به گزارش نما به نقل از تسنیم، پایگاه خبری المنار نوشت: دست و پا زدن رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه برای امتیاز گیری هرچه بیشتر از تحولات منطقه ای او را به اتخاذ مواضعی سوق داد که حتی در داخل کشور نیز موجب شد در تنگنا قرار بگیرد از همین رو می توان گفت که اردوغان که به دنبال تله گذاری بود خود به دام افتاده است.
اختلاف آمریکا و ترکیه بر سر مسائل منطقه
در این میان اختلاف آمریکا و ترکیه بر سر مسائل منطقه ای هنوز حل نشده است و آنکارا همچنان تلاش دارد در قلب واشنگتن برای خود جایی پیدا کند که با استفاده از آن دست کم بتواند در مدیریت برخی مسائل منطقه موثر باشد اما دولت آمریکا از برخورد ترکیه با بحران سوریه ناراضی بوده و بر این باور است که آنکارا به میزان زیادی در قبال گروههای تندرو کوتاهی کرد.
ترکیه به خوبی میداند که آمریکا برای مبارزه با داعش به کمک و همکاری آن نیاز دارد ، زیرا داعش دست کم در سه استان سوریه هم مرز ترکیه است و به همین دلیل نیز داعشی ها توانستند بخش زیادی از کمک های خود را از طریق مرزهای ترکیه دریافت کنند و هنوز هم نیروهای داوطلب که در صدد پیوستن به داعش هستند از طریق فرودگاهها و خاک ترکیه راهی سوریه می شوند.
در بحبوحه اختلاف آمریکا و ترکیه، دولت آنکارا همچنان بر این باور است که داعش فرصتی است که می توان با استفاده از آن نقش منطقه ای خود را پررنگ کند به ویژه اینکه این گروه، عربستان را که دشمن سرسخت منطقه ای و سنی مذهب ترکیه است، به هراس انداخته و موجب نگرانی و وحشت بسیاری از کسانی که از ترکیه ناراضی بوده و یا رقیب آن هستند، شده است.
کشمکش بر سر کُردها، تلاش ترکیه برای یافتن جای پا در شمال سوریه
به نظر می رسد که ترکیه هنوز به بهایی که ممکن است در مقابل پیوستن به ائتلاف بین المللی علیه داعش بدست آورد، متقاعد نشده است، زیرا آشکارا به دنبال ایجاد منطقه حائل در داخل خاک سوریه است که بر فراز آن منطقه پرواز ممنوع اعلام شود تا به این ترتیب برای خود در شمال سوریه جای پایی فراهم کرده و موقعیت خود را در هرگونه حل و فصل بحران سوریه تقویت کند.
ترکیه همچنین تلاش دارد با این دستاوردها این خواست را تضمین کند که آمریکا باید راهبرد خود در قبال نظام سیاسی حاکم سوریه را تغییر داده و مقدمه جایگزینی آن با نظامی که تسلیم آنکارا باشد، فراهم کند.
دلیل تغییر موضع ترکیه در موافقت با اعزام نیروهای پیشمرگ کرد به کوبانی
اما حمایت آمریکا از کوبانی به مثابه پیامی به ترکیه است با این مضمون که باید با نیازهای حمله آمریکا علیه داعش همراه شود در غیر این صورت این حمله با ترکیه یا بدون آن پیش خواهد رفت.
همین جا می توان واکنش رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و اظهارات اودریافت، وی گفت: نمی توانم متوجه شوم که چگونه کوبانی برای آمریکا اهمیت راهبردی دارد در حالی که این شهر برای ترکیه راهبردی است!
اما تحولی که حاکی از عقب گرد ترکیه از مواضع خود و تحت تاثیر فشارهای آمریکایی و اعتراض های کُردها در ترکیه است، اینکه آنکارا با کمک نیروهای پیشمرگه عراق به اهالی کوبانی موافقت کرد (اعزام فقط 200 پیشمرگه که بعدها به یکصد و 50 نفر کاهش پیدا کرد آن هم پیش از اینکه ترک ها از اعزام یک هزار و 300 نیروی ارتش آزاد سوریه به کوبانی خبر بدهند).
علاوه بر این آنکارا در تلاش برای جلوگیری از خشم آشکار و گسترده کُردها در ترکیه با عبور نیروهای پیشمرگه از خاک خود موافقت کرد و البته اعطای چنین نقش غیرمنتظره به پیشمرگه عراق آن هم بیرون از مرزهای اقلیم کردستان و عراق را می توان اینگونه تفسیر کرد که در چارچوب تلاش های ترکیه برای ایجاد اختلاف و دو دستگی در بین کُردها جا دارد، زیرا روابط مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان از یک طرف با عبدالله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان و با صالح مسلم رئیس اتحاد دمکراتیک کُردها از سوی دیگر روابط حساسی است.
اردوغان پیش از این و به عبارت بهتر در آستانه انتخابات پارلمانی در نوامبر 2013 نیز به بهانه دفاع از روند صلح در ترکیه از بارزانی در دیاربکر کمک گرفته بود، اما این روند به دلیل روشن نبودن مقاصد دولت ترکیه پیشرفت زیادی نداشت.
تکاپوی ناگهانی ترکیه در قبال کُردها
نکته قابل توجه اینکه ترکیه که در مبارزه با داعش هیچ کاری نکرد، اخیرا هواپیماهای خود را برای حمله به مبارزان حزب کارگران کردستان در جنوب شرق این کشور اعزم کرد که این اقدام آشکارا حاکی از این است که اولویت های ترکیه در جای دیگری به جز کوبانی متمرکز است.
اما آمریکا و متحدان آن علاوه بر اینکه با حملات هوایی به مواضع داعش در اطراف کوبانی و ارسال کمک های تسلیحاتی به مبارزان کُرد، ترکیه را در تنگنا قرار دادند با ناکام گذاشتن تلاش آنکارا برای به دست آوردن عضویت غیر دائمی در شورای امنیت ضربه دیگری به آن وارد آوردند زیرا ترکیه توانست از مجموع یکصد و 93 آراء کشورهای عضو مجمع عمومی سازمان ملل فقط 60 رای را از آن خود کند.
از سوی دیگر نباید این نکته را از خاطر دور داشت که واشنگتن به نوبه خود هنوز ضربه راهبردی را به داعش وارد نیاورده است زیرا داعش هنوز در مرزها فعالیت داشته و حملات نظامی گسترده ای را به اجرا در می آورد و از حملات هوایی چندان واهمه ای ندارد به عبارت بهتر داعش هنوز به مرحله دفاعی منتقل نشده است.
اما آنچه در مرزهای ترکیه و سوریه در نزدیکی کوبانی در جریان است، تا حدودی تصویری از حملات بین المللی نه چندان سنگین علیه داعش را ترسیم میکند.
لوید استن فرمانده نیروهای آمریکایی در توجیه روند کنونی حملات آمریکا علیه داعش گفت که سوق دادن سران داعش به سمت کوبانی اهداف متعددی را برای هواپیماهای نیروهای ائتلاف فراهم کرد.
به گفته وی تضعیف توانمندی داعش در کوبانی به معنی کاهش قابلیت رزمی آن در سایر نقاط است. به عبارت دیگر این مسئول نظامی آمریکایی فاش کرد که هنوز حمله علیه داعش متوقف نشده است و چه بسا از نبرد کوبانی به عنوان دامی برای فرسایش آن استفاده شود که البته این توجیه برای سردرگمی حملات هوایی علیه داعش کافی نیست.
در حالی که واشنگتن عملا به دنبال بهانه ای برای دخالت زمینی بین المللی تحت نظارت خود است.
تعداد حملات هوایی آمریکا به عراق از آغاز حملات آن تحت عنوان نیروهای ائتلاف تا هفته گذشته به حدود 300 حمله هوایی در عراق و 200 حمله به سوریه رسید، در حالی که تعداد حملات متحدان آمریکا کمتر از یکصد حمله بوده است، بنابراین اظهارات این مسئول نظامی آمریکا مبنی بر اینکه حملات هوایی پیشروی داعش را کند کرده است در واقع اعتراف به این است که دستاوردهای میدانی داعش به ویژه در استان الانبار واقع در غرب عراق ادامه دارد و کوبانی نیز هنوز با خطر سقوط روبه رو است.
بنابراین دستاورد نظامی ائتلاف پس از یک ماه و نیم و در مقایسه با اهداف از پیش طراحی شده بسیار ناچیز است.
احتیاط بیش از حد اوباما در حمله به داعش
اما بنابر اعلام مرکز ارزیابی های راهبردی و بودجه آمریکا، تحلیلگران آمریکایی دلیل این وضعیت را ناشی از احتیاط بیش از حد باراک اوباما دانسته و این حملات را جنگ هوایی فاقد جدیت می دانند و بر این باورند -صرف نظر از دلایل این وضعیت- نمی توان گفت که استفاده محتاطانه از نیروی هوایی علیه داعش در عراق و سوریه مناطق تحت تسلط این گروه را کاهش داده و مانع کشتار وحشیانه مردم بی گناه شده و یا عزم دشمنی را که برای ادامه جنگ در دایره گسترده تر سوگند خورده است، تضعیف کرده باشد.
تفاوت حملات آمریکا در دو دهه گذشته
نگاهی به آمار نشان می دهد که حملات هوایی آمریکا و متحدان آن علیه داعش شباهتی به حملات هوایی آنان در سایر مناطق جهان در طول دو دهه گذشته ندارد و شاید چندان لازم نباشد که این حملات را با حمله به عراق و صربستان به عنوان دو کشور قدرتمند مقایسه کرد بلکه می توان آن را با حملات سال 2001 علیه طالبان مقایسه کرد زیرا در هر دو مورد الگو و توان داعش و طالبان به یکدیگر نزدیک است.
در آن زمان هواپیماهای نیروهای ائتلاف در افغانستان روزانه 86 پرواز داشتند در حالی که میانگین تعداد پروازهای آمریکا و متحدانش علیه داعش در سوریه و عراق در بیش از دو ماه گذشته هفت پرواز در روز بوده است.
جنگهای ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا / مدت حمله هوایی/ تعداد پروازهای روزانه
جنگ دوم خلیج فارس 1991 43 روز 1100 پرواز
جنگ علیه صربستان 1999 78 روز 138 پرواز
جنگ علیه طالبان 2001 75 روز 86 پرواز
جنگ علیه عراق 2003 31 روز 800 پرواز
جنگ علیه داعش 2014 بیش از 75 روز تا کنون 7 پرواز
این آمار برگرفته از سایت زیر است:
Center for Strategic and Budgetary Assessments
چه بسا مسئولان آمریکایی بیحاصل بودن حملات هوایی را ناشی از دلایل مختلف بدانند از جمله نبود اهداف زمینی مناسب، نیاز به کنترل طولانی مدت توانمندی های داعش، زیر نظر گرفتن تحرکات این گروه به منظور کشف منابع و قابلت های های رزمی آن و نیز تلاش برای جلوگیری از قربانی شدن غیر نظامیان، اما برخی از این دلایل با حقایق موجود مطابقت ندارد زیرا داعش به راحتی برای تامین مهمات در مواضع خود در کوبانی و سایر مناطق سوریه تا الانبار در عراق رفت و آمد دارد و در آنجا با استفاده از زره پوش ها و خودرهای دو دیفرانسیل که به آسانی قابل شناسایی و هدف قرار دادن است، مواضع نظامی و غیر نظامی در صحرا را در معرض تهدید قرار داده است. علاوه بر این ضعف حملات هوایی به داعشی ها امکان داده است که زمان رنج و درد مردم عراق و سوریه را دو چندان کنند.
حملات کنونی برای خشکاندن ریشه داعش کافی نیست
به این ترتیب مسیر کنونی عملیات نظامی آمریکا و به عبارت بهتر استفاده از حداقل توان نظامی برای تحقق حداقل نتایج و نه حداکثر آن با هدف نهایی یعنی شکست دادن داعش تناسبی ندارد.
در این میان گرچه برخی اظهارات رسمی حاکی از این است که این هدف چند سال وقت نیاز دارد اما باید پرسید چرا مسئولان واشنگتن به دنبال رام کردن داعش هستند تا پیش از پایان نقش این گروه، از آن علیه برخی نیروهای منطقه ای استفاده کنند؟
یا اینکه چرا آمریکا در نظر دارد پس از آموزش و گزینش نیروهای عراقی و سوری در عربستان و چه بسا ترکیه زمینه را برای آغاز عملیات نظامی گسترده علیه داعش فراهم کند؟
تلاش آمریکا برای بزرگنمایی خطر داعش روشن است که واشنگتن اخیرا دریافت که توانمندی های داعش و مقاصد آن را به درستی ارزیابی نکره است و هنوز با این چالش برخورد مبهمی دارد و متحدان آن نیز به مشکل و به عبارت بهتر کاستی فرماندهی آمریکا اشاره داشته و احتمال می دهند که واشنگتن تمایل دارد خطر گروههای افراطی را بزرگنمایی کند،همان کاری که در دهه نود و پیش از حمله القاعده به نیویورک و واشنگتن کرد.
دولت آمریکا خط قرمز بزرگی را در برابر داعش ترسیم کرده است که مربوط به اقلیم کردستان عراق می شود و داعش نیز تسلیم آن شد و اکنون نیز خط دیگری را در برابر آن ترسیم کرده است که همان کوبانی است، اما باید پرسید آیا روند مسائل اینجا نیز مانند کردستان پیش خواهد رفت و سایر بخش هایی که داعشی ها با آزادی در آن رفت و آمد دارند و گاهی چراغ زرد و گاهی چراغ سبز دریافت می کنند، چه می شود؟