نسخه چاپی

جنگ ۳۳ روزه روز ملی اعلام شود

قبل از آغاز جنگ ۳۳ روزه، دولت آمریكا با سیطره ای كه بعد از حمله به افغانستان و عراق پیدا كرده بود، با چالش جدی ایران مواجه شد، لذا خود را برای تأدیب جمهوری اسلامی ایران و حذف به گفته خود یكی از «محور های شرارت» آماده می كرد.

به گزارش نما به نقل از رصد؛ پیشنهاد می کنم مردم ایران سالروز پیروزی حزب ا… در جنگ 33 روزه را به عنوان یکی از روز های ملی جشن بگیرند.بی تردید جنگ 33 روزه یکی از مهمترین «نقاط عطف تاریخ معاصر» در تحولات غرب آسیا به عنوان یکی از حساس ترین مناطق جهان است که تاثیر بسیار بزرگ و ماندگاری در افزایش چند وجه از مولفه های قدرت ایران گذاشته است.در جمله فوق در استفاده از عبارات «بی تردید»، «نقاط عطف تاریخ معاصر» و «افزایش چند وجه از مولفه های قدرت ایران» کوچکترین اغراقی وجود نداشت و به همین دلیل نیز پیشنهاد روز ملی شدن این رویداد ارائه شد.

اثبات این ادعا مجالی مفصل می طلبد و در این یادداشت از میان سرفصل های تاثیرات بین المللی، منطقه ای و ملی جنگ 33 روزه به صورتی مجمل فقط به یک دستاورد ماندگار ملی اشاره خواهد شد که جنگ 33 روزه چگونه از حمله به ایران جلوگیری کرد و به چه دلیل نتایج ماندگار آن هم اکنون مهمترین رکن امنیت آفرین برای کشور ما محسوب می شود. 1

اگر به قبل از آغاز جنگ 33 روزه برگردیم، می توانیم به یاد بیاوریم که دولت آمریکا با سیطره ای که بعد از حمله به افغانستان و پیروزی که در حذف صدام پیدا کرده بود، با چالش جدی ایران مواجه شد، لذا خود را برای تأدیب جمهوری اسلامی ایران و حذف به گفته خود یکی از «محور های شرارت» آماده می کرد، اما پیروزی در حمله به ایران به سادگی دو کشور پیشین نبود چرا که غیر از این که ایرانیان عزت مند از تجربه جنگ تحمیلی هشت ساله سربلند بیرون آمده بودند، عمق راهبردی این کشور با حضور حزب ا… تا کنار سرزمین های اشغالی پیش رفته بود و این مسئله می توانست برای آنان دردسر آفرین شود، لذا باید ابتدا این «دست بلند جمهوری اسلامی» را کوتاه می کردند تا با خیالی آسوده برای حمله به ایران و یکسره کردن کار جمهوری اسلامی زمینه سازی و برنامه ریزی کنند.

به همین دلیل به بهانه ای ساده به زعم خود فرصت را غنیمت شمردند و با راه اندازی جنگی نیابتی عزم خود را برای از بین بردن مهم ترین عامل عمق راهبردی ایران عملیاتی کردند.

به عبارت دیگر حمله به جنوب لبنان و مواضع حزب ا… اولین گام برای تدارک جنگ علیه ایران بود و می توان مدعی شد در صورت پیروزی در این گام، تاکنون مردم ایران مزه جنگی دیگر علیه خود را چشیده بودند اما پیروزی حزب ا… در این جنگ نیابتی، در درجه اول این نقشه را نقش بر آب کرد و سپس مانند بومرنگی معکوس عمل کرد به گونه ای که حتی سایه جنگ را از سر کشور ما دور کرد و عامل اصلی امنیت بخش کنونی ما شده است چرا که؛
اولا با تقویت حزب ا…، گفتمان مقاومت، در دیگر مرز های سرزمین اشغالی مانند غزه رشد و عمق راهبردی جمهوری اسلامی در لبنان و فلسطین به جای تضعیف، چندین برابر قبل افزایش پیدا کرد.

ثانیا جنگ 33 روزه بذر های بیداری اسلامی را در جهان اسلام پاشید و نفوذ گفتمانی ایران را به عنوان یکی دیگر از محور های عمق راهبردی و مولفه های قدرتش تقویت کرد.

ثالثا هیبت شکست ناپذیری اسرائیل را از بین برد و مخصوصا برای ساکنان یهودی نشین داخل این سرزمین «تجربه ای بازدارنده» برای ماجراجویی این رژیم ایجاد کرد.

رابعا تفوق تسلیحاتی سلاح های ناشناخته ایرانی، معادلات محاسبه گران نظامی از قدرت تسلیحاتی بازدارندگی ایران را دچار اغتشاش کرد به طوری که از نظر استراتژیست های نظامی این ابهام به دلیل عدم امکان محاسبه دقیق «ضربه پذیری و ضربه زنی» عامل مهم بازدارنده از پیشنهاد حمله محسوب می شود.
خامسا و از همه موارد دیگر مهمتر به جای این که حزب ا… لبنان به عنوان ناامن کننده اسرائیل در صورت حمله به ایران از صحنه معادلات حذف شود، گزاره ای در نقطه مقابل آن قطعی و تثبیت شد که اگر کوچکترین حمله ای به ایران صورت گیرد، «ماشه حزب ا…» عمل خواهد کرد وهزاران موشک، اسرائیل را هدف قرار می دهد و زندگی را برای ساکنان نگران این سرزمین ناامن می کند.

فراتر از همه تحلیل های ذکر شده، توجه به مواضع پنهان و پیدای مقامات آمریکایی اعترافی بزرگ در اثبات این ادعا محسوب می شود. جان کری وزیر خارجه آمریکا که درباره عدم اراده ایران برای نابودی اسرائیل سخن می گفت، به قدرت موشک های حزب ا… اعتراف و تلویحا توان نابودی اسرائیل توسط ایران را تایید کرد: «من چیزی که بیانگر قصد آن ها برای این کار (نابودی اسرائیل) باشد، ندیده ام. آن ها 80 هزار موشک در اختیار حزب ا… گذاشته اند که به سمت اسرائیل نشانه گیری شده و هر تصمیمی در این رابطه می توانست گرفته شود.» در همین زمان اوباما در نشستی محرمانه که رسانه های اسرائیلی اطلاعات ویرایش شده آن را منتشر کردند در دفاع از توافق برجام و این که امکان حمله نظامی به ایران وجود نداشت، دلیل عدم امکان حمله به ایران را همین قدرت بازدارندگی «ماشه حزب ا…» مورد اشاره جان کری دانست و تصریح کرد: «اگر به ایران حمله کنیم حزب ا… به سمت تل آویو موشک پرتاب می کند و اسرائیل متحمل فشار می شود.»

با توجه به توصیفی که شد، حتی اگر دیگر دستاورد های پیروزی در جنگ 33 روزه را هم کنار بگذاریم، به نظر شما رویدادی که دشمن را از حمله به ایران حداقل تا امروز ناامید کرد نمی تواند به عنوان روزی ملی اعلام شود؟

پی نوشت:

1- سرفصل های مهم دیگر دستاورد های جنگ 33 روزه عبارتند از:
* تغییر هنجار شکست ناپذیری اسرائیل که تاثیرات بسیار گسترده ای در تحولات داخلی این کشور و منطقه گذاشته است
* توقف و شکست عادی سازی سازش با اسرائیل که از تحول فاجعه بار آرایش سیاسی منطقه جلوگیری کرد
* شروع فراگیر شدن اسلام سیاسی (اسلام ناب محمدی تعریف شده توسط امام) در برابر شکست اسلام غیرسیاسی اعراب (اسلام آمریکایی)
* وارد شدن سنت های الهی در نظام محاسباتی مسلمانان با درک عینی مفاهیم قرآنی مرتبط با پیروزی حق حتی اگر اندک باشند بر باطل البته مشروط به این که اهل حق با باور، مخلصانه، با تدبیر و پرتلاش در صحنه باشند
* نقطه عطف هژمون شدن گفتمان «مقاومت» به عنوان رویکردی عزت آفرین و پیروز در جهان اسلام و حاشیه رانی گفتمان «مذاکره» سران عرب
* تشکیل جبهه مقاومت فراتر از یک گروه
* کاشته شدن بذر های بیداری اسلامی درنتیجه تحولات فوق که آرایش سیاسی، منطقه ای و بین المللی را دچار تحولات اساسی کرد
* افزایش 4 وجه از مولفه های قدرت ایران شامل: عمق راهبردی، نفوذ گفتمانی، اقتدار تسلیحاتی، دست برتر در جنگ نامتقارن

محمد سعید احدیان

۱۳۹۵/۵/۲۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...