به گزارش نما - رورنامه اعتماد نوشت: هفته پیش تیتری از جملات فرماندار شمیرانات در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه چند خانواده در مجموعه تاریخی سعدآباد تهران به شکل غیرقانونی سکونت دارند.
جملهاي كه خوانندگان را به آناليزهاي ذهني وا ميداشت، اگر خانههاي مسكوني در مجموعه سعدآباد وجود دارد چرا ما تا به حال در بازديدهايمان از مجموعه، اين خانهها را نديدهايم؟ آيا اين خانوادهها در بناهاي واجد ارزش تاريخي سكونت دارند؟ سكونت غيرقانوني تعدادي بازنشسته در مجموعه سعدآباد كه اثري ملي است، اتفاق جديدي است؟ يا مسوولان به تازگي به فكر آن افتادهاند؟ آيا واقعا اين ساكنان به شكل غيرقانوني در اين خانهها ساكناند يا... براي يافتن پاسخ اين سوالات راهي كاخ سعدآباد شديم.
اما مجموعهاي كه فرماندار از آن سخن گفته بود، بيرون از اين مجموعه قرار داشت، انتهاي خيابان البرز كوه و قبل از آغاز محدوده نظامي پادگان امام علي (ع) تابلويي راهنماييمان ميكند، «مجتمع مسكوني اخگر» همان محدودهاي است كه فرماندار از آن سخن گفته، هر چند به گفته اهالي در بازديدي كه آقاي خان محمدي از مجموعه سعدآباد داشتند اين مجتمع مسكوني ميزبان او نشده و فرماندار حتي تا پاي ديوار چند هزار متري كه مجموعه را از منطقه مسكوني جدا ميكند هم نيامده تا از نزديك ببيند اين مجتمع خارج از محدوده سعدآباد قرار دارد.
ورودي مجتمع را پلههايي قديمي تشكيل داده و منتهي به دري ميشود كه به محوطهاي آرام با درختان پير چنار باز ميشود. يك سمت ديواري آجري است كه درختان بلند كاخ سعدآباد پشت آن قرار دارد و اين حريم بين مجتمع مسكوني و مجموعه سعدآباد را مشخص ميكند و يك سمت خانههايي با شيروانيهاي فلزي كنار هم رديف شدهاند.
خانههايي با ميانگين متراژ ١٠٠ متر؛ اما در صحبتهاي مسوولان در خصوص اين خانهها آمده است اين خانهها ٢ تا ٣ هزار متر مربع وسعت دارند و همين موضوع اين شبهه را ايجاد كرده كه سكونت در بناهاي واجد ارزش تاريخي مجموعه صورت گرفته است. بعضي از ساكنان حاضر به مصاحبه نيستند، اما چند نفري كه متوجه ميشوند براي تهيه گزارش آمدهايم از شرايط سكونتشان ميگويند، مشكلات اهالي شهرك مربوط به روزهاي اخير نيست، ٢٠ سالي ميشود كه كشمكشهاي قانوني دارند و با وجود اينكه در دادگاه توانستهاند با مستنداتي كه ارايه كردهاند پرونده سكونتشان را در اين مجتمع مختومه كنند و حكم قضايي بگيرند، اما گويي اين رشته سر دراز دارد، اهالي توانستهاند احكامي از جمله: حكم منع تعقيب از دادسراي الهيه، حكم بدوي و تاييد آن در دادگاه تجديد نظر از دادگاه عمومي ٩٠ انقلاب، حكم دادسراي نظامي شعبه ٥ بازپرسي را از دادگاه بگيرند، اما باز هم در رسانهها حرف از تصرف اين خانهها از جانب اهالي است. حتي فيش اشتراكات آب و برق و گاز ساكنان هم در دسترس است، در صورتي كه مسوولان اعلام ميكنند ساكنان به رايگان از آن استفاده ميكنند.
مرد مسني كه با موتور در حال عبور است، ميگويد از نوجواني در اين محله سكونت داشته و در مجموعه سعدآباد به عنوان كارمند بخش فضاي سبز در كاخ سعدآباد مشغول به كار بوده و بعد هم استخدام ميراث فرهنگي شده و حالا چند سالي است بازنشسته شده است. ميگويد: «من از سال ٤٩ در اين خانه ساكن شدهام، آن زمان اين جاده مالرو دربند بود، خانههاي زيادي در اين محدوده بودند اما الان فقط ١٩ خانوار در اين مجتمع زندگي ميكنند، بعضي از اين املاك سند منگولهدار دارند. حدود ٥٠ خانواده در اين محدوده زندگي ميكردند اما به مرور از اينجا رفتند. بعد از انقلاب اين ديواري كه ميبينيد روبهروي خانهها كشيدند و فضاي مسكوني را براي تامين امنيت كاخ، از مجموعه سعدآباد جدا كردند.
ما از ديوار كه بالا نيامدهايم اينجا را تصرف كنيم، با دستور مسوولان وقت آمدهايم، اسنادي كه به ما مجوز سكونت در اين خانهها را داده موجود است. ما سالهاست در اين خانهها زندگي ميكنيم، همسايههايي داريم كه ٧٠ سال است اينجا زندگي ميكنند، چرا مسوولان حالا يادشان افتاده كه ما غيرقانوني در اين خانهها ساكنيم؟»يكي ديگر از سكنه مجتمع اخگر از سال ٥٨ امين اموال مجموعه سعدآباد بوده و حالا ٨ سالي ميشود بازنشسته شده است، ميگويد: «من قبل از انقلاب در كاخ مشغول به كار بودم و بعد از انقلاب هم از سال ٥٨ دعوت به كار شدم تا در موزههاي مجموعه سعدآباد مشغول شوم، اما منزل من فاصله زيادي از كاخ داشت از آقاي ملكي - فرمانده حفاظت از منطقه سعدآباد- خواستم تا فضايي را در نزديكي كاخ در اختيار خانوادهام قرار دهد. ما با دستور آقاي ملكي فضايي را كه حتي شبيه خانه هم نبود تحويل گرفتيم، خودمان اين فضا را تبديل به خانه كوچكي كرديم. اين خانه را ميراث فرهنگي به ما نداده كه بخواهد پس بگيرد. ضمن اينكه حدود ٢٠٠ هزار قلم اموال تاريخي مجموعه سعدآباد تحويل من بود و به لحاظ مسووليتي كه من در مجموعه داشتم نميتوانستم جاي ديگري سكونت داشته باشم، از ساعت ٦ صبح تا ١٢ شب من در مجموعه سعدآباد بودم. ميراث فرهنگي تمام اموالي كه به من تحويل داده بودند از من تحويل گرفتند و بعد حكم بازنشستگيام را صادر كردند. به ما ميگويند اينجا ملك دولت است، اما نميبينند وجدان چه ميگويد؟ ما تمام اين سالها تمام وقت در اختيار مجموعه سعدآباد با جان و دل كار كردهايم، ما تمام اين سالها از اموال اين كاخها محافظت كردهايم حالا رسانهها مينويسند ساكنان غيرقانوني، به ما برچسب تصرف عدواني زدهاند، هر كجا ميرويم به ما ميگويند
« اين ساكنان غيرقانوني سعدآباد شما هستيد؟»يكي از ساكنان مجتمع هم در تكميل صحبتها ميگويد: «مسوولان براي تخليه اين خانهها بحث امنيت مجموعه را بهانه ميكنند، اما مگر در اين سالها حضور ما امنيت مجموعه را به خطر انداخته؟ خطايي در اين سالها از ما سرنزده كه امنيت را دچار اخلال كند، حالا چرا امنيت اين محدوده مهم شده است؟ ما يك خواسته داريم، اينكه حقوق ما ضايع نشود. اگر همين خانهها را از ما بگيرند ما بايد كنار خيابان چادر بزنيم، شان ساكنان اين خانهها اين نيست، ما در همسايگيمان جانباز هفتاد درصد داريم، كساني داريم كه براي ميراث فرهنگي زحمت كشيدهاند و جوانيشان را گذاشتهاند، حالا حقشان اين نيست كه اين طور در رسانهها در موردشان صحبت كنند و يكطرفه به قاضي بروند.»
اما يحيي نقيزاده، مديركل امور حقوقي سازمان ميراث فرهنگي در خصوص وضعيت حقوقي اين ساكنان به «اعتماد» ميگويد: «اين ساكنان اوايل انقلاب به جهت وضعيت موجود توانستهاند مجوزهايي براي سكونت در اين خانهها بگيرند. صرف نظر از اينكه شخصي كه اذن به سكونت اين افراد داده است مجوز قانوني داشته يا نه، در حال حاضر مالك اين املاك دولت است و اذن خود را برداشته است، امكان ادامه استقرار آنها در اين املاك به هيچوجه وجود ندارد و از نظر ما تصرف غيرقانوني است. اينكه ميگويند ما قبل از انقلاب در اين خانهها ساكن بوديم، حقي برايشان ايجاد نميكند.»نقيزاده در مورد گفتههاي ساكنان كه اعلام كردهاند اين زمينها متعلق به بنياد مستضعفان است، نه ميراث فرهنگي ميگويد: «املاك مربوط به دولت به نام دولت است و بهرهبردار آن ميراث فرهنگي است. و اين موضوع يك بحث حقوقي بين بنياد و سازمان ميراث فرهنگي است، اما اين بحث حقوقي تغييري در اصل قضيه ايجاد نميكند و حتي اگر اين محدوده متعلق به بنياد هم باشد، ساكنان بايد آن را تخليه كنند. اين املاك به موجب قانون به ميراث فرهنگي و دولت واگذار شده است. »