در معرفی مصداق از سوی اشخاص و گروه های سیاسی و دینی بدون توجه به لزوم دادن معیار از یک سو و استقبال گروه های مردمی از این امر از سوی دیگر شاهد بودیم. با توجه به اینکه برخی با استناد به بعضی تاییدهای شما این کار را انجام می دهند، نظر حضرتعالی در مورد چنین رفتارهایی چیست؟
|
نگاه به دانشجو نه بر اساس جنسیت بلکه باید بر مبنای دانش و مهارت باشد/ خروج تنگ‌نظری از دانشگاه کرسی‌های تدریس و تحصیل را خواهد رویانید

در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب مصطفی دینی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران نکات، مسائل و سوالات این تشکل دانشجویی در مورد شرایط کشور را بیان کرد.

متن کامل سخنرانی مصطفی دینی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در دیدار با رهبری به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

اللهم طهر قلبی من النفاق و عملی من الریا و لسانی من الکذب و عینی من الخیانه

با سلام و درود بر نبی رحمت حضرت محمد مصطفی (ص) و خاندان مطهرش و با سلام بر مهدی موعود که خواهد آمد و زمین را از عدل و صلح پر خواهد کرد.

اکنون که در آستانه شهادت مولای متقیان قرار داریم آغاز سخن را مدد می‌گیریم از کلام رهایی بخش آن حضرت:

«از گفتن حق یا رای زدن در عدالت باز مایستید، که من نه برتر از آنم که خطا کنم، و نه در کار خویش از خطا ایمنم، مگر که خدا مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است»

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در هفتاد و دومین سال از حیات خویش بعنوان «بقیت السیف» جریان اصیل دانشجویی، به خود می بالد که در دورانی که تندروی سکه رایج طیف های مختلف سیاسی بود ، همواره کوشیده است با تکیه بر سه اصل دین داری ، اعتدال و عقلانیت چشم نگرانِ جامعه باشد و تا آنجا که مقدور بوده، نسبت به انحرافات و کج روی هایی که احساس می‌کند، مشفقانه مشی انتقادی پیشه کند و به آرمانگرایی و آزادیخواهی بر مبنای اسلام رحمانی وفادار بماند. چنانکه در کلام پیر روشن ضمیر جماران نیز آمده است:

«اسلام دین مستند به برهان و متکی به منطق است ؛ و از آزادی بیان و قلم نمی هراسد، و از طرح مکتبهای دیگر، که انحراف آنها در محیط خود آن مکتبها ثابت ودر پیش دانشمندان خودشان شکست خورده هستند، باکی ندارد. شما دانشجویان محترم نباید با پیروان مکتبهای دیگر با خشونت و شدت ، رفتار و درگیری و هیاهو راه بیندازید.»

نظیر همین معنا در مطالبات مکرر دانشگاهیان و نیز خواستۀ بحق جنابعالی با عنوان «کرسی‌های آزاد اندیشی» نیز بارها و بارها یادآوری شده است. اما نگاهی نادرست و صورت‌زده به کرسی‌های آزاد اندیشی باعث می‌شود که علی‌رغم تاکیدات مکرر حضرتعالی حاصلی جز چند مراسم فرمایشی برجای نمانَد و نتیجه ای جز نقض غرض به بار نیاورَد.

از نگاه ما کرسی آزاد اندیشی یک کرسی ویژه با یک عنوان خاص نیست، چنانچه تنگ نظری ها از فضای دانشگاه کنار رود، کرسی‌های آزاد اندیشی از میان همین کرسی ‌های تدریس و تحصیل و اظهارنظر موجود در دانشگاه خواهد رویید و خود را نشان خواهد داد.

در سالهای گذشته شمار زیادی از استادان و همدرسان ما به بهانه‌های سیاسی و امنیتی از کرسی های تدریس و تحصیل محروم و برخی محبوس شدند و نیز معیارهای سیاسی و غیر علمی بر روند جذب اساتید و پذیرش دانشجویان حاکم شد و فی الجمله: آنچه پیش از آن استثنا بود مبدل به قاعده شد. باید افسوس خورد که کرسی‌های آزاد اندیشی نیز مانند برخی دیگر از آرمان های بلند انقلاب اسلامی از کوته بینی‌ها آسیب دیده است. برخی گمان کردند آزادی و آزاد اندیشی بخشنامه‌ای است و هیچ تلاشی برای بسترسازی در تحقق آن نکردند.

آنچه از آن به عنوان «اسلامی شدن دانشگاهها» تعبیر میشود نیز راه حلی چنین دارد. فروکاهش «اسلامی شدن دانشگاه» به یک پروژه دولتی همان قدر نادرست است که انکار ضرورت و فایده آن. اگر به «اسلامی شدن دانشگاه» به مثابه یک فرایند تدریجی فرهنگی و اجتماعی بیندیشیم راه حلی جز ایجاد فضای آزاد نقد و بررسی و کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی ندارد. اما چنانچه «اسلامی کردن دانشگاه» به مثابه پروژه‌ای فرمایشی مراد باشد، باید راه را در دست بردن به ترکیب اساتید و دانشجویان و جرح و تعدیل سلیقه‌ای مواد درسی و سهمیه بندی و تفکیک جنسیتی جستجو کرد. راهی که ره به ناکجا می‌برد.

آمار کم یا زیاد داشجویان دختر نه افتخار انگیز است و نه تهدید آمیز. بلکه نگاه به دانشجو باید نه بر اساس جنسیت، که بر مبنای دانش ، بینش و مهارت او باشد. امیدواریم تا در افق پیش رو، مسئولان به دنبال آن نباشند که با تداوم سهمیه بندی جنسیتی و بومی بجای حل مسائل، صورت مسئله را پاک کنند. این تصمیمات ناعادلانه و غیرکارشناسانه باعث صدمه دیدن وجهه علمی کشور و پیامدهای ناگوار اجتماعی خواهد شد. نادیده گرفتن حقوق نیمی از افراد جامعه و تصمیم گیری های خودسرانه در مورد آینده جوانان کشور ظلمی بیّن به دخترانی است که قصد ورود به دانشگاه را دارند.

دانشگاهی که می‌خواهد در جامعه پیشرو تاثیرگذار باشد نباید صرفا محدود به علم¬آموزی باشد. و این مهم میسر نیست مگر با گسترش و بالندگی فعالیت‌های همه جانبه‌ دانشجویی از قبیل فعالیت های سیاسی و فرهنگی. یکی از بسترهای فعالیت سیاسی و فرهنگی در دانشگاه، تشکل‌های دانشجویی هستند. اما در سال‌های اخیر فشارهای زیادی بر تشکل‌ها و کانون‌های دانشجویی نظیر شوراهای صنفی، انجمن های علمی، کانون فرهنگی و تشکل‌های منتقدی چون انجمن اسلامی دانشجویان وارد شده است به گونه ای که بسیاری از این انجمن ها و تشکل ها تعطیل گشته یا توسط نهادهای غیردانشگاهیی تغییر ماهیت پیدا کرده اند. ایجاد محدودیت و سنگ اندازی در برگزاری برنامه‌های علمی، فرهنگی و سیاسیِ دانشجویی و برخورد با متولیان برگزاری این برنامه‌ها، فضای دانشگاه را به محیطی کم¬نشاط بدل کرده است.

امروز در دانشگاه‌های کشور تقریبا اثری از گروه‌های منتقد نمانده است و تشکل‌های موجود نه تنها بازنمود تکثر در دانشگاه نیستند، بلکه صرفا تعدد گروه‌هایی هستند که صدای یکسانی از آنان به گوش می‌رسد. این در حالی است که جریان ها و سلایق دیگری هستند که به دلیل تنگ نظری مسئولان، امکان فعالیت قانونی در دانشگاه را نمی‌یابند. رویکرد ایجاد فضای تک صدایی در کنار عدم تخصیص عادلانه منابع و محدودیتهای پیش روی محققان و پژوهشگران باعث از دست رفتن پویایی فضای دانشجویی و مهاجرت یکسویه نخبگان به خارج از کشور شده است. امید است کسانی که قرار است در آینده تصدی دستگاه آموزش عالی و دانشگاههای کشور را در دست بگیرند علاوه بر علم آموزی به نقش فرهنگی و سیاسی دانشجویان نیز توجه کنند و نگاهی همه جانبه و بردبارانه به فعالیت های دانشجویی داشته باشند. اگر در مدیریت فضای دانشگاه و جامعه با درایت و داهیانه عمل شود و دلسوزان نظام با کج سلیقگی و بی انصافی ، غیرخودی شناخته نشوند و برای مدیریت به عرصه‌ ی اداره کشور باز گردند، فضای قانون‌گریزی به قانون‌گرایی تبدیل شده و نزاع‌های گروهی جای خود را به اتحاد ملی و همبستگی عمومی می‌دهند.

تهاجم به کوی دانشگاه تهران در سالهای 78 و 88 وقایع دردناکی است که بارها و بارها شرح آن رفته، ظلمی که دل رهبری را خون کرد تا از آن تعبیر به جنایت کنند. اما علیرغم اعلام صدور احکام قضایی و رسیدگی به این دو پرونده، یک سوال همچنان در ذهن دانشجویان باقی مانده، و آن اینکه چرا هنوز عاملان اصلی تعدی به حریم دانشجویان و جوانان که با ظلم آشکار، حرمت لباس خدمت به نظام را هتک کردند به مردم معرفی نگردیده اند؟!

ما از تاکیدات جنابعالی بر پیگیری حادثه کوی دانشگاه آگاهیم. حتما شما هم میدانید که تنها نتیجه این پرونده محکومیت شماری از دانشجویان بوده است. اگر ما همواره بر پیگیری این حادثه تاکید کرده ایم و می کنیم نه از سر کینه توزی و انتقام جویی، بلکه ازین روست که راه بر تکرار چنین فجایعی بسته شود و آسیبهای وارد آمده به دانشجویان جبران گردد. به باور ما نه تنها جبران صدمات وارد آمده و دلجویی از دانشجویان آسیب دیده لازم و ضروری است، بلکه آنچه حقیقتا دلها را آرام و جانها را امیدوار می کند همانا ایجاد فضای آشتی و همدلی و علاج زخمهای کهنه و شکافهای سیاسی است که دامنه های آن متن جامعه را نیز جریحه دار کرده است.

امروز به یمن مشارکت مردم و تحقق حماسه سیاسی، امید به ایجاد فضای آشتی و همدلی در سایه رقابت سالم گروههای سیاسی بیش از پیش است. درمان شکافهای سیاسی شاید با برگزاری یک انتخابات میسر باشد، اما التیام جراحت های کهنه و پنهان اجتماعی فرایندی تدریجی و مسیری طولانی است که حماسه 24 خرداد گام اول در این مسیر بود. تداوم این راه منوط به گذشت همه آسیب دیدگان از هرطرف و پایمردی همه خیرخواهان و تدبیر شایسته رهبری نظام بعنوان شخصیتی فراجناحی و رهبری برای همه مردم، و در یک کلام درگرو اجرای بدون تنازل قانون اساسی است. ایجاد فضای باز رسانه ای و سیاسی و نیز برداشتن محدودیتهای امنیتی ایجاد شده پیرامون برخی دلسوزان و خیرخواهان مردم و انقلاب و نظام بی تردید به ایجاد فضای مبارک آشتی و همدلی و زدودن کدورت‌ها کمک خواهد کرد و به یاری خدا همه گروههای سیاسی با عبرت از گذشته و نگاه یه آینده سِلم و ثبات بدست آمده را قدر خواهند دانست و همه احساس پیروزی خواهند کرد.

۱۳۹۲/۵/۷

اخبار مرتبط