نسخه چاپی

هزینه «یتیم خانه ایران» 8 میلیارد یا 28 میلیارد؟

ابوالقاسم طالبی كارگردان «یتیم خانه ایران» اعلام كرد برآورد هزینه های ساخت این فیلم ۲۸ میلیارد بوده است در حالی كه آن را با ۸ میلیارد ساخته‌اند.

به گزارش نما به نقل از مهر: ابوالقاسم طالبی کارگردان «یتیم خانه ایران» اعلام کرد برآورد هزینه های ساخت این فیلم ۲۸ میلیارد بوده است در حالی که آن را با ۸ میلیارد ساخته‌اند.

فیلم سینمایی «یتیم خانه ایران» این روزها بر پرده سینما است و روایتگر قحطی سال های ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷ است، قحطی که در آن تلفات زیادی برجای گذاشت و علاوه بر ضرر مالی و جانی مردم ایرانی را به لحاظ روحی هم تضعیف کرد، به طوری که دیگر توان مقاومت برابر دیکتاتورهای آن دوران را نداشتند.

ابوالقاسم طالبی نویسنده و کارگردان، جعفر دهقان، برایان طرفه، بهار محمدپور، سحر جراح بازیگران این فیلم درباره روند ساخت این اثر صحبت کردند.

کارگردان «یتیم خانه ایران»: نشان دادن گرسنگی به افراد سیر سخت است!

ابوالقاسم طالبی در بخش نخست گفتگویش از دلایل وقوع این قحطی و نقش موثر انگلیس در آن گفت. از اینکه انگلیسی ها یک هوشمندی در استعمارها و استثمارهای خود داشته اند که اول استحمار می کنند بعد استثمار.

به گفته او، انگلیس‌ها اتاق فکری برای انجام سیاست ها و عملیاتی کردن آنها در هند و لندن تشکیل می دادند و افراد هوشمند را برای رساندن اطلاعات صحیح به این اتاق فکر ها جذب می کردند به طوری که حتی کوچکترین اطلاعات از کاخ شاهان گرفته تا خانه های رعیت در خدمت انگلیسی ها قرار می گرفت و آنها این اطلاعات را جمع بندی و سپس بر اساس آنها اقدام می کردند.

*آقای طالبی روند انتخاب بازیگران خارجی این اثر چگونه بود؟

ابوالقاسم طالبی: هنگامی که می خواستم این بازیگران خارجی را انتخاب کنم آنها مشغول ایفای نقش در یک نمایش با نام «اولیورتوئیست» بودند و از آنجا با همدیگر آشنا شدیم.

*آقای برایان طرفه! شما در یک فیلم علیه نظام سلطنتی انگلستان بازی کرده اید؟ این موضوع برای شما مشکلی پیش نمی آورد؟

برایان طرفه: من ایرلندی هستم و فکر نمی کنم مشکلی به خاطر ایفای نقش در این فیلم برای من به وجود بیاید. ایرلندی ها هم مثل ایرانی ها دل خوشی از انگلستان ندارند. ما ضرب المثلی در ایرلند داریم که مردم هر اتفاق بدی که می افتد می گویند کار، کار انگلیس است.

ایرلندی ها هم مثل ایرانی ها دل خوشی از انگلستان ندارند. ما ضرب المثلی در ایرلند داریم که مردم هر اتفاق بدی که می افتد می گویند کار، کار انگلیس است*شما پیش از حضور در پروژه «یتیم خانه ایران» اطلاعی از قحطی پیش آمده در ایران در سال های ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷ داشتید؟

طرفه: نه من نمی دانستم. هنگامی که فیلمنامه را خواندم و با قحطی ایران آشنا شدم، فهمیدم که چه بلایی بر سر ایرانیان آمده است. برای آشنایی بیشتر با این موضوع کتاب های تاریخی زیادی درباره آن خواندم البته این موضوع که در چنین فیلمی بازی کرده ام به معنی این نیست که لزوما صد در صد موافق با تصویری که از انگلیسی ها ارایه شده است، باشم اما به هر حال خوشحالم در فیلمی که قسمتی از تاریخ فراموش شده را روایت می کند، بازی کرده ام. در حال حاضر مهم این است که با ساخت این فیلم توسط ابوالقاسم طالبی، مردم ایران با حلقه مفقوده تاریخ ایران آشنا شده اند.

من برای آگاهی بیشتر از این موضوع ۲ کتاب تاریخی با عنوان های «خاطرات دانسترویل» و «افسر اطلاعاتی داناهو» را خواندم و متوجه شدم که در پشت پرده قحطی ایران چه چیزی بوده است! البته در طول کار ابوالقاسم طالبی هم به من بسیار کمک می کرد. من قسمت هایی از آن کتاب ها را یادداشت و آنها را با طالبی چک می کردم.

طالبی: با توجه به اینکه حجم آن کتاب ها کم بود من خودم موضوعاتی را به زبان انگلیسی به بازیگران خارجی می دادم و از آنها می خواستم که این مطالب را جستجو کنند البته این کار را برای درگیر شدن بیشتر آنها با نقش نیز انجام می دادم.

*آقای برایان! در قسمتی از فیلم به قحطی سیب زمینی در ایرلند اشاره می شود، فکر می کنید قحطی سال های ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷ با قحطی ایرلند تناسبی داشته باشد و آیا این ها به هم نزدیکی دارند؟

برایان: برای انگلیس قطحی ایران یک موضوع کوچک و عادی بود. آنها فکر می کردند این رخداد اتفاق کوچکی است که از تاریخ فراموش می شود، هر چند در هر ۲ قحطی یک اتفاق افتاده ولی هدف آنها متفاوت بوده است. درایرلند برای تصاحب زمین ها از دست کشاورزان قحطی سیب زمینی به وجود آمد اما در ایران هدف انگیسی ها دستیابی به نفت ایران و باز کردن راه کشور به سمت باکو و حفاظت از هند بود اما با این وجود در ایرلند ۴ میلیون نفر بر اثر انقلاب سیب زمینی کشته شدند که اکثر آنها کاتولیک ها بودند به همین دلیل هنوز هم که هنوز است جمعیت کاتولیک ها به آن اندازه قبلی خود نرسیده است.

*خانم بهار محمدپور! ایفای نقش در پروداکشن های تاریخی کار آسانی نیست. چگونه برای ایفای این نقش انتخاب شدید؟

بهار محمدپور: زمانی که پیش تولید «یتیم خانه ایران» شروع شد من مشغول ایفای نقش در یک تئاتر بودم در همان زمان عوامل این فیلم برای تماشای آن نمایش آمده بودند، در همان جا در نظر گرفتند که بروم و تست بدهم. خوشبختانه با عنایت خداوند برای ایفای این نقش انتخاب شدم. البته ابتدا قرار بود نقش اعظم یعنی دختر خودم را در فیلم بازی کنم اما به یکباره نقش اول «یتیم خانه ایران» یعنی قدسی را بازی کردم. به هر حال هر بازیگری هنگامی که چنین فیلمنامه ای به او پیشنهاد شود حاضر به ایفای نقش در آن است.

*به هرحال بازیگری در مدیوم تئاتر و سینما با همدیگر متفاوت است. چگونه توانستید از عهده این نقش برآیید؟

محمدپور: از آقای طالبی خیلی ممنونم که این فرصت را به من دادند که بتوانم توانایی خودم را نشان دهم. این کار بسیار سخت بود. به هر حال من یک بازیگر تئاتر هستم، بازیگر تئاتر صدای بلندی دارد و مسلما حرکاتش غلو شده است و باید خودش را جمع‌ و جور کند و صدایش را به کنترل خودش در بیاورد. روی این موضوعات خیلی تمرین شد و چند کتاب و دست نوشته به من دادند که آنها را مطالعه کنم. من مطالعه کردم و تازه به عمق قضیه پی بردم که وای ما کجاییم. بسیار قصه ناراحت کننده ای بود و تاکنون هیچکس به آن نپرداخته بود، بنابراین برای من بسیار ارزشمند بود که این اطلاعات را در اختیارم قرار دادند. بر همین اساس تمرین های بسیار زیادی انجام شد. من بسیار برای این نقش تمرین کردم تا بتوانم آقای طالبی را راضی نگه دارم. نکته بعد حضور بازیگران بسیار قوی بود که در این فیلم سینمایی ایفای نقش می‌کردند. بازیگران این فیلم همه در سطح استادی و پیشکسوت بودند و من از همه کوچکتر بودم که می توانستم نقش اول این فیلم را بازی کنم. به همین دلیل زمانی که فیلم کلید خورد و در مقابل دوربین قرار گرفتم آنقدر ترسیده بودم که نه راه پس داشتم و نه راه پیش. فقط گفتم خدایا خودت کمکم کن که از عهده بازی این کاراکتر بر بیایم.

جعفر دهقان: من نیز می‌خواهم بگویم که بازی کردن در آثار تاریخی کار هر کسی نیست. به نظرم تنها یک چیز است که کسانی را که در آثار تاریخی به ایفای نقش می پردازند در طول کار نگه می‌دارد که بتوانند چنین شرایط سختی را تحمل کنند و آن هم عشق است. اگر بازیگری علاقه به بازی در فیلم‌های تاریخی نداشته باشد و اعتقاد و باور قلبی در درونش وجود نداشته باشد، نمی‌تواند چنین بازه زمانی طولانی را تاب بیاورد و تحمل کند که هر روز ساعت ۵ صبح تا ۶ غروب سر صحنه فیلمبرداری باشد. تنها عشق می‌تواند این کار را ممکن کند. در یک کلام می گویم کارهای بزرگ را باید آدم های بزرگ انجام دهند تا بتوانند تا آخر کار با عشق ادامه دهند و تمام کنند و من این عشق را در خانم محمدپور دیدم چون تئاتری بود.

*آقای طالبی تاکیدتان بر این که حتما بازیگری که انتخاب می‌کنید تئاتری باشد چه بوده است؟ آیا شما هم به این سخت‌کوشی و توانایی تئاتری ها اعتماد کردید؟

طالبی: بله حتما همین بوده و به همین علت نزدیک به ۱۱۰ بازیگر تئاتر را به «یتیم خانه ایران» آوردیم. برخی از بازیگر سینما، همزمان می‌خواهند در چند پروژه سینمایی دیگر بازی کنند و به هیچکس «نه» نگویند و همه جا باشند ولی کار ما به شکلی بود که نمی‌توانستیم شرایط را اینطور فراهم کنیم. ما اصل را بر بازیگران خارجی گذاشتیم که از وقتی وارد پروژه می شوند، خیلی خرج روی دست ما نگذارند چرا که آنها هفته‌ای دستمزد می‌گرفتند که تقریباً این مبلغ ۳۰۰ پوند می‌شد. برای همین دستمزد تمام بازیگران خارجی‌مان حدود پانصد میلیون تومان شد. واقعا طوری تنظیم کردیم که کمترین هزینه ها را داشته باشیم به همین دلیل سعی کردیم که تئاتری ها را بیاوریم که هم دل به کار بدهند و هم درگیر پروژه سینمایی دیگری نشوند. به همه آنها هم گفته بودیم که یک سال در اختیار ما هستید و نباید ریش ها و موهای خود را بزنید. آنها هم واقعا رعایت می‌کردند. کسانی هم که نقش‌های یتیم خانه را ایفا کردند همه‌شان تئاتری بودند و تحصیلات‌شان هم در همین زمینه بود. خانم محمدپور هم یکی از آنها بود برای من بسیار تجربه خوبی بود و به این نتیجه رسیدم که از پتانسیل بازیگران تئاتر می‌توان استفاده کرد.

دهقان: من می خواستم به این نکته اشاره کنم که همواره آثار تاریخی در تلویزیون ما جزو پر مخاطب‌ترین آثار بوده‌اند. به طوری که از هر فردی بپرسید که کدام یک از آثار رسانه ملی را دوست دارید؟ مطمئناً در میان علاقه‌مندی‌های وی آثار تاریخی مشاهده می‌شود. اما شاید سینماروهای امروز خیلی به این نکته توجه نداشته باشند. واقعیت این است که سینمارو ها یک ذائقه‌ای پیدا کرده‌اند که چیزی شبیه به قبل انقلاب است، البته ارزش گذاری نمی‌کنم که خوب یا بد است. به هر حال برخی مثلا می‌خواهند با نامزد خود به سینما بروند و به همین دلیل دوست ندارند شاهد دیدن صحنه‌های ناراحت کننده باشند.

طالبی: واقعیت همیشه تلخ است. من آنچه را که نشان دادم شاید یک صدم آنچه رخ داده است، باشد. مثلا در آن زمان یک روستای پانصد نفره همه از گرسنگی و قرض مرده‌اند. چنین فاجعه‌ای را می‌توانید تصور کنید؟

دهقان: به هر حال مخاطب باید این نوع فیلم ها را ببیند و با تاریخ خود آشنا شود. باید ببیند که قحطی چه چیزهایی را با خود به همراه دارد.

طالبی: در مجموع نشان دادن گرسنگی به افرادی که سیر هستند، سخت است. به هر حال ما تلاش خودمان کرده‌ایم. این را هم باید بگویم که برآورد ما از هزینه های ساخت این فیلم ۲۸ میلیارد بوده است در حالی که آن را با ۸ میلیارد تمام کردیم. دستمزدهای مان هم بسیار پایین بود. یادم است که آقای علی‌اکبری گفتند ما ۳-۴ سال قبل از ساخت «یتیم خانه ایران»، فیلم سینمایی «استرداد» را نزدیک به همین هزینه‌ها ساختیم.

* آقای طالبی ما طی این چند ساله در سیاست‌های خارجی خود دچار تحول شده‌ایم و شما در برخی از صحنه‌های فیلم صراحتاً اعلام می‌کنید اگر یک کشور دنباله رو لیدر خود نباشد دچار مشکل می‌شود که گویا می‌خواستید نسبت به شرایط کنونی هشدارهایی بدهید.

طالبی: واقعیت این است که اگر ما راه امام راحل (ره) را گم کنیم حتما سیلی خواهیم خورد. زمانی قائم مقام فراهانی را در یک اتاق گرسنه نگه داشتند تا شهید شد، زمانی رگ امیر کبیر را زدند، زمانی شیخ فضل الله را به دار کشیدند، حتی زمانی دکتر مصدق و آیت الله کاشانی را منزوی کردند. به جز سی تیر، مردم حمایت از رهبران اجنبی ستیز را رها و فراموش می کنند. نمی‌شود که بزرگانمان را که با اجانب چنگ در چنگ می اندازند جلو بیندازیم و بعد رهایشان کنیم.

*آقای برایان شما قبل از آمدن به ایران یک نگاهی به ایران و وضعیت آن داشتید که قطعا با حضورتان در ایران این دیدگاه کامل‌تر شده است. می خواهم در مورد این تجربه حرف بزنید.

برایان: من قبلا کتاب های تاریخی به خصوص درباره تاریخ ایران خوانده بودم اما این قسمت از تاریخ هم در تاریخ ایران و هم در تاریخ انگلستان گمشده بود که برایم جدید بود.

*ایران در این دوره که فیلم «یتیم خانه ایران» در آن می‌گذرد تحت استثمار بوده است و مردم ما روحیه مبارزه طلبی نداشته‌اند، اما ایران امروز نه تنها تحت سلطه نیست بلکه گفتمان جدیدی را در جهان به وجود آورده است. در مورد این تفاوت چه نظری دارید؟

برایان: این همان اتفاقی است که در اروپا در قرن ۱۹ افتاد اما در آسیا این اتفاق در قرن ۲۰ افتاده است.

*خانم جراح شما در این اثر هم بازیگر بودید هم مترجم. شما هم از کارتان بگویید.

سحر جراح: من در سمت مترجم و بازیگر بدون تعارف از آقای طالبی تشکر می‌کنم، او واقعا به من اعتماد کرد، زیرا من فکر نمی‌کردم که دستیار کارگردان پروژه بزرگ این چنینی شوم. همسر من نیز هلندی است و در فیلم نیز بازی داشت. نتیجه سکانسی که بازی کردم حاصل اعتماد آقای طالبی بود البته باید بگویم که به دلایل خاصی استرس داشتم و نمی‌خواستم بازی کنم، اما آقای طالبی شب قبل از سکانس مورد نظر گفتند می‌خواهید یک بار بازی کنی که من ببینم و متوجه باشی که کارت را درست انجام داده‌ای و استرس نداشته باشی؟ من هم گفتم اگر اجازه بدهید چون این سکانس حسی است تنها یکبار انجام دهیم. درباره ترجمه هم باید بگویم کار ترجمه فیلم برایم سخت نبود، تعداد بازیگران و شرایط محیطی سخت بود که همسرم به من بسیار کمک کرد تا کم نیاورم. به هر حال در مجموع این پروژه بسیار سخت بود. واقعا گاهی فشار کار بسیار زیاد می‌شد.

۱۳۹۵/۹/۱۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...