محاكمه مسافربر جوان به جرم تعرض به 10 زن

عکس خبري -محاکمه مسافربر جوان به جرم تعرض به 10 زن

تعرض به 10 زن در پرونده مرد مسافربر، قتل صاحبخانه به‌دلیل كرایه، انهدام باند سرقت از مشتریان بانك‌ها، زن شیك‌پوش در كمین پیرزنان طلایی از مهمترین اخبار حوادث 24 ساعت گذشته است.

*تعرض به 10 زن در پرونده مرد مسافربر و همدستش

به گزارش گروه خواندنی های مشرق، دو مرد جوان كه متهم هستند زنان را مي‌ربودند و آنها را مورد تجاوز قرار مي‌دادند در دادگاه كيفري‌استان تهران محاكمه شدند.

اين دو متهم از سال 85 زنان جوان را به عنوان مسافر سوار ماشين مي‌كردند و در اطراف كرج آنها را مورد آزار جنسي قرار مي‌دادند و اموال‌شان را سرقت مي‌كردند.

اولين شكايت توسط دختري جوان به ماموران داده و وي مدعي شد وقتي به عنوان مسافر او را سوار ماشين كردند در بياباني روي صندلي عقب ماشين مورد آزار قرار دادند.

اين دختر گفت: وقتي متوجه شدم مسيري كه مي‌روند اشتباه است و آنها نيت بدي دارند سعي كردم از ماشين بيرون بپرم اما درها قفل بود و نمي‌شد آن را باز كرد. آنها من را به بياباني بردند و خواستند به من تجاوز كنند اما مقاومت كردم. آنها دو نفر بودند و نمي‌توانستم كاري بكنم با اين حال تا جايي كه مي‌توانستم مقاومت كردم. من را كتك زدند و زخمي‌ام كردند بعد مورد تجاوز قرار دادند. هرچه پول و طلا هم داشتم گرفتند و رفتند.

مدتي بعد شكايت ديگري به ماموران ارايه شد. در اين شكايت هم زني جوان ادعا كرده ‌بود در همان مسيري كه شاكي قبلي گفته ‌بود ربوده شده و مورد آزار قرار گرفته‌است. اين زن گفت: خيلي دست و پا مي‌زدم و سعي مي‌كردم جلوي تجاوز دو مرد را بگيرم. آنها براي اينكه مقاومت من را بشكنند به من مواد تزريق كردند بي‌حال شدم و آنها مرا مورد آزار قرار دادند و اموالم را هم سرقت كردند.

در حالي‌كه تعداد شاكيان رو به ‌افزايش بود ماموران متوجه شدند متهمان به صورت باندي و با برنامه‌ريزي قبلي اين جرايم را انجام مي‌دهند و فقط اموالي را مي‌دزدند كه قابل رديابي نيست.

در مدت سه سال تعداد شاكيان دو مرد ناشناس به 10 زن افزايش يافت، بنابراين گشت‌هاي پليس در مسيري كه احتمال مي‌رفت دو مرد متجاوز مرتكب جرم شوند فعال شد تا اينكه ماموران به پرايدي كه با مشخصات خودرو متهمان شباهت داشت، مشكوك شدند. وقتي ماموران به اين ماشين نزديك شدند متهمان آن را رها كردند و پا به فرار گذاشتند. اتومبيل به پاركينگ پليس انتقال يافت و تحقيقات آغاز شد. ماموران متوجه شدند شماره‌ پلاك ماشين مربوط به مردي به‌نام شاهين است كه در اطراف كرج زندگي مي‌كند. وقتي ماموران به خانه اين فرد رفتند متوجه شدند او همان متهمي است كه دنبالش مي‌گردند. خانواده‌ اين مرد گفتند چند روزي است از شاهين خبر ندارند و نمي‌دانند كجاست.

بررسي‌هاي پليسي ادامه يافت و ماموران بعد از مدتي توانستند شاهين را در مخفيگاهش شناسايي و بازداشت كنند.

او كه در ابتدا مقاومت مي‌كرد بعد از چندين جلسه بازجويي بالاخره لب به اعتراف گشود و گفت: من با همدستي يكي از دوستانم به‌نام خسرو زنان را مي‌دزديدم و مورد آزار قرار مي‌داديم و بعضي از آنها را كه مقاومت مي‌كردند با مواد بي‌حال‌شان مي‌كرديم.

پس از دستگيري دو متهم هر 10 زن بار ديگر شكايت خود را مطرح كردند. يكي از اين دختران جوان كه دچار بيماري شديد روحي هم شده‌است گفت: هرچه التماس كردم با من كاري نداشته‌باشيد و هرچه بخواهيد به شما مي‌دهم مي‌خنديدند و توجهي نمي‌كردند. هدف آنها سرقت نبود بلكه مي‌خواستند تجاوز كنند. چون من لاغراندام هستم و زور زيادي نداشتم دست و پايم را بستند و كتكم زدند و بعد مورد تجاوز قرار دادند.

پرونده در ادامه تحقيقات به شعبه 79 دادگاه كيفري‌استان تهران فرستاده شد و كيفرخواستي از سوي دادستان عليه آنها درخصوص اتهام آدم‌ربايي و سرقت مقرون به آزار نيز صادر شد. شعبه 79 دادگاه كيفري به رياست قاضي محمد كشكولي در دو مرحله تشكيل جلسه داد. در مرحله اول متهمان درخصوص اتهام تجاوز به عنف به 10 زن مورد بازجويي قرار گرفتند. آنها كه در مراحل اوليه به تجاوز به زنان اقرار كرده‌بودند اين بار اعترافات خود را پس گرفتند و مدعي شدند حرف‌هاي شاكيان فقط يك ادعاست و آنها فقط سرقت كردند و هيچ تجاوزي انجام ندادند.

قبل از تشكيل جلسه متهمان به دليل تجاوز به عنف، دو مرد جوان با توجه به كيفرخواست صادر شده درخصوص اتهام آدم‌ربايي و سرقت مقرون به آزار و ضرب‌وجرح شاكيان در شعبه‌اي ديگر محاكمه شدند. آنها اتهام آدم‌ربايي را قبول نكردند و مدعي شدند فقط دست به سرقت زده‌اند. با اين حال از سوي قضات مجرم شناخته و هر كدام به 25 سال حبس، رد مال و پرداخت ديه به شاكياني كه به آنها آسيب وارد كرده‌بودند، محكوم شدند.

روز گذشته خسرو و شاهين به اتهام تجاوز به عنف مورد محاكمه قرار گرفتند اما از آنجايي كه برخي شاكيان از جمله دختر جواني كه دچار بيماري رواني شده‌است در دادگاه حضور نداشتند ادامه رسيدگي به پرونده به بعد موكول شد.

*قتل صاحبخانه به‌دلیل كرايه

مردي كه 9 سال قبل صاحبخانه‌اش را كشته و فرار كرده بود سرانجام دستگير شد.

مقتول زني 79 ساله به نام «رقيه» بود كه همه فرزندانش ازدواج كرده بودند و او در خانه‌اش در ابهر به تنهايي زندگي مي‌كرد اما دختران رقيه به نوبت هر روز به مادرشان سر مي‌زدند و از احوال او باخبر مي‌شدند چون تنهايي رقيه را اذيت مي‌كرد فرزندان او موافقت كردند وي يكي از اتاق‌هاي خانه‌اش را اجاره بدهد به اين ترتيب زن و شوهري كه يك فرزند خردسال داشتند آن اتاق را اجاره كردند و بعد از آن خيال فرزندان رقيه راحت بود كه اگر در نبود آنها اتفاقي براي مادرشان بيفتد مستاجران به او كمك خواهند كرد.

اما يك روز وقتي يكي از دختران رقيه به خانه اين زن رفت، جنازه مادرش را در حالي‌كه در حياط افتاده بود مشاهده كرد. او كه شوكه شده بود با دادوفرياد از همسايه‌ها كمك خواست و دقايقي بعد ماموران پليس تحقيقات در اين رابطه را آغاز كردند. از آنجا كه دست‌ها و دهان اين زن بسته شده بود پليس اطمينان يافت رقيه قرباني يك جنايت شده است. در اين بين غيبت ناگهانی مستاجران ظن پليس را متوجه آنها كرد و از آن به بعد تلاش‌ها براي دستگيري احمد- مرد فراري-آغاز شد اما هر گاه ردپايي از اين فرد به دست مي‌آمد و ماموران سراغ او مي‌رفتند متوجه مي‌شدند وي محل اختفايش را تغيير داده و به مكان ديگري گريخته است.

به اين ترتيب تلاش‌ها براي دستگيري متهم به قتل بي‌نتيجه ماند، اين در شرايطي بود كه فرزندان مقتول خواستار دستگيري و مجازات قاتل مادرشان بودند.

سرانجام چند روز قبل در حالي‌كه 9 سال از وقوع اين جنايت مي‌گذشت، خبري به دست آمد كه نشان مي‌داد احمد در ساوجبلاغ زندگي مي‌كند. به اين ترتيب گروهي از ماموران پليس ابهر راهي اين شهرستان شدند و بعد از شناسايي خانه متهم در عملياتي غافلگيركننده او را پيش از اينكه فرصت فرار پيدا كند در حالي‌كه خواب بود، دستگير كردند.

«احمد» وقتي تحت بازجويي قرار گرفت، وقتي ديد چاره‌اي جز بيان حقيقت ندارد ضمن اعتراف به كشتن رقيه گفت: «من و زن و فرزندم ساكن يكي از روستاهاي تاكستان بوديم اما به علت اختلاف با پدر و مادرم از آن روستا به ابهر نقل‌ مكان كردم تا در آرامش زندگي كنم. پس از سكونت در منزل مقتول پس از چند ماه وقتي او براي گرفتن كرايه مراجعه كرد و چند بار در خانه را زد به يكباره عصباني شدم و كنترل خود را از دست دادم. در لحظاتي كه متوجه رفتارم نبودم گلوي رقيه را گرفتم و آنقدر فشار دادم تا او بي‌حال كف اتاق افتاد. من كه به شدت ترسيده بودم با بند قنداق بچه‌ام پاهايش را بستم بعد يك تكه پارچه به دهانش گذاشتم و با روسري بستم و با برداشتن مدارك و شناسنامه‌ها و انگشتري مقتول همراه خانواده‌ام فرار كردم و به كرج آمدم. در اين مدت مرتب محل سكونت‌مان را تغيير مي‌داديم تا دستگير نشوم اما تصور مي‌كردم بعد از گذشت اين همه سال ديگر كسي پيگير پرونده نخواهد شد.»

بنابر اين گزارش متهم به قتل اكنون به ابهر منتقل شده است و بازجويي‌ها از او ادامه دارد.

*انهدام باند سرقت از مشتريان بانك‌ها

اعضاي باند 9نفري سرقت از مشتريان بانك‌ها و مراكز تجاري در پي تحقيقات تخصصي پليس دستگير شدند.

در پي وقوع سرقت‌هاي مشابه منجر به ضرب و جرح از برخي شهروندان مراجعه‌كننده به شعب بانكي و ديگر مراكز تجاري و اقتصادي سطح شهر تهران، پرونده‌اي در اين خصوص در پليس آگاهي تهران تشكيل شد و شناسايي و دستگيري متهمان در دستور كار كارآگاهان مبارزه با سرقت‌هاي به عنف قرار گرفت و آنها در گام نخست به پرس‌وجو از شاكيان پرداختند.

مالباخته‌اي در اظهارات خود گفت: «براي گرفتن پول به شعبه بانك سرخه‌حصار – خيابان دماوند رفتم و بعد از گرفتن پول و خروج از بانك، ناگهان شش نفر سوار بر سه موتوسيكلت به من حمله و با تهديد چاقو و قمه مبلغ يك ميليون و 700 هزار تومان دريافتي از بانك را سرقت كردند.»

مالباخته ديگري نيز گفت: «پس از خروج از شعبه بانك پشت چراغ قرمز ايستاده بودم كه ناگهان يك نفر در عقب اتومبيل را باز كرد و كيف دستي حاوي سه ميليون و 500 هزار تومان پول نقد، گذرنامه، مدارك شناسايي و... را سرقت و سوار بر موتوسيكلت هوندا 125 در خلاف جهت خيابان فرار كرد.»

تعدادي ديگر از مالباختگان نيز در اظهارات مشابهي عنوان داشتند سارقان به صورت چندنفره و با استفاده از موتوسيكلت، پس از نزديك شدن به آنها در يك لحظه اقدام به سرقت گردنبند و ديگر اموال همراه آنان از قبيل كيف دستي كرده‌اند. كارآگاهان در ادامه با حضور در شعب بانكي محل مراجعه مالباختگان، به بررسي تصاوير به‌دست‌آمده از دوربين‌هاي مداربسته پرداختند و با بهره‌گيري از بانك اطلاعات مجرمان سابقه‌دار موفق به شناسايي دو نفر از سارقان به نام‌هاي وحيد و عبدالله شدند و هر دو نفر آنها را تحت مراقبت‌هاي نامحسوس قرار دادند و هفت عضو ديگر باند را نيز شناسايي و همگي را دستگير كردند.

سرهنگ عباسعلي محمديان-رييس پليس آگاهي تهران- با تاييد اين خبر گفت: با توجه به وقوع سرقت‌هاي مشابه متعدد در طول سال گذشته مجوز انتشار بدون پوشش چهره متهمان صادر شده است بنابراين از تمامي مالباختگان و شهرونداني كه موفق به شناسايي متهمان شده‌اند دعوت مي‌شود براي طرح و پيگيري شكايات خود به اداره پنجم پليس آگاهي تهران مراجعه كنند.

*زن شیک‌پوش در کمین پیرزنان طلایی

زن شیک‌پوش با چرب‌زبانی پیرزنان را فریب می‌دهد و به عنوان کارمند بانک به سرقت جواهرات آنان می‌پردازد.

چندی پیش پیرزنی عصا به دست وارد شعبه بازپرسی دادسرای منیریه شد و در حالی که ناراحت بود، گفت: به تنهایی زندگی می‌کنم، دیروز زمانی که از بازار میوه و تر‌ه بار برمی‌گشتم در خیابان خیلی اتفاقی زن 25 ساله‌ای که ظاهری آراسته و شیک داشت به کمکم آمد و کیسه پلاستیکی که در دستم بود را از من گرفت.

پیرزن که به آرامی حرف می‌زد، گفت: زن جوان در مسیر ادعا کرد کارمند یکی از بانک‌‌های دولتی است و می‌تواند با استفاده از اسناد و مدارک شناسایی‌ام برایم وام بگیرد.

کیسه پر از میوه را تا جلوی خانه‌ام آورد همان لحظه بانک دولتی‌ای را که در نزدیکی خانه‌ام بود، به من نشان داد و گفت: کارمند آنجا است!

من نیز وی را به خانه دعوت کردم وقتی وارد خانه‌ام شد و چشمش به النگو‌های دستم افتاد، ادعا کرد كه مأموران بانک برای بازدید به خانه‌ام می‌آیند، پس بهتر است هر چقدر جواهرات دارم، به دور از چشم مأموران بانکی مخفی کنم. بنابراین خواست که دستمالی را به وی بدهم و سپس با استفاده از یک جوراب شروع به در آوردن النگو‌ها از دستم کرد و خواست طلا‌های دیگر را نیز در اختیارش بگذارم.

وقتی همه طلاهایم را گرفت همه‌اش را داخل دستمال گذاشت و گره زد و مقابل خودم، آنها را در لابه‌لای رختخواب‌هایم مخفی کرد. سپس با برداشتن مدارک شناسایی‌ام برای گرفتن وام از خانه خارج شدیم، وقتی به جلوی بانک رسیدیم وی به بهانه اینکه وارد بانک می‌شود تا برایم نوبت بگیرد، از من خواست که بروم از مدارک شناسایی‌ام فتوکپی بگیرم.

دقایقی بعد وقتی وارد بانک شدم و منتظر زن جوان بودم، دیدم خبری نشد، آنجا بود که احتمال دادم که فریب خورده باشم.

خيلي زود به سوی خانه رفتم دستم را لابه‌لای رختخواب‌‌ها بردم، در کمال ناباوری دستمال خالی را بیرون کشیدم و هیچ طلایی داخل آن نبود.

تازه فهمیدم که زن شیاد از اعتماد من سوءاستفاده کرده و طلاهایم را که بیش از 6میلیون تومان ارزش آن بود، دزدیده است.

با دستور بازپرس پرونده، پیرزن به چهره‌نگاری زن تبهکار پرداخت و پلیس تهران به تجسس‌‌های ویژه‌ای پرداخته تا وی را بازداشت کند.

۱۳۹۱/۱/۲۳

اخبار مرتبط