نسخه چاپی

بیكاری علت‌العلل افسردگی است

افسردگی یكی از بیماری‌های روانی مزمنی است كه سالانه زندگی هزاران نفر را در سراسر دنیا دچار اختلال كرده و در صورت تداوم آن، عواقب ناگواری را هم برای خود فرد و خانواده‌اش و هم برای اجتماع به وجود می‌آورد.

به گزارش نما به نقل از جوان: طي سال‌هاي اخير شاهد شيوع بيشتر اين بيماري در گستره‌اي جهاني هستيم. اهميت مسئله ما را بر آن داشت تا گفت‌و‌گويي با دكتر سجاد بشرپور، روانشناس و عضو هيئت علمي دانشگاه محقق اردبيلي در اين زمينه داشته باشيم.

آقاي دكتر! افسردگي از نقطه‌نظر روانشناسي چه مفهومي دارد و در جامعه ما از نظر آماري چگونه است؟

افسردگي يك اختلال روانشناختي است كه با سه مجموعه علائم عاطفي چون بروز خلق منفي، غمگيني، از دست دادن علاقه به زندگي، لذت نبردن از امورات زندگي، علائم نباتي نظير كاهش اشتها، اختلال در خواب و يكسري علائم شناختي نظير احساس بي‌كفايتي، بدبيني نسبت به زندگي، ضعف اعتماد به نفس، برداشت نامطلوب از خود و... مشخص مي‌شود.

افسردگي در تمامي جوامع به قدري شايع است كه به آن سرماخوردگي روانپزشكي گفته مي‌شود. مطابق يافته‌هاي پژوهشي حدود 20 درصد از جمعيت بزرگسال ايران به نوعي از افسردگي رنج مي‌برند، البته اين به معناي افسردگي مزمن و مستمر نيست. شيوع افسردگي در زنان دو برابر مردان است.

آيا نسبت به گذشته، افسردگي سير صعودي داشته يا نه همچنان در جايگاه خود باقي مانده است؟

بسته به محيط و فرهنگ متفاوت است اما در كل، افسردگي را مي‌توان به دو نوع تقسيم كرد. نوع اول افسردگي درون زاد است كه بدون تأثيرات محيطي ظاهر مي‌شود يا حداقل تأثيرات محيطي نقش چنداني در آن ندارد اما نوع ديگر افسردگي كه واكنشي ناميده مي‌شود در اثر شرايط نامطلوب محيطي و اجتماعي به وجود آمده است. اين بيماري در هر جامعه‌اي كه اعضاي آن از رسيدن به اهداف دلخواه خود بازمانده و به نوعي ناكام مي‌شوند افزايش مي‌يابد.

آقاي دكتر! عوامل مؤثر در بروز اين بيماري چيست؟

عوامل مختلفي مي‌توانند باعث افسردگي شوند. يكي از علل افسردگي، عوامل زيست‌شناسي است كه مربوط به اختلال در كاركرد سلول‌هاي مغزي و عوامل ژنتيكي است. عوامل شخصيتي و رواني عامل ديگر افسردگي بوده كه فوق‌العاده حائز اهميت است. براي مثال شيوه نگرش فرد نسبت به زندگي و برخي ويژگي‌هاي پايدار شخصيتي چون روان رنجوري مي‌تواند فرد را مستعد افسردگي كند.

از جمله عوامل مهم ديگر مسائل اجتماعي است. مشكلات تحصيلي، شغلي، آموزشي و به طور كل عوامل استرس‌زاي فردي و محيطي را مي‌توان از جمله علل ديگر افسردگي به حساب آورد.

به نظر شما محيط‌هاي بزرگ روي اين بيماري تأثيرگذار است؟ آيا شهرهاي بزرگ افراد را مستعد افسردگي مي‌كنند؟

در حالت كلي شهرنشيني به خاطر استرس‌هايي كه زندگي شهري به بار مي‌آورد (به عنوان مثال ترافيك، دور بودن از طبيعت آرامش‌بخش، توقعات و انتظارات بالا و...) مي‌تواند با افزايش استرس موجب تشديد افسردگي شود.

بيكاري تا چه حدي در افزايش آن مؤثر است؟

بيكاري را مي‌توان علت‌العلل و مهم‌ترين عامل اجتماعي افسردگي به ويژه در جوانان و فارغ‌التحصيلان دانشگاهي به حساب آورد. بيكاري مي‌تواند هم به صورت مستقيم و هم غيرمستقيم در ايجاد و تشديد افسردگي نقش داشته باشد. بيكار بودن و بيكار ماندن، خودش استرس شديدي بر فرد وارد مي‌كند، به نحوي كه يك ضرب‌المثل قديمي مي‌گويد: ذهني كه بيكار ماند، لانه شيطان مي‌شود و افكار بدبينانه و منفي در آن رشد پيدا مي‌كند. بيكاري مي‌تواند بيشتر عواطف منفي جوانان را توجيه كند. علاوه بر اين بيكاري با به تعويق انداختن شادي‌هاي ديگر زندگي چون ازدواج و... و به واسطه عوامل ديگري چون بي‌بضاعتي مالي و... كه به دنبال دارد مي‌تواند به صورت غير‌مستقيم به افسردگي منجر شود.

به طور كلي هر چيزي كه قابل پيش‌بيني نباشد براي فرد استرس‌آفرين خواهد بود. در حالت بي‌ثباتي اقتصادي هم اين مشكل وجود خواهد داشت.

و سخن پاياني...

افسردگي مقوله بسيار مهمي است و بي‌توجهي به آن ضربه‌هاي فردي و اجتماعي جبران‌ناپذيري دارد لذا بايد هم در سطح فردي و هم در سطح اجتماعي به مقابله با آن پرداخت. در سطح فردي مي‌توان به آموزش فنون مقابله با افسردگي و توانمند ساختن افراد پرداخت و در سطح وسيع هم حمايت دولت در رفع نيازهاي جوانان نكته مهمي در كاهش افسردگي محسوب مي‌شود.

۱۳۹۵/۴/۲۱

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...