نسخه چاپی

انتقاد از برخورد برخی مسئولان با مراسم ملی مثل چهارشنبه سوری

به گزارش نما - محمدعلی ابطحی در روزنامه اعتماد نوشت:باید بی‌رودربایستی و غر، قبول کرد که از تاریخ هیچ ملتی نمی‌شود روزهای ملی را پاک کرد. این عدم به رسمیت شناختن مراسم ملی باعث می‌شود که مردم مشکلات فراوانی پیدا کنند.

مراسم چهارشنبه سوري اگر از اول به رسميت شناخته مي‌شد و در ميدان‌هاي شهر به احترام تاريخ ايران مراسم آن رسمي اجرا مي‌شد، اين بخش از تاريخ ايران به انحراف كشيده نمي‌شد. آنچه اين سال‌ها در ايران در حال انجام است، هيچ نسبتي با چهارشنبه سوري تاريخ ملي ايران ندارد.

يك بار شب چهارشنبه آخر سال يكي از شخصيت‌هاي عرب كه از دوستان من بود وارد فرودگاه مهرآباد شده بود. آن وقت‌ها پروازهاي خارجي هم در مهرآباد به زمين مي‌نشست. تا سوار تاكسي شده بود صداي انفجارها را شنيده بود. واقعا گمان كرده بود كه در مدت پرواز او در ايران كودتا شده است. شبيه آنچه در فيلم ترمينال ديده بوديم. فكر كرده بود با ما نبايد از موبايلش تماس بگيرد. از تلفن همگاني با كمك راننده تاكسي به من زنگ زد. مگر مي‌شد به او فهماند اين انفجارها يك مراسم ملي است؟ اين سنت انفجارها ايراني نبود. حاكمان ايران نمي‌توانند نسبت به تاريخ و سنت‌هاي ملي بي‌تفاوت باشند.
در ساير مسائل هم اين رو دربايستي‌هاي فرهنگي، رياكاري را رشد مي‌دهد و بي‌هويتي مي‌آفريند. يادم هست كمي نزديك‌تر به سال‌هاي اوليه انقلاب در فيلم‌هاي سينمايي خارجي كه در تلويزيون ايران نشان مي‌دادند، در دوبله عده‌اي مرتبا دربارها آب مي‌نوشيدند. پسر‌ها اعلام مي‌كردند با همراهان‌شان كه فقط همشيره‌ها يا خواهر‌زاده‌هاشان كه محرم هاشان بودند در خيابان‌ها گردش مي‌كنند و صرفابحث‌هاي فلسفي بر زبان مي‌راندند. دليل اصلي اين سياست‌ها، مديريت اخلاقي داشتن بر جامعه بود. اصل اين هدف مي‌تواند قابل قبول باشد اما شيوه آن حتما غيرقابل قبول است.

وقتي آمار رسمي داده مي‌شود كه با وجود ممنوعيت‌ها، مصرف مشروبات الكلي در ايران خيلي بالاست و در شهرهاي مختلف ايران مهماني‌ها مرتب وبه هربهانه برپاست و حتي تينيجرها چيپس به دست مزه مهماني‌ها را «حداقل» با سرو مشروبات الكلي تجربه مي‌كنند، گفتن اينكه در فيلم‌هاي خارجي دربارها آب ساده يا سكنجبين به جاي مشروب مي‌خورند، بيشتر از اينكه باز دارنده باشد، تشويق‌كننده و رياكارانه است و جامعه از رسانه ملي يا هر رسانه‌اي فقط مي‌فهمد كه اين كار صرفا بايد مخفيانه انجام شود. اين يعني ترويج دوگناه توامان. هم نوشيدن و هم ريا كردن. وقتي اين كار خطرناك‌تر مي‌شود كه اين نوع گفت‌وگو ومعادلات، ادبيات جاري جامعه شود و همه بفهمند اين دوگانگي در گفتار و رفتار را و چشمك نزده طرف مقابل را ببيند.

اين معناي يك جامعه بي‌هويت است و اين ريشه بسياري از مشكلات فرهنگي جامعه است كه متولي هم ندارد. رسانه بايد از نقش معلم مستقيم رياكاري بيرون بيايد و راهنماي جامعه باشد. تنها در اين صورت، پندگيران از سخنان‌مان بيشتر از ملال‌گيران خواهند بود.

۱۳۹۵/۱۲/۲۴

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...