نسخه چاپی

بررسی كیفیت اجرای برنامه‌های اقتصادی در دولت یازدهم در گفتگو با دكتر ابراهیم رزاقی

اقتصاد مقاومتی با این تیم راه به جایی نمی‌برد

عکس خبري -اقتصاد مقاومتي با اين تيم راه به جايي نمي‌برد

اگر دولت مسیر واردات را هموار نكند و رانت‌های عظیم در اختیار گروه‌های خاص قرار ندهد، هرگز كالاهای خارجی در این حجم به كشور وارد نمی‌شود. باز هم تأكید می‌كنم كه دولت مكلف و موظف است كه هر چه سریعتر خود را به مبانی اقتصاد مقاومتی مقید و سیاستهای بیست و چهارگانه ابلاغی توسط رهبر معظم انقلاب را در كشور پیاده‌سازی كند.

فاطمه کریمی - مقاوم بودن اقتصاد امری است که دولتها در تمام کشورها به آن توجه می‌کنند. سال 95 از سوی مقام معظم رهبری سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامگذاری شده است، این موضوع نشان از اهمیت و جایگاه ویژه آن دارد. استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران معتقد است که دولت بازدهم با نگاه لیبرالی خود نسبت به الگوهای اقتصاد مقاومتی بی توجه بوده و تولید را فدای واردات کرده است. مشروح گفتگوی پنجره را با دکتر ابراهیم رزاقی بخوانید.

 * با توجه به رکود اقتصادی سال 94 و شکست برنامه‌های اقتصادی دولت در رابطه با بسته‌های خروج از رکود می‌توان سال 95 را با الگوهای اقتصاد مقاومتی تغییر داد؟
 اگر به بندهای اقتصاد مقاومتی در صحبت‌های مقام معظم رهبری دقت کرده باشید، تأکید ویژه‌ای به تولید محوری و راه‌اندازی شرکتهای دانش بنیان شده است. اما تا زمانی که مشکل تولید حل نشود، بسته‌ها نیز برای اقتصاد ایران کارساز نخواهد شد. بسته‌های خروج از رکود و تورم زمانی پاسخ می‌دهد که تولید در کشور در اولویت قرار داشته باشد. در غیر این صورت این بسته‌ها هم مانند سایر برنامه‌های دولت رقم واردات را بالاتر می‌برد.



* بی توجهی به بندهای اقتصاد مقاومتی از سوی مدیران دولتی چه تبعاتی در سال جدید برای اقتصاد کشور دارد؟
به نظر شما باید چه برخوردی با این گروه از مدیران داشت؟
اگر بخواهیم مهمترین مشکل و بحران کشور را نام ببریم، همان بحران بیکاری است. در حال حاضر میلیون‌ها جوان بیکار در جامعه در انتظار کار برای خود هستند. در چنین شرایطی بهترین روش همان به کارگیری بندها و الگوهای اقتصاد مقاومتی است. در یک اقتصاد مقاوم تمام ظرفیت‌های یک کشور برای پیشرفت اقتصادی به کار گرفته می‌شود. نیروی کار متخصص، نعمتی است که مدیران از به کارگیری آن غافل هستند. کاش مدیران دولتی در برنامه‌ها و طرح‌های خود توجهی هم به این گروه داشته باشند. متأسفانه سایه نگاه لیبرالی بر اقتصاد کشور باعث شده تا مدیران هر روز از الگوهای اقتصاد مقاومتی دورتر شوند. این تفکر هیچ قرابتی با رفع مشکل مردم و توجه به تولید داخل ندارد. در این صورت مدیران هر روز نسبت به تولید بی‌تفاوت‌تر می‌شوند و مهمترین دستاورد این بی‌تفاوتی فقر، بیکاری، فساد اقتصادی و اجتماعی و سبیاری از مشکلات دیگر می‌شود. اما بر اساس گفته سخنگوی دولت باید به مدیرانی که به اقتصاد مقاومتی بی‌توجه هستند کارت زرد نشان داد. پس اولین کارت زرد به هیئت دولت در رابطه با مصوبه روز 16 فروردین و اجازه ورود کالاهای لوکس خارجی می‌رسد. اما دادن کارت زرد به مدیران دردی را دوا نمی‌کند. مدیرانی که به موضوع اقتصاد مقاومتی بی توجهی می‌کنند و با این موضوع به اقتصاد، تولید، اشتغال و جوانان کشور آسیب می‌زنند، باید کارت قرمز بگیرند. به نظر نمی‌توان به این تیم اقتصادی امید داشت و اقتصاد مقاومتی را به سرانجام مطلوب رساند.



* چگونه می‌توان در برابر واردات بی‌رویه کالاهای لوکس و غیرضروری دولتی ایستاد؟

 این وظیفه اصلی و جدی دولت است. اگر دولت مسیر واردات را هموار نکند و رانت‌های عظیم در اختیار گروه‌های خاص قرار ندهد، هرگز کالاهای خارجی در این حجم به کشور وارد نمی‌شود. باز هم تأکید می‌کنم که دولت مکلف و موظف است که هر چه سریعتر خود را به مبانی اقتصاد مقاومتی مقید و سیاستهای بیست و چهارگانه ابلاغی توسط رهبر معظم انقلاب را در کشور پیاده‌سازی کند. اگر این سیاست‌ها در جامعه اعمال شود می‌توان به بهبود شرایط امیدوار بود. در غیر این صورت تأثیر نگاه لیبرالیستی ریشه اقتصاد کشور را می‌خشکاند.


* آیا می‌توان با خصوصی‌سازی و کوچک‌سازی دولت هم بندهای اقتصاد مقاومتی را اجرایی کرد؟
 نباید خصوصی‌سازی و کوچک‌سازی دولت همانند گذشته مسیر خود را طی کند. اگر روش‌های منطقی و درستی اتخاذ شود می‌توان امیدوار بود. اما باید شرایط و امکانات سنجیده شود. منظور از شرایط و امکانات چیست؟
ببینید، شرایطی که اقتصاد کشور در آن قرار دارد، بسیار مهم است و امکاناتی که در اختیار دولت و مردم وجود دارد هم از اهمیت بسزایی برخوردار است. آنچه در دولت یازدهم دیده می‌شود به معنای خصوصی‌سازی اقتصاد و کوچک‌سازی دولت نیست. کوچک‌سازی دولت نیست. کوچک‌سازی دولت بیشتر با هدف تولید و بیشتر شدن شدن رقم واردات همراه بود. وقتی شرایط در نظر گرفته نمی‌شود و امکان‌سنجی صورت نمی‌گیرد، خصوصی‌سازی نتیجه‌ای بهتر از این نخواهد داشت. در این شرایط است که فرهنگ مصرف‌گرایی جایگزین فرهنگ تولید شده و دلارهای نفتی بیشتر صرف سفرهای خارجی، واردات کالاهای غیرضروری و.. می‌شود. این شرایط در دوران قبل از انقلاب هم تجربه شد و کشور ایران در سال‌های 54 و 55 از بیماری هلندی رنج می‌برد. البته مشکل امروز اقتصاد کشور را نمی‌توان بیماری هلندی نام گذاشت. اقتصاد ایران در شرایط کنونی از بی توجهی به تولید و وجود یک فضای رانتی رنج می‌برد.

 * بر اساس بسیاری از آمارها میزان تولید محصولات کشاورزی نسبت به قبل از انقلاب افزایش یافته است. چگونه در این شرایط میزان واردات همچنان رو به افزایش است؟
 در اقتصاد مقاومتی توجه ویژه ای به بخش کشاورزی و تخصص‌ها و ظرفیت‌های موجود در این بخش شده است، اما آنچه در دوره کنونی مشکل‌آفرین است، میزان آسیب‌پذیری بخش کشاورزی است. بر اساس آمار، میزان تولیدات محصولات کشاورزی در قبل از انقلاب 20تا25 تن بود که این رقم درحال حاضر به 150 تن می‌رسد، اما مشکل اینجاست که این میزان تولید بسیار ضربه‌پذیر است و با کوچکترین تکانی دچار آسیب می‌شود. برای مثال برنج ایرانی در دسته بهترین با کیفیت‌ترین برنج‌های دنیا قرار می‌گیرد اما با واردات برنج از پاکستان و سایر کشورها تولید کننده آسیب جدی می‌بیند و هزینه‌های حمایت از تولید، صرف واردات این کالاها می‌شود. ایران چرا باید با وجود منابع بسیار غنی کشاورزی به یکی از بزرگترین واردکنندگان گندم در دنیا تبدیل شود؟ این موضوع نمود عینی وابستگی و بی توجهی به الگوهای اقتصاد مقاومتی است. اگر بخش کشاورزی ما ضربه‌پذیر نبود و اگر دولت به اقتصاد مقاومتی اعتقاد داشت به جای واردات بی‌رویه برنج، گندم، خرما و سایر محصولات دیگر، برنامه‌های حمایتی از کشاورزان تدوین تهیه می‌کرد. در ریشه‌یابی این مشکلات باید گفت که مشکل ما نداشتن اقتدار اقتصادی است. متأسفانه مسئولان از نکات مثبت سیاستهای تعدیل هم استفاده نکرده‌اند که باعث شده اقتصاد ما بیش از پیش ضربه‌پذیر شود.

 * تعلل در تصویب و اجرای قوانینی مانند قانون مبارزه با قاچاق چه نقشی در تشدید روند ضربه‌پذیری اقتصاد داشته است؟
به تاخیر انداختن یا بی توجهی به این موارد است که اقتصاد یک کشور را ضربه‌پذیر می‌کند. قانون مبارزه با قاچاق کالا دو سال قبل در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و باید ظرف این دو سال اجرا می‌شد، اما متأسفانه اجرا نشده است. در حالی که مسئله قاچاق به اقتصاد کشور آسیب زده است و تولید کنندگان داخلی نیز در رنج هستند، از جمله در بخش پوشاک، متاسفانه حتی آیین‌نامه‌های قانونی در این راستا نیز تکمیل نشده است. این موضوع نشان می‌دهد که عده‌ای به دنبال سودجویی و سهم‌خواهی بیشتر هستند. در نتیجه جلوی تصویب چنین قوانینی را هم می‌گیرند و اگر این قوانین به تصویب رسید از اجرا و به نتیجه سریدن آن ممانعت به عمل می‌آورند.



* تأثیر نظام بانکی را در تعویق یا اجرای اقتصاد مقاومتی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نظام بانکی ما متأسفانه یک سیستم ربوی است. این نظام ربوی با تأکید و تکیه بر نرخ بهره بخش قابل توجهی از سرمایه‌ها را در خود بلوکه کرده و یک سیستم معیوب را به وجود آورده است. در این صورت سرمایه‌ها به صورت راکد در بانکها بلوکه می‌شود و سیستم قدرت پاسخگویی به نیازها را به دلیل بلوکه شدن منابع مالی از دست می‌دهد. گفته می‌شود یک تریلیون تومان نقدینگی کشور است و آمارها نشان می‌دهد 90 درصد این مبلغ در سیستم بانکی است تا زمانی که این منابع از بانکها به سمت تولید حرکت نکند اقتصاد کشور به حالت پویا باز نمی‌گردد.
البته در این رابطه باز هم دولت نقش مهم و اساسی در مدیریت این بحران و بازگشت سرمایه‌ها را از بانکها به بخش تولید دارد. متأسفانه این عزم در دولت دیده نمی‌شود. مشخص نیست بانکها این منابع عظیم و هنگفت را در چه بخش‌هایی سرمایه‌گذاری کرده‌اند. عزم جدی برای بهبود شرایط، خروج از بحران رکود و حرکت به سمت اقتصادی مقاوم از سوی دولت وجود ندارد و در این صورت است که بانکها و نهادهای مالی برخوردهای مختلفی از خود نشان می‌دهند و به هر صورتی عمل می‌کنند. گاهی در مسیر مقاوم‌سازی اقتصاد کشور باید از تجربه کشورهای دیگر استفاده کرد. البته باید توجه داشت که اقتصاد مقاومتی صرفا به معنای مقاوم کردن اقتصاد نیست.


* بسیاری از کارشناسان معتقدند که اقتصاد مقاومتی مختص دوران تحریم‌ها است و با اجرایی شدن برجام دیگر نیازی به آن نیست. نظر شما در این رابطه چیست؟
 اگر توجه داشته باشید در تعاریف اولیه اقتصاد مقاومتی آمده است که اقتصاد مقاوم، اقتصادی است که درون‌زا و برون‌نگر باشد. در این تعریف صحبتی از دوره تحریم یا غیرتحریم نیست. حال اینکه اگر یک کشور در انزوای سیاسی باشد چگونه می‌تواند نگاهی برون‌گرا داشته باشد؟ در نتیجه در مفهوم و تعریف اولیه اقتصاد مقاومتی این موضوع مشخص می‌شود. اما باز گردیم به شرایط کنونی جامعه و مرحله اجرایی شدن برجام. وقتی یک کشور در تحریم نباشد به معنی این نیست که میزان واردات بیشتر شود و مسیرهای ورود کالا به کشور هموارتر شود، اتفاقا در این شرایط است که باید به دنبال مقاوم‌سازی اقتصاد کشور بود. در چنین شرایطی باید ظرفیت‌های عظیم داخلی فعال شود. اگر اقتصاد ما قوی شود، اقتصاد جهانی هم به ما توجه ویژه خواهد داشت. پس اقتصاد باید از درون تقویت شود و بجوشد ما نیازمند این هستیم که عزمی در دولت و مجلس برای تحقق اقتصاد مقاومتی پدید بیاید. من فکر می‌کنم نکته مهم، مدیریت و بهره‌وری انرژی است که اگر فقط همین کار انجام شود، صرفه‌جویی عظیمی اتفاق خواهد افتاد. البته در شرایط کنونی آنچه گفته می‌شود با واقعیت فاصله زیادی دارد. برای مثال چندین ماه است که صحبت از برطرف شدن مشکل تحریم‌ها و اتصال به سوئیفت به میان آمده است، اما در حال حاضر خبری از این موضوع نیست. نمایش‌ها و هیجانات دوران برجام در چند ماه آینده فروکش می‌کند و این دولت است که باید باز هم چاره‌ای برای تولید و تولید کننده بیندیشد. تاکید و توجه بیش از حد دولت بر برجام و علاقه بیش از حد دولت به برقراری رابطه با کشورهای خارجی موجب شده است که به طور کل اقتصاد کشور به دست فراموشی سپرده شود.در حالی که سفرهای خارجی رئیس جمهور با جمعی از فعالان اقتصادی صورت می‌گیردف ماحصل این سفرها دورهمی‌هایی است که هزینه‌های اقتصادی کلانی بر دوش دولت و مردم می‌گذارد. آزاد شدن منابع یکی از نکات مهم در برجام است که آن هم نیازمند زمان است و همانطور که دیدیم موضوع سوئیفت هم با بانکهای بزرگ برقرار نشد، بلکه با بانکهای کوچک اروپایی برقرار است. اقتصاد مقاومتی محقق نمی‌شود مگر زمانی که تحلیل‌های ما برای غربی‌ها هزینه‌بر باشد. فعلا که هیجان برجام است که بر کشور سایه انداخته و سایه آن بر سر اقتصاد مقاومتی سنگینی می‌کند.
منبع: ماهنامه پنجره

۱۳۹۵/۱/۲۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...