ماجرای بسیجی‌ای كه ۱۰۰ عراقی را در آخرین روز فتح خرمشهر اسیر كرد

دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم كل قوا گفت: در روز آخر فتح خرمشهر یك جوان بسیجی را دیدم كه ۱۰۰ عراقی را اسیر گرفته بود گفت:‌ من وقتی این بسیجی را دیدم، گفتم وی چه عظمی داشته كه رعب و وحشت در نیرو‌های عراقی ایجاد كرده است.

به گزارش نما، سرلشکر پاسدار سیدرحیم صفوی در گفت‌و‌گو با خبرنگار تسنیم در لنگرود، با تبریک سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر، اظهار کرد: دفاع مقدس دوران طلایی ایثار و شهادت بود.

وی با اشاره به خاطراتی از دوران دفاع مقدس، افزود: هفته نخست عملیات آزاد سازی خرمشهر بود، در قرار گاه نصر که شهید باقری و حسن سعدی بودند، آن زمان نیروهای عراقی یک تیپ گارد نیروهای جمهوری داشتند که تانک های تی 72 را داشت، پاتکی از سوی تیپ حضرت رسول آغاز شد و آن منطقه طوری بود که به جزء جاده خرمشهر و راه آهن خرمشهر به اهواز مکانی در آن دشت باز نبود که بخواهند دفاع کنند و در هنگان اعزام نیروهای ایران به منطقه، عراقی ها نیروهای ما را زیر آتش می‌گرفتند.

دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا گفت: بنده به کمک سردار حسن باقری رفتم، سنگرها طوری بودند که باید سینه خیز وارد و خارج می‌شدیم و بر اثر این کار، لباس‌ها بر اثر عرق و خاک سیاه شده بود، هوا هم به شدت گرم بود و نیروها اعلام می‌کردند که اگر این پاتک ادامه پیدا کنند تا رودخانه کارون مجبور به عقب نشینی می‌شویم و این موجب اضطراب در نیروها شده بود.

سرلشکر صفوی تصریح کرد: به حکمت خداوند، در بعد از ظهر باد یا طوفانی را فرستاد که ارتباط نیروهای زرهی عراق قطع شود و این طوفان چند ساعتی طول کشید و بیسیم ها نمی توانستد با هم تماس بگیرند.

وی با بیان اینکه دم غروب که شد ما توانستیم نیروها را اعزام کنیم که شب نیروها حمله کردند و این موضوع در مرکز حفظ آثار دفاع مقدس ضبط شده است، اظهار کرد: اگر فرهنگ غربی بر روی فرهنگ اسلامی و بسیجی مسلط شود باید آن روز نگران باشیم که اسلام و انقلاب در خطر می‌افتد.

ماجرای بسیجی‌ای که 100 نفر را اسیر کرد

دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا با بیان اینکه در روز آخر فتح خرمشهر یک جوان بسیجی را دیدم که 100 عراقی را اسیر گرفته بود، گفت: بر روی سرش کلاه آهنی بود که برایش خیلی بزرگ بود و بر روی سرش حرکت می کرد.

سرلشکر صفوی افزود: عراقی‌ها هم لباسشان را در آوردند، من یک نگاهی به بازوی عراقی کردم و یک نگاهی به گردن بسیجی که عراقی‌ها را اسیر کرد دیدم که بازوی عراقی از گردن بسیجی بزرگتر بود.

وی تصریح کرد: این بسیجی سینه خود را جلو می آورد و با افتخار می‌آمد، من با خود گفتم این چه عظمتی داشت که رعب و وحشت را در نیروهای مسلح عراقی ایجاد کرده و چه ایمانی آن بسیجی داشت که بدون ترس اقدام به چنین کاری کرده بود.

دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا خاطرنشان کرد: من گفتم اگر این عراقی‌ها بر سر این بسیجی بیافتند که کارش را تمام می کنند ولی این قدرت ایمان بود که از عراقی های گردن کلفت و سبیل درشت قوی‌تر بود و 100 عراقی را تنها با یک کلاشینکف توانست اسیر کند.

۱۳۹۳/۳/۳

اخبار مرتبط