نسخه چاپی

دیر بجنبیم پیر شده‌ایم!

فرزند بیشتر، زندگی شادتر، افسردگی كمتر

عکس خبري -فرزند بيشتر، زندگي شادتر، افسردگي کمتر

سیاست‌های غلط دولت‌ها در كاهش امكانات كمك معیشتی به خانوار‌های پراولاد نیز در امتناع خانواده‌ها از فرزندآوری بی‌تأثیر نیست. همچنین دسترسی آسان به وسایل جلوگیری از حاملگی نیز از مواردی است كه نقش آن در كاهش فرزندآوری انكارنشدنی است

حسین سروقامت- در جهان امروز سبک زندگی (Lifestyle) بسیار مهم شمرده می‌شود؛ مجموعه‌ای از منش‌های ذاتی ما و همچنین روش‌هایی که برای ادامه حیات برگزیده‌ایم. بحث سبک زندگی در بسیاری از سخنان رهبر فرزانه و از جمله بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. ایشان در مهر ماه ۱۳۹۱ در جمع پرشور جوانان خراسان‌شمالی سؤالات مهمی را در این خصوص مطرح نموده و آسیب‌شناسی آن‌ها را خواستار شدند. در پاسخ به این مطالبه اساسی هر هفته یکی از این سؤالات را مطرح نموده، به بررسی پاسخ خواهیم پرداخت. تا‌کنون با توجه به بیانات رهبری به ۲۱ پرسش پرداخته‌ایم و، اما سؤال بیست و دوم. مطالبه مقام‌معظم رهبری به این شرح است: «حد زاد و ولد در جامعه ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیم زمان‌دار و نیاز به زمان و مقطعى را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت! مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت باز کنید. بعد شما شیر را باز کنى و بروى! ما‌ها رفتیم، غافل شدیم؛ ۱۰ سال، ۱۵ سال بعد. حالا به ما گزارش می‌دهند که آقا جامعه ما در آینده نه‌چندان دورى، پیر خواهد شد؛ این چهره جوانى که امروز جامعه ایرانى دارد، از او گرفته خواهد شد. حد زاد و ولد چقدر است؟»
و ناگهان وارد مسیر سالمندی شدیم

گاهی برای ورود مناسب به یک بحث تلنگری نیاز است. اجازه دهید این تلنگر از سوی «بنیاد بیل و ملیندا گیتس» باشد که یکی از قدرتمندترین بنیاد‌های خیریه در جهان است. مدیریت این بنیاد را «بیل گیتس» و همسرش «ملیندا» که فعال حقوق بشر است و به‌عنوان یکی از سردمداران و مروجین کاهش جمعیت در دنیا شناخته می‌شود، به عهده دارند. ملیندا گیتس در صفحه شخصی خود در توییتر با اشاره به ایران می‌نویسد: «سریع‌ترین کاهش نرخ فرزندآوری به ازای هر زن در تاریخ دنیا در ایران اتفاق افتاده است!» وی در همین توییت به اواخر دهه ۹۰ میلادی اشاره می‌کند و می‌گوید: «جایی که بزرگ‌ترین کارخانه تولید وسایل پیشگیری از بارداری در جهان، در دهه ۹۰ در آن برپا شد.» مقصود خانم گیتس همان برنامه کنترل جمعیت یا چیزی بود که با نام «تنظیم خانواده» در ایران به راه افتاد و توانست تأثیر زیادی بر کاهش جمعیت ایران بگذارد. آمار‌ها حکایت از آن دارد که تا ۲۰ سال آینده ایران کشوری سالمند و پیرترین کشور منطقه خواهد شد. کمیسیون تازه تأسیس جمعیت مجلس یازدهم نیز اعلام کرده است که اگر از پنجره جمعیتی فعلی عبور نکنیم، باید اوج‌گیری بحران سالمندی را در دهه ۱۴۳۰ شاهد باشیم. در‌حالی‌که هنوز زیرساخت‌های کشور برای جمعیت سالمند آماده نشده است.


وضعیت فرزندآوری در سال‌های اخیر

بر‌اساس گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی، در سال ۱۳۹۸ نرخ زاد و ولد در کشور با ۵/ ۱۴ تولد به ازای هر هزار نفر به کمترین حد خود در ۵۰ سال گذشته رسیده است. در این گزارش آمده است که از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۴ میزان موالید در کشور افزایش داشت، اما پس از سال ۱۳۹۴ به علت خالی شدن توان درونی جمعیت، تعداد تولد‌ها با شیب تقریباً تندی شروع به کاهش کرد. در سال ۱۳۹۷ میزان موالید کشور نسبت به سال قبل با کاهش بیش از ۸ درصدی مواجه شد که در دو دهه اخیر بی سابقه بود. در شش ماهه اول سال ۱۳۹۸ نسبت به شش ماهه اول سال ۱۳۹۷ این تعداد با ۱۳درصد کاهش مواجه شد و کاهش بیش از ۹۲ هزار تولد را به همراه داشت. تعداد تولد‌های سال ۱۳۹۷ در مقایسه با سال ۱۳۹۴ نشان‌دهنده کاهش ۲۰۳ هزار و ۷۱۰ نفری موالید است. همچنین، میزان موالید از حدود ۲۰ در هر هزار نفر جمعیت در سال ۱۳۹۴ با کاهشی محسوس به ۷/ ۱۶ در هر هزار نفر جمعیت در سال ۱۳۹۷ رسید. طبق برآورد‌های انجام شده بر مبنای نتایج سرشماری، جمعیت ایران در پایان نیمه اول سال ۹۸ به ۸۲ میلیون و ۷۷۶ هزار و ۲۷۰ نفر رسیده است. نرخ رشد جمعیت ایران نیز از ۲۹/۱ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۲۴/ ۱ درصد در سال ۱۳۹۵ رسید. طبق این گزارش، برآورد‌ها نشان می‌دهد که نرخ رشد جمعیت در حال حاضر به حدود یک درصد رسیده است و پیش‌بینی می‌شود کشور در سال‌های آینده با کاهش بیشتر نرخ رشد جمعیت مواجه شود. برخی کارشناسان تحولات جمعیت می‌گویند تاریخچه تحولات جمعیت ایران فراز و نشیب‌های زیادی طی کرده است، اما ظاهراً بناست سال ۱۳۹۸ سال ثبت رکورد‌های تاریخی در پیشینه تحولات جمعیت ایران باشد. سال ۱۳۹۸ تاکنون دو رکورد را به نام خود ثبت کرده است. نخست رکورد کاهش بیش از ۱۷۰ هزار تولد فقط در یک سال و رسیدن آمار تولد‌های کل کشور به رقم یک میلیون و ۱۹۶ هزار تولد و دوم کاهش نرخ رشد جمعیت ایران برای نخستین‌بار در تاریخ کشورمان به کمتر از یک درصد!


عوامل کاهش نرخ زاد و ولد

جز عواملی که در کاهش امر ازدواج مؤثرند، عوامل دیگری وجود دارند که در کاهش نرخ زاد و ولد اثرگذار هستند. لازم به ذکر است اسناد بالادستی و قوانین مربوط به افزایش جمعیت، تسهیل ازدواج و فرزندآوری بر زمین مانده و آمار‌ها نشان می‌دهد که ما همچنان در مسیر درستی از نظر جمعیتی قدم برنمی‌داریم. از منظر جمعیت‌شناسی نرخ زاد و ولد به معنی متوسط تعداد فرزندانی است که یک زن در طول عمر خود متولد می‌کند. تحقیقات گوناگون نشانگر آن است که این نرخ در سال‌های اخیر دائماً رو به کاهش بوده است، بنابراین این پرسش مطرح می‌شود که با وجود مطالبه اطرافیان زوج‌ها و همچنین با وجود آنکه فرزند محصول عشق و عاطفه و حاصل تمایل به بقای نسل است، چرا فرزندآوری از سوی زوج‌های جوان تا این حد به تأخیر می‌افتد؟ عوامل متعددی در این خصوص مؤثرند که ما به بخشی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم.

عوامل اقتصادی: شرایط اقتصادی از عوامل مهم کاهش نرخ زاد و ولد و رکورددار شدن آن است. بسیاری از زوج‌های جوان مطمئن نیستند که در صورت فرزندآوری در شرایط اقتصادی کنونی بتوانند از عهده هزینه‌های آن برآیند. برخی از این هزینه‌ها را می‌توان در مواردی همچون خورد و خوراک، پوشاک، بهداشت و درمان، آموزش، حمل و نقل، تفریح و فراغت در نظر گرفت. امروزه هزینه مدارس غیر‌انتفاعی و برخی دانشگاه‌ها کمرشکن است. تمایل بچه‌ها به مهاجرت از دغدغه‌های مهم برخی خانواده‌هاست. ازدواج فرزندان در بسیاری از اوقات با مقوله‌هایی همچون شغل، مسکن، معیشت و خودرو گره خورده و از سوی دیگر نرخ بیکاری بالاست. تأمل در چنین مواردی می‌تواند به قدر کافی بازدارندگی ایجاد کند. البته این مشکل به‌تن‌هایی بازدارنده نیست، زیرا در میان ثروتمندان نیز با وجود وضعیت مادی مناسب شاهد کاهش زاد و ولد هستیم.

سطح توقع خانواده‌ها: امروزه سطح توقع خانواده‌ها نیز از جمله مسائلی است که به مشکلات زوجین افزوده است. از این رو توصیه می‌شود خانواده‌ها از جهات گوناگون کفو یکدیگر بوده، از تراز یکسانی برخوردار باشند. البته انتخاب «سبک زندگی مینیمال» نیز می‌تواند در رفع این مشکل کارگشا باشد. در سبک زندگی مینیمال دغدغه «داشتن» را کم کرده، در عوض برای امور مهمی نظیر «خانواده» جا باز می‌کنیم. برای کار‌های مطلوب همچون مطالعه و ورزش و هنر وقت ایجاد می‌کنیم. خدمت به مردم را سرلوحه کار خویش قرار داده، ترس از شکست را کمتر و اعتماد به نفس را بیشتر می‌کنیم. انتخاب چنین سبک زندگی آرامش‌بخشی می‌تواند به بهبود شرایط خانواده انجامیده، کاهش انتظارات دو طرف را به همراه داشته باشد.

عوامل اجتماعی: برخی خانواده‌ها با شرایط اجتماعی خاصی مواجهند که در کاهش نرخ زاد و ولد مؤثر است. اینکه هیچ وقت برای فرزندآوری دیر نیست؛ مهم این است که نسلی از انسان باقی بماند. پدر و مادر شدن تجربه‌ای است که با یک بار بچه‌دار شدن نیز حاصل می‌شود. یا اینکه با صبر و حوصله می‌توان دریافت که اساساً زوجین با هم سازگارند یا نه! اینکه وجود فرزند می‌تواند مانع بزرگی بر سر راه طلاق باشد. اینکه هر چیزی که با خودمحوری، لذت و شهوت همخوانی نداشته باشد، باید از سر راه برداشته شود و قطعاً وجود فرزند مخل آسایش و رفاه زوجین، پیشرفت تحصیلی و تفریح و استراحت آنان است. اینکه سبک زندگی ایرانی باید متأثر از زندگی غربی بوده، از ویژگی‌های زندگی اروپایی و امریکایی تبعیت کند. اینکه فرزند کمتر لزوماً به زندگی بهتر می‌انجامد... و حتی اینکه نگهداری سگ و گربه با هزینه‌های هنگفت می‌تواند جایگزین فرزندآوری باشد. آسیب‌های اجتماعی نظیر طلاق، لزوم کار کردن زن و مرد برای گردش چرخ زندگی و تحصیل زنان نیز از جمله عواملی است که می‌تواند در کاهش فرزند‌آوری اثرگذار باشد. در یک مجموعه کلی به نظر می‌رسد خانواده‌ها، جامعه و نخبگان حاضر به پذیرش مسئولیت خود در این زمینه نیستند و این امر هزینه‌های مادی و معنوی را برای کشور به بار می‌آورد. سیاست‌های غلط دولت‌ها در کاهش امکانات کمک معیشتی به خانوار‌های پراولاد نیز در امتناع خانواده‌ها از فرزندآوری بی‌تأثیر نیست. همچنین دسترسی آسان به وسایل جلوگیری از حاملگی نیز از مواردی است که نقش آن در کاهش فرزندآوری انکارنشدنی است.



پیامد‌های رشد منفی جمعیت

ممکن است این سؤال به ذهن متبادر شود که مگر رشد منفی جمعیت چه آسیب مهمی به کشور وارد می‌کند که می‌تواند باعث نگرانی باشد؟ من می‌خواهم ابعاد گوناگون این موضوع را با عنایت به گزاره‌های مهم بحث کارشناسی سرکار خانم اکرم حسینی، معاون تدوین و سیاست شورای فرهنگی اجتماعی زنان واکاوی کنم:

* در حال حاضر تعامل و پیوستگی نسل‌های جوان، میانسال و سالمند در جامعه ما طبیعی و نسبتاً مطلوب است، اما اگر همین جامعه در شرایطی قرار گیرد که حدود یک سوم جمعیت آن را افراد بالای ۶۵ سال سن تشکیل دهند، قطعاً این تعامل به یک شکاف بین نسلی منجر خواهد شد.

* با کاهش جمعیت و ترویج روابط عاطفی فردگرایانه، انسجام اجتماعی و سرمایه شبکه‌های اجتماعی کاهش خواهد یافت.

* افزایش فشار مالی بر صندوق‌های بازنشستگی و بیمه‌های اجتماعی و بالا رفتن هزینه‌های درمان سالمندان از چالش‌های مهم افزایش سالمندی جمعیت است.

* هزینه درمان یک سالمند سه برابر هزینه درمان یک کودک است.

* در ژاپن به علت بالا رفتن امید به زندگی به ویژه در میان زنان، سالمندان مدت طولانی‌تری از خدمات بیمه و بازنشستگی استفاده می‌کنند، در‌حالی‌که این افراد در تولید و درآمدزایی سهم کمتری دارند.

* در کشوری، چون ایران که بسیاری از سالمندان جزو بیمه‌گذاران و بازنشستگان رسمی نیستند، مشکلات به مراتب بالاتر خواهد بود.

* محتمل است وجود سالمندان روستایی که عموماً از پس‌انداز مناسبی هم برخوردار نیستند، موجب اختلافات خانوادگی و طرد از سوی فرزندان شود.

* طبق آمار و ارقام ما وارد مرحله نخست سالمندی شده‌ایم و ناگریز مراحل مختلف آن را طی خواهیم کرد. نکته مهم این است که زمان عبور ما از این مراحل بسیار کمتر از زمان کشورهاست.

* کشوری مثل فرانسه برای طی مرحله اول سالمندی و ورود به مرحله دوم آن ۶۰ سال فرصت داشت که در این زمان به خوبی توانست برنامه‌ریزی کند، اما ایران برای طی این مرحله تنها ۲۰ سال زمان دارد که همین امر نیز کشور را با مدیریت بحران سالمندی مواجه می‌کند.

* طبق نظر ۸۰ درصد جمعیت‌شناسان، در آینده نزدیک سالمندی جمعیت به یک مسئله مهم جمعیتی برای کشور تبدیل خواهد شد.

* در حال حاضر مهم‌ترین موضوع برنامه‌ریزی و اقدامات لازم برای کاستن از بحران پیش روست که این امر تنها با بالا بردن نرخ باروری و افزایش جمعیت امکان‌پذیر است.

* موقعیت خاص کنونی و فرصت کوتاه پیش رو ایجاب می‌کند که از همه امکانات و استعداد‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، مادی و اجتماعی در جهت دستیابی به جمعیت مناسب و جایگزین استفاده شود، زیرا متولدین دهه ۶۰ به خصوص دختران، فرصت چندانی برای ازدواج و تولید نسل ندارند.

* در حال حاضر ضروری است که علاوه بر برنامه‌ریزی‌های درازمدت، با برنامه‌های زودبازده، زمینه ازدواج و فرزندآوری برای نسل جوان و مولد فراهم شود.

چنانکه ملاحظه می‌کنید واژگونی ساختار سنی جمعیت یعنی افزایش شمار سالمندان نسبت به جوانان به عوارض منفی منجر خواهد شد که در آینده می‌تواند منشأ بسیاری از مشکلات و معضلات باشد. به‌گونه‌ای که با ادامه روند کنونی و در صورت عدم اجرای قوانین جمعیتی، قوانین مربوط به کمک باروری زوجین و عدم اجرای سیاست‌های کلی جمعیت چندین دهه آینده برای ایران بحران‌ساز خواهد بود.

مزایای جامعه جوان چیست؟

اکنون و در پایان این مقال برای آنکه با بارقه‌های عشق و امید به این بحث خاتمه دهیم، به بیان برخی مزایای جامعه جوان اشاره می‌کنیم. پیش از آن خاطر نشان می‌کنم که هر چه دین بزرگ ما اسلام بر فرزندان پرشمار تأکید ورزیده است، دشمنان ما از کم فرزندی ما حمایت کرده، انواع و اقسام برنامه‌ها را پیش می‌گیرند که جامعه ما را به سمت پیری و فرسودگی ببرند.

جامعه جوان فعال و پویاست. فرزندان پشت سر هم مونس و همدم یکدیگرند، به‌راحتی اوقات فراغت هم را پر کرده، خانواده را از کسالت و بی‌تحرکی در می‌آورند و موجب نشاط و شادابی خانواده می‌شوند. جوان از بالاترین پتانسیل برخوردار است. آینده‌پژوه و مطالبه‌گر است. مجهز به علم و دانش است؛ دانشی که سلطان است و عامل تفوق و برتری است. چرخ اقتصاد و فرهنگ به دست پرتوان جوان می‌گردد. گره‌ها به دست نسل جوان باز می‌شود و جوامع با وجود جوانان از دیگران بی‌نیاز می‌شوند. روح غیرت، شجاعت و حمیت در نسل جوان زنده است. جوان دشمن‌ستیز و آماده مقابله احتمالی با دشمن است.

منبع: روزنامه جوان

۱۳۹۹/۹/۲۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...