نسخه چاپی

محمدحسين عادلي:

دلم برای روحانی خیلی می سوزد

هفته نامه تجارت فردا در گفت و گویی با محمد حسین عادلی، رییس كل پیشین بانك مركزی به بررسی چالش های پیش روی اقتصاد ایران پرداخته است.


بخش هایی از این گفت و گو در ادامه آمده است:

* باید نتیجه یا نتایج سیاست‌های اجرا‌شده را که اکنون گریبان کشورمان را گرفته بررسی کنیم و از خود سوال کنیم آیا تهدید‌های ما کم یا زیاد شده؟ آیا محدودیت‌ها یا به قولی، تحریم‌های ما کاهش یا افزایش یافته؟ آیا روابط ما با کشورهای مهم از قبیل همسایگان و بازیگران بزرگ دنیا پر‌تنش یا کم‌تنش شده است؟ آیا سهم ما از بازارهای دنیا بیشتر یا کمتر شده است؟ آیا چهره کشور و ملت ما در دنیا چهره‌ای متناسب با فرهنگ غنی و آرام و دوستانه اسلامی ایرانی ماست یا چهره‌ای خشن و امنیتی پیدا کرده‌ایم؟ آیا احترام گذرنامه ایرانی در فرودگاه‌های دنیا افزایش یا کاهش یافته است؟ و پرسش‌هایی از این قبیل. بنابراین اگر ارزیابی ما این باشد که در همه زمینه‌های فوق توفیق نداشته‌ایم آن وقت معلوم می‌شود دیپلماسی ما نیاز به بازنگری و باز‌تعریف دارد.


*گاهی یک برداشت اشتباه از شیوه مدیریت روابط خارجی وجود دارد. در روابط خارجی، دو سطح از اقدامات وجود دارد. سطح اول که اصل است، دیپلماسی نام دارد. سطح دوم بازی قدرت است که فقط باید حمایت‌کننده سطح اول باشد. اصل، استفاده از دیپلماسی و گفت‌وگو و تعامل و مبادله برای تامین منافع ملی است. این کار را دستگاه سیاست خارجی و دست‌اندر‌کاران آن انجام می‌دهند. وقتی دیپلماسی شکست می‌خورد، دستگاه‌های امنیتی و نظامی وارد میدان بازی قدرت می‌شوند. بازی قدرت را نه وزارت خارجه بلکه نیروهای نظامی و امنیتی مدیریت می‌کنند.


* دیپلماسی یک اتوبان دو‌طرفه است که می‌توان در آن مانور داد و انعطاف داشت در حالی که بازی قدرت یک خیابان یک‌طرفه است که انتهایش یا شکست است یا پیروزی و ریسک زیادی دارد. از همین رو کشورها سعی می‌کنند وارد بازی قدرت نشوند و آن را فقط برای بازدارندگی و به عنوان حمایت‌کننده دیپلماسی مورد استفاده قرار دهند. جایی که دیپلماسی شکست می‌خورد و غایب است بازی قدرت جولان می‌دهد و هزینه زیادی ایجاد می‌کند. بازی قدرت اما پایدار نیست.


*بعضی‌ها به غلط تصور می‌کردند کسانی که جزو طبقات کم‌درآمد هستند از تحلیل سیاسی و اقتصادی پایینی برخوردارند و می‌توان آنها را با لقمه نانی بیشتر خرید. این انتخابات نشان داد که اکثریت قاطع مردم ما از هوش و ذکاوت سیاسی بالایی برخوردارند و اینکه با تند‌روی و رادیکالیسم در همه زمینه‌ها مخالفند و آن را ریشه مشکلات اقتصادی، سیاسی، بین‌المللی و فرهنگی می‌دانند.


*وقتی قدرت خرید 45 هزار تومان یارانه ظرف مدت یک سال و نیم به حدود 20 هزار تومان کاهش می‌یابد، وقتی گروه‌گروه جوانان ما بیکار در معرض انواع مخاطرات اعتیاد و فساد قرار دارند، و وقتی تهدیدها و تحدیدها افزایش می‌یابد چگونه می‌توان با وعده پرداخت کمی پول بی‌ارزش آنها را خرید؟ بنابراین کسانی که فکر می‌کردند مردم کم‌درآمد فرودستان فکری هستند که با پول می‌توان با آنها سخن گفت سخت در اشتباه بودند و قافیه را باختند.


*فکر می‌کنم آقای روحانی و دولتمردان آینده می‌دانند که از مهم‌ترین اشکال قدرت، همان قدرت اقتصادی است.


*اگر ما بتوانیم برای محصولات خود بازار بین‌المللی کسب کنیم اشتغال خود را بالا برده‌ایم و درآمد خانوارها افزایش می‌یابد و طبقات کم‌درآمد از رفاه بیشتری برخوردار می‌شوند.


*دولت آینده تلاش خواهد کرد تا از طریق به‌کار‌گیری دیپلماسی اقتصادی فرصت‌های اقتصادی از دست‌رفته کشور را در صحنه بین‌المللی احیا کند و آنها را افزایش دهد تا هم در سطح ملی قدرت اقتصادی کشور بیشتر شود و هم در سطح خانوار میزان برخورداری و رفاه افزایش یابد.


*رابطه با چین یک مقوله است و واردات از چین مقوله دیگری است که کمی با آن تفاوت دارد. چین کشور مهمی است و در آسیا قرار گرفته و با ایران دارای روابط کهنسال است. چین عضو پنج کشور شورای امنیت است و بازیگری بزرگ به شمار می‌آید و بنابراین باید با این کشور روابط حسنه داشته باشیم و در بازیگری بین‌المللی از تعامل با آن کشور غافل نباشیم. اما داستان واردات از چین داستان دردناک فاجعه مدیریت اقتصاد ملی است.


*فقط این را بگویم که دلم برای دولت منتخب خیلی می‌سوزد. دولت منتخب در شرایطی امور را در دست می‌گیرد که قابل مقایسه با هیچ دوره‌ای نیست. من با اعداد و شاخص‌های پایان جنگ زندگی کرده‌ام اما به صراحت تاکید می‌کنم شرایط در مقایسه با دوره هشت سال جنگ نیز قابل مقایسه نیست. چالش‌ها جدی‌تر است. دولت آینده کار بسیار سختی دارد اما به دلیل پشتوانه مردمی می‌توان با تدبیر از این گردنه سخت عبور کرد.

۱۳۹۲/۴/۱۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...