به گزارش نما، وقتی حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور در برنامه گفتوگوی ویژه خبری بهدلیل پوشش عجیبوغریب صداوسیما از رویدادهای سفر نیویورک خواستار عذرخواهی صداوسیما از مردم شد، خیلیها نمیدانستند باید تعجب کنند، بخندند یا اینکه به حال خود و رسانه ظاهرا ملیشان گریه کنند؟ چراکه سیاهه سیاستها و رویکردهای انتقادبرانگیز صداوسیما در طول سالهای طولانی، «مثنوی هفتادمن» است و اگر بنا به عذرخواهی این دستگاه عریض و طویل از مردم باشد، چه بسا لازم بود در کنار معاونتهای متعدد رسانه ملی، «معاونت عذرخواهی و ارائه توضیحات» هم در این سازمان مشغول به فعالیت شود! در این گزارش، نگاهی اجمالی داریم به چند مورد از مهمترین موارد قابلتوجه در سالهای اخیر که اگر قرار بر «عذرخواهی صداوسیما» بود، باید برای آنها همفکری میشد. مواردی که البته مسوولان صداوسیمای کشورمان، زیربار اشتباهبودن بسیاری از آنها نرفتهاند چه برسد که خودشان را موظف به پاسخگویی و عذرخواهی هم بدانند!
سانسور یا تحریف واقعیات
یکی از انتقادبرانگیزترین رویههای صداوسیما نادیده گرفتن واقعیات یا حتی تحریف برخی از آنهاست. رویکردی که اساس آن ریشه در علاقه صداوسیما به همسانسازی واقعیات جاری با سیاستهای موردعلاقه خود دارد. حیرتانگیزترین و دمدستیترین اقدام صداوسیما در این راستا، همین چندی پیش رخ داد. جایی که با توجه به ابعاد بینالمللی آن، راه فراری برای رسانه ملی کشورمان باقی نگذاشت و به طرفتالعینی دستش رو شد و به شکلی گسترده در رسانههای جهان انعکاس یافت.
تحریف سخنان محمد مرسی درباره وقایع سوریه در حالی که صدها شبکه تلویزیونی دنیا اقدام به پوشش خبری اجلاس غیرمتعهدها و سخنرانیهای آن کرده بودند، تا هفتهها پس از آن، اخبار این اجلاس که در شرایطی حساس برای کشورمان در تهران برگزار شده بود را تحتتاثیر خود قرار داد. حتی اینجا هم رئیس رسانه ملی کشورمان لزومی به عذرخواهی مجموعه تحتمدیریتش ندید و جایگزینکردن کلمه «بحرین» بهجای «سوریه» در سخنان رئیسجمهور وقت مصر را ناشی از خستگی مترجم دانست! این اتفاق، شدیدترین انتقادها از سوی طیفهای مختلف را متوجه صداوسیما کرد.
سایت اصولگرای پارسینه در همان ایام به نقل از یک بلاگر حزب الهی و در انتقادی تند، نوشت: «صداوسیما ابایی از تظاهر به دروغ در روز روشن هم ندارد و گویا مردم را گوسفندانی فرض کرده که صرفا از منبع آن، علوفه تغذیه میکنند!» پخش گزارشهای میدانی در اوج گرانیها از مردمی که از قیمتهای مناسب بازار «ابراز رضایت» میکنند و گزارشها و سیاستهایی از این دست در حوزههای مختلف سیاسی، بینالمللی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از رویههای معمول صداوسیما در نادیدهگرفتن یا تحریف بینتیجه واقعیات است که در سالهای گذشته بهوفور مورد استفاده قرار گرفته و تو گویی عصر حجر است و ملت هم بیگانه با رسانههای رقیب و واقعیات پیرامونشان!
نادیدهگرفتن شعور مردم!
در راستای تلاش صداوسیما برای مهندسی افکار عمومی «پیشنهاد میکنم یک ماه برنامههای صداوسیما را رصد کنید. براساس آنچه در صداوسیما میگذرد هیچگاه رویدادی در جهان نیست که با جهانبینی رسمی جمهوری اسلامی ایران منطبق نباشد. در همین یک ماه، هر اتفاقی در سوریه، لبنان، مصر یا هر جای دیگری از جهان افتاده باشد، کاملا سازگار است با آن جهانبینی. گویی اساسا اتفاقات بر مبنای ایدئولوژیهای ما روی میدهند و خلاف باور ما اصلا اتفاقی نمیافتد. از این رو مردم بهتدریج متوجه میشوند که این خبرها همه بر اساس یک رنگ و یک نوع که ما دوست داریم، ارائه میشوند و نه لزوما براساس اصل اتفاق. دلیل اینکه مردم باورشان را نسبت به رسانه خودشان از دست میدهند و به رسانههای خارجی و فارسیزبان ماهوارهای روی میآورند در همین نکته نهفته است.» این چکیده حرفی است که میشود درباره عمده سیاست صداوسیما که یکی از نتایج آن گرایش مردم به شبکههای ماهوارهای است، گفت.
اینهایی هم که داخل گیومه خواندید، حرفهایی است که صادق زیباکلام در مصاحبهای خواندنی با «حاشیه» خودمان در شماره 25 و در پروندهای که برای «سیاستهای مثبت و منفی نظام رسانهای در رابطه با مجریان» داشتیم به آن اشاره داشت. رویکرد عجیب و غیرقابل تحلیلی که در بسیاری از موارد میشود بابت آن خواستار عذرخواهی رسانه ملی از مردم شد. رویهای که البته مسوولان صداوسیما کمتر نسبت به آن پاسخگو بودهاند!
نحوه اجرای مناظرات انتخاباتی
هرچند ایده اولیه برگزاری مناظرات انتخاباتی که از سال 88 کلید خورد، فینفسه ایده و طرحی جالبتوجه بود اما نحوه برگزاری این مناظرات همیشه محل بحث و انتقاد کارشناسان بوده است. مناظرات سال 88 و خنثی عملکردن صداوسیما در برابر بزرگترین اتهاماتی که تا آن روز از تریبون رسانه ملی علیه بخشی از مسوولان نظام مطرح شده بود و نادیدهگرفتن حق دفاع و پاسخگویی برای کسانی که محمود احمدینژاد در اقدامی غیراخلاقی از آنها نام برده و مواردی اثباتنشده را به آنها نسبت داده بود، بهزعم بسیاری از کارشناسان، نقش بسیاری در اتفاقات پس از انتخابات جنجالی سال 88 داشت.
شیوه برگزاری مناظرات انتخاباتی سال 92 هم که رسما «جوک سال» و باعث مضحکه کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری شده بود و بسیاری از آن با عنوان «خنده بازار» یاد میکردند! به همین دلیل بود که نحوه طراحی و اجرای این مناظرات باعث به راه افتادن موج عظیمی از لطیفهها و نوشتههای طنزآمیز در رسانهها و شبکههای اجتماعی شد. در بخشی از این مناظرات که صداوسیما هیچگاه زیر بار نادرست بودن آن نرفت، کاندیداها باید به سوالاتی پاسخ میدادند که ادعا میشد خروجی «هزاران ساعت - نفر کارِ کارشناسی» است و البته تنها چیزی که در آن دیده نمیشد، رویکردی کارشناسی بود! اینجا هم صدای بسیاری درآمد و تعدادی از نمایندگان مجلس هم رسما خواستار عذرخواهی صداوسیما از نحوه برگزاری مناظرهها شدند.
مواجهه با اعتراضات سال 88
تبعات نحوه مدیریت مناظرات انتخاباتی در سال 88 تنها موردی نبود که به زعم بسیاری از کارشناسان، صداوسیما باید بابت آن در برابر مردم و جامعه پاسخگو میبود. عمده انتقادها به رسانه ملی به نحوه مواجهه با اعتراضات پس از انتخابات برمیگشت. انتخابات 88 و ادعاهای مطرحشده درباره نتیجه انتخابات و اعتراضات پس از آن، یکی از جدیترین مناقشات پس از انقلاب اسلامی پیرامون یک انتخابات بود که غائلههایی چند را بهپا و صدمات زیادی را به کشور وارد کرد. بااینحال همیشه این مساله از سوی منتقدان سیاستهای رسانه ملی مطرح شده است که اگر نگاه بخشی و جناحی بر این سازمان حاکم نبود و صداوسیما با نگاهی باز به استقبال واقعیتی به نام «اعتراضات مردمی» و اقناع معترضان میرفت، شاهد بسیاری از حوادث تلخ پس از انتخابات نمیبودیم. آشی که صداوسیما در آن ایام برای مردم پخته بود آنقدر شور بود که برخی رسانههای اصولگرا - از جمله سایت تریبون مستضعفان - هم رسانه ملی را به «کبک» معروف در ضربالمثلی رایج تشبیه میکردند که «سر به زیر برف» برده و با نادیدهگرفتن دغدغه بخش قابلتوجهی از شرکتکنندگان در انتخابات، به بیاعتمادیهای گسترده از «رسانه ملی» دامن زده است.
نتایج چند نظرسنجی در سالهای اخیر هم نشان میدهد گرایش مردم به شبکههای ماهوارهای از ماههای پس از برگزاری انتخابات سال 88 روندی صعودی به خود گرفت و رسانه ملی با در پیش گرفتن سیاستی نادر در عصر انفجار اطلاعات، بخش قابلتوجهی از مخاطبان خود را به دامان رسانههای بیگانه پرتاب کرد! رویکردی که صداوسیما نهتنها در آن مقطع که هیچگاه حاضر به پذیرش خطای راهبردی خود در این خصوص نشده است.
پوشش خبری زلزله آذربایجان
شهرهای ورزقان، اهر، هریس و دهها روستا در آذربایجان شرقی با زلزلهای مهیب لرزیده بودند. اخباری ضدونقیض از فاجعه به گوش میرسید و شبکههای اجتماعی لحظه به لحظه، گزارش و روایتهای جدیدی از زلزله را به اشتراک میگذاشتند. شبکه سوم سیمای کشورمان اما کماکان در حال پخش برنامه «خنده بازار» بود و در دیگر شبکههای این سازمان هم خبری از زلزله آذربایجان نبود!
انگار نه انگار در گوشهای از این مملکت، صدها نفر از مردم بر اثر این حادثه، کشته و زخمی شدهاند! نحوه پوشش خبری زلزله آذربایجان شرقی که تابستان سال گذشته بسیاری از هموطنان آذری را داغدار کرد، شدیدترین انتقادات طی سالهای اخیر را متوجه صداوسیما و مدیران آن کرد. تاخیر غیرقابل توجیه صداوسیما در اطلاعرسانی اخبار زلزله آنچنان اثر بدی بر جامعه داشت که پوشش خبری افراطی روزهای پس از زلزله هم نتوانست پاسخی مناسب به آنچه در افکار عمومی شکل گرفته بود، باشد. انتقادات نمایندگان مجلس از جمله نمایندگان تبریز، ارومیه و مشکینشهر از اقدام صداوسیما کار را به جایی رساند که علی لاریجانی از تریبون مجلس از مسوولان صداوسیما خواست «بهخوبی وارد صحنه شوند تا مردم استان آذربایجان احساس کنند که همدردی ملی برای این زلزله بهوجود آمده و همه ما نگران آنها هستیم.» نماینده مشکین شهر هم در نطقی آتشین گفت: «مسوولان صداوسیما از این عملکرد خود خجالت بکشند.»
ما و نیویورک
هرچقدر شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی و دیگر شبکههای خبری فارسیزبان دنیا سعی در پوشش گسترده، فوری و لحظه به لحظه سخنرانیها و گفتوگوهای رئیسجمهور و وزیر امور خارجه کشورمان در سفرشان به نیویورک داشتند، «درِ» صداوسیمای کشورمان بر همان پاشنه همیشگی میچرخید! پوشش نکردن مستقیم و مناسب سخنرانیها و دیدارهای حسن روحانی در مجامع و جلسات مختلف، پوششندادن لحظهبهلحظه سخنرانیهای مهم سران دیگر کشورها از جمله سخنرانی اوباما، پخش دیرهنگام و گزینشی سخنان مضحک نتانیاهو و از همه مهمتر برخورد سرد اولیه با تماس تلفنی مهم رئیسجمهور آمریکا با رئیسجمهور کشورمان و اولین مکالمه تلفنی این دو مقام از دو کشور - پس از 34 سال - باز هم بخشی از افکار عمومی را در برابر صداوسیما قرار داد. رسانه ملی کشورمان نهایتا و پس از اینکه تصمیم به پوشش خبری کامل این رویداد مهم تاریخی و بینالمللی گرفت، کاری کرد که مشاور رئیسجمهور در گفتوگوی ویژه خبری، خواستار عذرخواهی صداوسیما از مردم شد! تاکید بر ادعاهای سران کشور آمریکا پیش از پخش اظهارات و روایت رئیسجمهور کشورمان از این مکالمه تلفنی، مسالهای بود با اعتراض مشاور رئیسجمهور روبهرو شد.
ادامه دارد!
موارد متعدد دیگری هم هست که میشود به این سیاهه اضافه کرد. پیشتازبودن صداوسیما در زیر پا گذاشتن حق کپیرایت به جای فرهنگسازی برای آن (لااقل در برخورد با محصولات وطنی!) پخش تصاویر برخی متهمان سیاسی و امنیتی از رسانه ملی پیش از قطعیشدن حکم دادگاهها که خلاف شرع و قانون است، فرهنگسازیهای غلط بهواسطه شخصیتپردازیهای عجیب در برخی سریالها، رویه جدید و بحثبرانگیز صداوسیما در ساخت برنامهها با مشارکت صاحبان محصولات که از همین حالا هشدارهایی را برای این رویکرد غیرکارشناسی و غیرفرهنگی بههمراه داشته، پوششهای خبری از انقلابهای کشورهای منطقه که ابتدا با عنوان بیداری اسلامی از آنها یاد میشد و مخاطبان رسانه ملی، به مرور و بدون هیچ توضیحی شاهد حذف اخبار این کشورها از بخشهای مختلف خبری شدند! (لابد خودشان باید حدس میزدند اخبار جدید با روایتهای قبلی رسانه ملی، خیلی فاصله دارد!) و موارد متعدد دیگری که هیچگاه شاهد پاسخگویی مدیران صداوسیما درباره آنها نبوده و نیستیم.
منبع: حاشیه
سیاهه سیاستهای انتقاد برانگیز صداوسیما
شیوه برگزاری مناظرات انتخاباتی سال 92 هم كه رسما «جوك سال» و باعث مضحكه كاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری شده بود و بسیاری از آن با عنوان «خنده بازار» یاد میكردند.
۱۳۹۲/۷/۲۲