نسخه چاپی

مستخدمانی كه معلم شدند

این نقل‌قول‌های مشاور عالی آموزش‌وپرورش آنقدر عجیب و شگفت‌آور است كه باید بارها و بارها آن را خواند تا مطمئن شد كه آیا تاریخ آموزش‌وپرورش به این زودی تكرارشدنی است؟

به گارش نما؛ فهیمه‌سادات طباطبایی در روزنامه شرق نوشت: «سیدکاظم اکرمی» مشاور عالی وزارت آموزش‌وپرورش گفته است که «بیش از صدهزارکارمند بیکار و مازاد در آموزش‌وپرورش حضور دارند.» او گفته: «ساماندهی نیروی انسانی از اولویت‌های ماست و در دستور کار این وزارتخانه قرار دارد.»
اکرمی همچنین به فارس گفته است: «بعضی در آموزش‌وپرورش با عنوان (مستخدم) استخدام شده‌اند و الان معلم هستند که باید دوباره به شغل مستخدمی برگردند.» او تاکید کرده «ممکن است در این رابطه، عده‌ای که بیست‌وچندسال سابقه دارند با خواهش ما بازنشسته شوند زیرا دولت پول زیادی به آنها پرداخت می‌کند.»
این نقل‌قول‌های مشاور عالی آموزش‌وپرورش آنقدر عجیب و شگفت‌آور است که باید بارها و بارها آن را خواند تا مطمئن شد که آیا تاریخ آموزش‌وپرورش به این زودی تکرارشدنی است؟ انگار سال 1387 بود که سخنان دقیقا مشابه از دهان علیرضا علی‌احمدی، وزیر سابق آموزش‌وپرورش بیرون رانده شد که «بیش از صدهزار نیروی مازاد در این نهاد حضور دارند.» و نامه‌ای محرمانه به رییس‌جمهور وقت زد که این نیروها هزینه زیادی را بر دوش آموزش‌وپرورش تحمیل کرده‌اند و باید هرچه سریع‌تر عذر آنها خواسته شود و پس از نامه و تبعات آن بود که قانون بازنشستگی پیش از موعد در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. علی‌احمدی هر روز در رسانه‌ها از معلمانی که انگیزه کار نداشته یا شغل معلمی را دوست نداشتند، درخواست می‌کرد که برای بازنشستگی پیش از موعد اقدام کنند چراکه به آنها حقوق بازنشستگی 30ساله داده می‌شد و به‌دنبال آن 120هزار فرهنگی با سابقه 20سال و حتی کمتر از آن بازنشسته شدند تا با خیالی آسوده حقوق کامل بازنشستگی را بگیرند و در خانه استراحت کنند.
علی‌احمدی این کار را کرد تا به قول خودش نیروهای بی‌انگیزه را از آموزش‌وپرورش خارج و نیروهای توانمند و علاقه‌مند را وارد سیستم کند اما عمر وزارتش کفاف نداد تا اینکه کمتر از یک‌سال بعد حاجی‌بابایی آمد و صدها انتقاد و نفرین نثار کسی کرد که آموزش‌وپرورش را از نیروهای مجرب خالی کرده است.
کلاس‌های درس زیادی در سال تحصیلی 89-88 با نبود معلم آغاز شدند و این وزارتخانه مجبور شد که برای این کمبود شدید معلم، از نیروهای شرکتی استفاده کند. این بحران تا به حدی بود که حاجی‌بابایی در مراسم خیرین مدرسه‌ساز در رامسر به آن اشاره کرد و گفت: «مدارس از نیروهای مجرب خالی‌ شده به طوری که در یک مدرسه هزارنفری، هیچ‌یک از کلاس‌های پایه اول ابتدایی معلم ندارند.» آن سال تحصیلی با نیروهای شرکتی و حق‌التدریس‌ها و جابه‌جایی نیروهای مازاد از دفتر مدرسه به کلاس درس و... به پایان رسید تا اینکه در اردیبهشت 1389، حاجی‌بابایی از جذب نیرو خبر داد؛ آزمون استخدامی با اما و اگرهای زیاد و حرف و حدیث درباره تقلب و سهمیه برگزار شد و 40هزار نیروی جدید در اواخر شهریور و همزمان با آغاز سال تحصیلی 90-89 در آموزش‌وپرورش استخدام شدند؛ نیروهایی که نه آموزش دیده بودند نه دبیری می‌دانستند، به یکباره معلم ده‌ها دانش‌آموز شدند.
آموزش‌وپرورش که همیشه از نبود آمار واقعی در هر زمینه به‌ویژه تعداد نیروهای خود رنج می‌برد، در ابتدای دولت دهم مرکز برنامه‌ریزی و آموزش نیروی انسانی را تشکیل داد تا از این پس آمار واقعی از نیازهای خود در هر مقطع تحصیلی داشته باشد. اما حالا گویا این مرکز با گذشت بیش از چهارسال نتوانسته است وظیفه واقعی خود را درست انجام دهد. به‌طوری که باز هم تاریخ آموزش‌وپرورش در کمتر از پنج‌سال دوباره تکرار شده و حالا مسوولان این وزارتخانه باز هم ناله نیروهای مازاد و کمبود اعتبار برای پرداخت حقوق آنها را سر داده‌اند.
و حالا نکته جالب این ماجرا این است که:
1- چگونه یک مستخدم مدرسه توانسته به عنوان معلم سرکلاس درس حاضر شود و به فرزندان مردم آموزش دهد؟ چه کسی پاسخگوی افت تحصیلی زیادی است که به‌واسطه همین سهل‌انگاری‌ها در بین دانش‌آموزان بالا رفته؟ و اینکه چرا دستگاه‌های نظارتی به‌ویژه مجلس در این موضوع سکوت کرده‌اند و اینکه آیا می‌شود مستخدمی که به یکباره لباس معلمی را پوشیده حالا دوباره او را به قامت مستخدم آبدارخانه یا نظافت مدرسه برگرداند؟
2- نکته دیگر اینکه وزیر آموزش‌وپرورش عنوان کرده که مقطع ابتدایی با کمبود 60هزار معلم روبه‌رو است، این بحران دوپهلو از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ بالاخره این وزارتخانه چرا در بخشی آنقدر چاق و فربه و در بخش دیگر لاغر و استخوانی شده است؟ چرا وزارت آموزش‌وپرورش در دولت جدید باز هم درگیر همان مشکلات دولت‌های قبلی است؟ اصلا چه زمانی قرار است این وزارتخانه از این بحران بدیهی خارج شود؟ و اما آیا پیچیدن نسخه کهنه بازنشستگی برای معلمان مازاد تنها راه‌حل پیش‌روی مدیران این وزارتخانه است؟ آیا قرار است یک تجربه قبلی ناموفق دوباره آزمون شود؟ مگر غیر از این است که آزموده را آزمودن خطاست.

۱۳۹۲/۱۰/۱۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...