نسخه چاپی

بحران آب و خشكی زاینده‌رود دروغ یا واقعیت؟

عدم قانون‌پذیری و گریز از قواعد عرفی و عدم مشاركت سازمان‌یافته مردم، علل اصلی در مدیریت غیراصولی زاینده‌رود است.

به گزارش نما به نقل از فارس، اگر به تمدن‌های مختلف و‌ فرهنگ‌‌های آن‌ها نگاهی داشته باشیم، درمی‌یابیم که این تمدن‌ها همیشه و‌ همه جا‌ در کنار آب‌ها به‌ویژه رودخانه‌ها پدید آمده‌است؛ تمدن باستانی مصر در کنار رود نیل، تمدن سوار در کنار دجله و فرات، تمدن هند و پاکستان در کنار رود سند و تمدن چین در کنار رودخانه زرد از آن جمله است.

اصولاً از آغاز پیدایش بشر، آب نقش تعیین‌کننده‌ای را در زندگی او داشته و حلقه پیوند انسان‌ها با محیط بوده‌است. در حقیقت شکل‌گیری شهرها بر مسیرهای آب و رودخانه‌های مهم بدون علت نبوده به این معنا که وجود رودخانه‌های مهم شرایط لازم را برای رشد آن و در نهایت ایجاد و گسترش شهرها فراهم کرده و به دنبال آن، ارتباطات مختلف شکل‌گرفته است.

لذا اگر زاینده‌رود را نیز با این نگاه بررسی کنیم، متوجه نقش و جایگاه تمدنی و فرهنگی آن در توسعه و پیشرفت شهر گنبدهای فیروزه‌ای اصفهان زیبا خواهیم شد.

آنچه قابل تامل است، خشک‌سالی‌ها و یا کم‌آبی‌های چند سال اخیر در حوزه آبریز زاینده‌رود و به‌ ویژه شهر اصفهان است که متأسفانه تأثیرات بسیار نامناسبی را بر مسائل مختلف از جمله در زمینه کشاورزی، شرب، صنعت، محیط‌زیست، گردشگری و .. .داشته است که قطعاً مردمان این شهر و دیار بیشتر با این موضوع درگیر بوده و این بحران را لمس نموده و با آن دست‌ و پنجه نرم می‌کنند.

ناگفته نماند که تأثیرات این بحران نه‌تنها در شهر اصفهان، که در جای جای کشور عزیزمان نمود دارد و مشکلات جدی را به وجود آورده‌است.

بنابراین در ادامه باید ضمن آشنایی با این تمدن عظیم و ارزشمند، به علل و عوامل خشک‌سالی حوزه زاینده‌رود در سال‌های اخیر پرداخته شود که در همین راستا از منابع مختلف بهره گرفته و صحبت‌هایی با برخی از کارشناسان این حوزه صورت پذیرفته است.

اما بهتر است به‌ عنوان مقدمه و شروع بحث به‌ صورت گذرا اشاره‌ای به وضعیت کنونی بحران آب در جهان پرداخته شود. اگر‌چه حجم کلی آب‌های موجود بر روی زمین نسبتاً زیاد می‌نماید، اما متجاوز از 97 درصد این آب‌ها در دریاها و اقیانوس‌ها متمرکز هستند و حدود 1.8 درصد نیز به‌صورت یخ و یخچال‌ها در مناطق قطبی تجمع یافته است. از یک درصد آب‌های شیرین باقی‌مانده نیز بخش زیادی در اعماق زمین بوده که استخراج آن مشکل و از دسترس انسان به دور است.

*بحران آب واقعیت یا دروغ؟

بی‌تردید همواره یکی از مسائلی که رسانه‌ها و صدا و سیما به آن می‌پردازد مسئله آب و زاینده‌رود است. ولیکن نکته سؤال‌برانگیز این است که عده‌ای با تشکیل بنگاه‌های خبری سعی دارند تا واقعیت زاینده‌رود را آن‌گونه که خود می‌خواهند نمایش دهند.

به همین جهت در ابتدای باید به این سؤال پاسخ دهیم که آیا بحران اتفاق افتاده است یا خیر؟ کارشناسان حوزه آب بر این باور‌اند که خشک شدن زاینده‌رود در چند سال پیاپی، نابودی کشاورزی در بخش‌های میانی و پایاب رودخانه زاینده‌رود، خشک‌شدن باغ‌های با قدمت چند صدساله و دارای حق‌آبه مصرح در طومار شیخ بهایی، افت مداوم منابع آب زیرزمینی که به‌ صورت نابودی کمی‌ و کیفی آبخوان‌ها و پدیدهٔ فاجعه‌بار و غیرقابل جبران نشست سراسر دشت‌ها نمود داشته و در معرض نابودی قرار گرفتن تالاب گاوخونی ازجمله پیامدهای بحران کمبود آب در حوضه زاینده‌رود است.

بحران آب در حوضه زاینده‌رود، معضلی محلی و مربوط به یک استان و یک ناحیه نبوده و معضلی ملی است؛ آب شرب 5 میلیون نفر جمعیت ساکن در حوضه زاینده‌رود، یزد، کاشان، نائین، اردستان و ...، 68 درصد تولید فولاد کشور، 5/8 درصد تولید برق کشور و 26 درصد تولید فرآورده‌های نفتی کشور به جریان دائم و مطمئن آب در زاینده‌رود وابسته است و بنابراین تداوم کمبود آب در حوضهٔ زاینده‌رود، بحرانی تمام‌عیار در تمامی ابعاد اجتماعی – اقتصادی – فرهنگی – زیست‌محیطی – امنیتی را موجب خواهد شد که آثار و پیامدهای سوء آن ابعادی ملی خواهد یافت.

*وضعیت فعلی زاینده‌رود

منابع آب حوضه زاینده‌رود طی یک‌روند صعودی تا دهه هفتاد از 1080 میلیون مترمکعب در سال به 1750 میلیون مترمکعب در سال افزایش‌یافته است. دلایل این افزایش، احداث سد زاینده‌رود و ورود آب انتقالی از تونل دوم، به‌علاوه وقوع یک دورهٔ تر سالی 12 ساله بوده است.

به‌تبع این افزایش منابع، مصارف حوضه نیز در پی استقرار صنایع مهم و کلیدی چون ذوب‌آهن، پالایشگاه و ... و همچنین اجرای شبکه‌های آبیاری و افزایش سطح زیر کشت، افزایش قابل‌توجهی داشته است. درحالی‌که در دهه 80 و 90 علی‌رغم اضافه شدن آب انتقالی چشمه لنگان، متأسفانه به دلیل وقوع خشک‌سالی‌های پی‌ در پی و توسعه برداشت‌های بالادست در منطقه چهارمحال و بختیاری، منابع به حدود 960 میلیون مترمکعب در سال کاهش‌یافته است. بدیهی است که مصارف شرب و صنعت به دلیل توسعه و افزایش جمعیت همچنان روند صعودی خود را ادامه داده است.

دکتر احمد خاتون‌آبادی از اساتید مهندسی عمران دانشگاه صنعتی اصفهان بر این باور است که عدم وجود مدیریت صحیح بر حوزه آبریز زاینده‌رود از علل اصلی خشک‌شدن آن بوده که در ذیل به بخشی از دیدگاه وی در این زمینه اشاره‌شده است.

این استاد دانشگاه با اشاره به عدم حکمرانی صحیح و مدیریت غیر یکپارچه می‌گوید: خشک‌شدن زاینده‌رود ارتباطی با خشک‌سالی ندارد، بلکه علت این پدیده را بایستی در عدم حکمرانی صحیح و مدیریت غیریکپارچه جست‌ و جو کرد.

با خشک‌شدن زاینده‌رود نه‌تنها تمامی فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی ساکنان اصفهان دچار دگرگونی می‌شود، بلکه پیامدهای روحی – روانی، زیست‌محیطی، و حتی امنیتی – سیاسی آن در سطوح منطقه‌ای و ملی تأثیری ژرف بر جای می‌نهد. با افزایش تقاضا برای آب، فشار بر حوضه‌های آبریز افزایش پیدا می‌کند و متناسب با آن وجود یک ساختار حکمرانی مؤثر و قوی برای گرفتن تصمیمات بهتر موردنیاز است.

چنانچه عملکرد استان‌های ذینفع حوضهٔ آبریز زاینده‌رود را مورد ارزیابی واقع‌بینانه قرار دهیم، خواهیم دید که عدم قانون‌پذیری و گریز از قواعد عرفی و عدم مشارکت سازمان‌یافتهٔ مردم، علل اصلی در مدیریت غیراصولی زاینده‌رود است.

نه‌تنها استان چهارمحال و بختیاری به برداشت و پمپاژهای غیرمجاز آب پرداخته، استان اصفهان نیز بدون توجه به حق‌آبه کشاورزان شرق اصفهان و با نادیده‌گرفتن ظرفیت زیست‌محیطی (Environmental Carrying Capacity) ‌این استان و با گسترش غیراصولی صنعت، جمعیت (مصرف‌کننده‌آب) فراوانی را به خود جذب کرده و در شرایط ترسالی از ایستگاه پل‌کله و دیگر مناطق به فروش و انتقال آب به دیگر نقاط اقدام نموده است.

انتقال آب به استان یزد که در سال 1383 به تصویب رسید، تابع تحقق پیش‌فرض‌هایی مانند احداث و افتتاح تونل سوم کوهرنگ بوده است. این تونل تاکنون افتتاح نشده و برنامه ایجاد تونل بهشت‌آباد نیز تا عملیاتی شدن، سال‌ها فاصله دارد؛ حال‌ آنکه طی این سال‌ها در تضاد کامل با مصوبه مزبور عمل شده است.

۱۳۹۴/۵/۲۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...