نسخه چاپی

سجاد و خانواده اش چشم انتظار كمك

گل‌های ایمون زاید به استقلال این نوجوان را سكته داد

پدر و مادرش بلافاصله او را به نزدیكترین بیمارستان در شهر دهدشت رساندند، سجاد به كما رفت و پزشكان به دلیل وضعیت بحرانی‌اش او را در آی‌سی‌یو بستری كردند. ابتدا به خانواده‌ش گفته بودند سجاد مرده است اما سه روز بعد به هوش آمد اما هیچ شباهتی با سجاد قبل از سكته مغزی نداشت. او دچار اختلال مغزی شدیدی شد كه كنترل تمام اعضای بدنش را از او گرفت.

به گزارش نما به نقل از عصرایران عشق و علاقه آتشین به تیم های استقلال و پرسپولیس و بحث و جدلهای میان هواداران این دو تیم گاه برخی را راهی گورستان، زندان یا بیمارستان کرده است.

در یکی از این موارد در چهارم بهمن ماه سال 1390 دوباره این دو تیم رو در روی هم قرار گرفتند و این بار سهم قرمزها برد بود و آبی ها شکست را متحمل شدند. بازی معروفی که در آن ایمون زاید با زدن سه گل استقلال استقلال را مغلوب پرسپولیس کرد.

اما همان زمان که زاید در ورزشگاه آزادی تهران مشغول گل‌زنی بود و هواداران این تیم در گوشه و کنار کشور سر از پا نمی شناختند، در روستای سرفاریاب بخشی از شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد نوجوانی به نام "سجاد" که عاشقانه هوادار تیم استقلال بود با هر گل این فوتبالیست لحظه به لحظه حالش دگرگون می شد.

سجاد اگر چه در نیمه اول با گل زنی استقلالی‌ها بی نهایت خوشحال شده بود اما نمی دانست واکنش‌هایش به گل‌هایی که تیم محبوبش در نیمه دوم می‌خورد چه سرنوشت شومی را برایش تدارک دیده است. او با هر گلی که وارد دروازه استقلال می‌شد بیشتر از قبل ناراحت و عصبانی می‌شد. تا اینکه در نهایت به دلیل حجم فراوان فشار عصبی دچار سکته مغزی شد.

پدر و مادرش بلافاصله او را به نزدیکترین بیمارستان در شهر دهدشت رساندند، سجاد به کما رفت و پزشکان به دلیل وضعیت بحرانی‌اش او را در آی‌سی‌یو بستری کردند. ابتدا به خانواده‌ش گفته بودند سجاد مرده است اما سه روز بعد به هوش آمد اما هیچ شباهتی با سجاد قبل از سکته مغزی نداشت. او دچار اختلال مغزی شدیدی شد که کنترل تمام اعضای بدنش را از او گرفت.

سجاد پیش از این ماجرا آنقدر استقلال را دوست داشت که هیچ لباسی جز آبی نمی پوشید و تمام در و پنجره خانه‌شان را به رنگ آبی درآورده بود. فوتبالیست محبوبش فرهاد مجیدی بود و هیچ چیز را با طرفداری از تیم استقلال عوض نمی کرد. اما پس از آن روز شوم و سکته ای که کرد حالا چنان حالش دگرگون شده که توانایی انجام هیچکدام از این کارها را ندارد، چون از آن تاریخ تا کنون روی تخت افتاده است و تنها از گلویش فریادهایی گنگ بیرون می‌زند.

هادی محقق فیلم‌ساز اهل استان کهگیلویه و بویراحمد و کارگردان فیلم "او خوب سنگ می زند" که فیلمش تا کنون جایزه پروانه زرین بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را از بخش بین‌الملل و سینمای ایران جشنواره فیلم کودک و نوجوان کسب کرده است با شنیدن داستان سجاد دست به کار تهیه مستندی کوتاه درباره او شد تا شاید به این وسیله فریاد کمک خواهی او و خانواده اش را به گوش دیگران برساند.

این کارگردان در رابطه با علت ساخت این فیلم به عصرایران می گوید: " خانواده سجاد عشایر هستند، پدرش بیکار است و وضع مالی مناسبی ندارند، با این حال آنها مجبورند با این وضع مالی بد از پسرشان که به خاطر عشق و علاقه به تیم محبوبش دچار سکته شده مراقبت کنند. در حالی که هزینه های درمان و نگهداری او به نسبت برای این خانواده زیاد است. من و تعدادی از همکارانم تلاش کردیم با ساخت این مستند و رایزنی با برنامه 90 صدای سجاد و خانواده اش را به گوش خیرین یا مسئولان باشگاه استقلال برسانیم تا شاید به این خانواده کمک کنند."

او در ادامه می افزاید: " با این حال فردوسی پور مجری و تهیه کننده 90 با وجود قول هایی که برای پخش این مستند داده بود در نهایت با اعلام اینکه فیلم سیاه و تلخی است آن را پخش نکرد." هادی محقق می گوید امیدوارم با پخش این فیلم در رسانه‌های جمعی کسانی که می توانند به اعضای این خانواده کمک کنند تا شاید راهی برای بهبودی سجاد یا حداقل کم شدن بخشی از مشکلات مالی آنها پیدا شود.

۱۳۹۲/۹/۲۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...