وقتی مخالفان رفع فیلتر فیس بوك مبلغان آن می شوند

به گزارش نما، محمد حسنی سعدی در وبلاگ به کجا چنین شتابان نوشت: جالب ترین قسمت موضوع وقتی است که برخی از مراجع تقلید در خصوص استفاده از فیس بوک استفتاءکرده اند! مثل اینکه شما مثلا از مرجع تقلید خود استفتاء کنید : «سوار شدن به مترو از نظر شرعی چه حکمی دارد؟» یا مثلا استفتا کنید:« امروز بر خرید و استفاده از موبایل گلکسی سامسونگ از نظر شرعی چه حکمی مترتب است؟». البته مورد مشابهی در خصوص ارتباط تصویری موبایل هم در چند ماه پیش داشتیم که دردسر های زیادی را برای شرکت رایتل ایجاد کرد و این شرکت علیرغم تعهد اولیه خود مجبور شد بخش ارتباط تصویری را از خدمات خود به حالت تعلیق دربیاورد.

مخالفان فیس بوک چند دسته اند. دسته اول سیاسیونی هستند که فکر می کنند فیس بوک می تواند از طریق ایجاد شبکه های اپوزیسیون باعث بروز تشنج سیاسی و مشکلات امنیتی شود. این گروه به این فکر نمی کنند که شبکه های اجتماعی مخالف نظام یا از طریق فیلتر شکن های سهل الوصول و یا از طریق راه های آلترناتیو دیگر به کارخود ادامه می دهند وفیلتر شدن فیس بوک هیچ کمکی به جلوگیری از فعالیت آنان نمی کند. ایشان اگر به ریشه های اصلی ایجاد این اپوزیسیون ها و یا راهکار های مقابله یا اعتماد سازی برای آنان فکر کنند قطعا نتیجه بهتر و سریعتری می گیرند.

دسته دوم متدینینی هستند که فکر می کنند که فیس بوک با تسهیل در ایجاد روابط بین جنس مخالف و همچنین درج تصاویر خصوصی و غیر اخلاقی به اخلاق عمومی جامعه لطمه می زند. باز هم این گروه به این فکر نمی کنند که فیلتر شکن ها خیلی قابل دسترس تر از آن هستند که مانع این دسته شوند و تازه کسانی که دنبال این ماجرا باشند از طریق سایت های مشابه فیلتر نشده به راحتی کار خود را انجام خواهند داد و تازه برای تصاویر غیر اخلاقی بسیار راههای بهتری وجود دارد. در عین حال این عده که خواهان برخورد با این معلول ها هستند به این فکر نمی کنند که علت همه مسایل اخلاقی مواردی مثل مشکلات ازدواج و تعریف نشدن روابط دختر و پسر در جامعه است که باید اذهان را بسمت این مشکلات معطوف کرد.

دسته سوم نگرانند که اطلاعات شخصی افراد و اعضای فیس بوک موجب جاسوسی بیگانگان و سازمان های جاسوسی غرب شود. این دسته جایگزین های بومی چون فیس نما را پیشنهاد کرده اند که البته به این نکته توجه نکرده اند که هر نوع فعالیتی در فضای اینترنت به راحتی می تواند مورد استفاده این سازمان ها قرار بگیرد.

من خودم از مخالفان اتلاف وقت در شبکه های اجتماعی هستم و تغییرات سبک زندگی ناشی از این شبکه ها را نمی پسندم اما همه این مخالفان به این نکته هم توجه نمی کنند که فیلتر بودن فیس بوک آن را بیش از پیش محبوب کرده و همه جوانان را ترغیب می کند که حتما این میوه ممنوعه را تجربه کنند. کاش می فهمیدم چرا مخالفان رفع فیلتر فیس بوک این موارد بدیهی را چگونه درک نمی کنند و از چه می ترسند؟ کاش می دانستند همین تکرار دائمی نام فیس بوک در رسانه از زبان مقامات کشوری چقدر بر محبوبیت و شهرت این شبکه اجتماعی افزوده است.

تا کی می خواهیم برخورد با مسایل اجتماعی را با برخورد با معلول ها ادامه دهیم و اینگونه احساس رفع تکلیف کنیم؟