بحران دستكش ایرانی در جام جهانی

در فاصله سه ماه مانده به جام جهانی ، چارچوب دروازه ایران چندان امن نیست. چارچوبی كه در طول یك سال اخیر حوادث فراوانی را تجربه كرده و این حوادث مكرر، این چارچوب را بدل به محله ناامن تیم ملی كرده است.

به گزارش نما به نقل از فیفا دی، اتفاقات البته فراوان و عجیب و غریبند؛ از درفشانی مهدی رحمتی در سال گذشته، درست در همین روزها که در یک طغیان عجیب علیه کارلوس کروش جبهه گرفت تا رحمان احمدی بدل به شمار یک ایران در خرداد سرنوشت شود تا این اواخر که سر و کله یک مدعی بزرگ و دهان‌پرکن به نام دانیال داوری پیدا شده که با توجه به چهره اروپایی‌اش و رزومه بازی در بوندس لیگا به نظر مرد اول کروش برای این پست است اما این مدعی تازه وارد هنوز نتوانسته میخ خود را محکم بکوبد. گل‌هایی که دنیل در بازی دوستانه برابر گینه پذیرفت، نشان‌دهنده آن است که گلر ایرانی-لهستانی تیم ملی هنوز نتوانسته خود را با اتمسفر تیم ملی ایران تطبیق داده و با همان خونسردی مفرطی درون چارچوب تیم ملی ایران قرار بگیرد که هر هفته در بوندس لیگا درون دروازه برانشوایگ و برابر مهاجمان حریص و طراز اول اروپایی خودنمایی می‌کند.

ضعف عجیب دنیل دوباره دلشوره‌ها را بالا برد و این تردیدها را درون دروازه تیم ملی پدیدار کرد که آیا انتخاب کی روش درست است و دوباره این زمزمه را بر سر زبان‌ها انداخت که سرمربی تیم ملی برای بازگشت امنیت به چارچوب دروازه‌اش باید دست به دامان رحمتی شود اما آنچه رحمتی در بازی دوم استقلال در لیگ قهرمانان آسیا برابر الریان ارائه داد، نه تنها به این انگاره هاشور تردید کشید بلکه دلشوره‌ها را بیشتر و بیشتر کرد تا همه بگویند صد رحمت به دنیل! گلی که رحمتی پذیرفت، به اندازه‌ای ساده و مضحک بود که شاید رحمتی در دوران ابتدایی فوتبالش و حتی بازی‌های درون تیمی نیز نظیر آن را نخورده باشد.

گلی که یک‌تنه استقلال را به دره ناکامی هل داد تا آبی‌ها دومین شکست خود در لیگ قهرمانان را تجربه کنند. گلی که نشان‌دهنده تزلزل مفرط ذهنی و روانی رحمتی در این روزهای حساس و کلیدی بود. با این گل آسان و حیرت‌انگیز حالا بحران دستکش‌ها درون چارچوب دروازه تیم ملی آرام‌آرام اوج می‌گیرد.

داوری که هنوز در تیم ملی جا نیفتاده و به اعتقاد برخی‌ها از آن شور و انگیزه کافی برای پوشیدن شماره یک تیم ملی برخوردار نیست، رحمان احمدی که بی‌تجربه‌تر از آن است که در جام جهانی بازی کند و نیمکت‌نشینی‌ها و بی‌اعتمادی کادر فنی او را بی‌روحیه‌تر کرده و رحمتی که البته کماکان مغضوب کادر فنی است و نشانه‌های آشکار از تشتت روانی و پریشانی ذهنی را بروز می‌دهد که ریکاوری آن در این شرایط بسیار دشوار و غیرممکن می‌نماید.

روی بقیه هم که اساسا نمی‌شود حسابی باز کرد؛ نه علیرضا حقیقی که نزدیک به 3 سال است با سکو همنشین بوده و در بهترین شرایط تنها یک نیمکت‌نشین صرف بوده و حالا با بازی در دسته دوم پرتغال داعیه حضور در تیم ملی را دارد و نه سوشا مکانی و حامد لک که بی تجربه‌تر و پرنوسان‌تر از آنی هستند که بتوان حتی آنها را در قواره یک گلر ملی پوش در جام جهانی به حساب آورد. این یک بحران واقعی در تیم ملی ایران است. بحران تازه‌ای که حل آن شاید مهم‌ترین اولویت کروش تا جام جهانی
باشد.

۱۳۹۲/۱۲/۲۲

اخبار مرتبط