پیرامون واکاوی علل حمله طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره در واشنگتن و تأثیر آن بر سیاست خارجی امریکا خبرنگار نما با سید مصطفی خوشچشم، کارشناس سیاست خارجی، گفتگو کرد که در ادامه متن آن را میخوانید.
آیا علت شورش اخیر در امریکا را ترامپ میدانید یا او فقط آتش زیر خاکستر را شعلهور کرد؟
علت وقایع اخیر نارضایتی مردم از سیستم حاکمه امریکاست که از بد ماجرا هیچ نجاتبخشی را نمیبینند و برخی از مردم که نارضایتی دارند و بخش عمدهشان در انتخابات شرکت نمیکنند ترامپ را به عنوان کسی میدیدند که بر این سیستم شوریده است. بنابراین بخشی از افرادی که احتمال داشت اصلاً در انتخابات شرکت نکنند به این دلیل در دو دوره اخیر رأی دادند که به نظر میرسید ترامپ خارج از سیستم حاکمه و نگاهش متفاوت است. حال آنکه بعد از مدتی برخی از اینها متوجه شدند ترامپ بخشی از ساختار قدرت اقتصادی است، اگرچه خارج از حوزه سیاسی است. آنها دریافتند ترامپ برای منافع شخصی خودش کار میکند. در واقع هر کسی که بر این سیستم شوریده توانسته است پایگاه رأی پیدا کند. برنی سندرز که در منتهی الیه دموکراتها قرار دارد همین وضعیت را دارد و طرفداران بسیاری دارد، زیرا منتقد سیاستهای اقتصادی ـ سیاسی و سیاست خارجی امریکاست.
پیشبینیتان از وقایع اخیر در ایالات متحده امریکا چیست؟
این اتفاق، اتفاقی منفرد نبود و ماههاست که در خیابانهای امریکا شاهد تظاهرات به خاطر نارضایتیهای اقتصادی، اجتماعی، تبعیض نژادی و... هستیم. بنابراین پیشبینی میشود این روند رو به فزونی خواهد گذاشت، چه در کلان قضیه در جایی که در تعارض با سیستم حاکمه در پای صندوقهای رأی و انتخابات خودش را نشان میدهد و چه کف خیابان و به صورت اعتراضات خیابانی. وضعیت موجود در آینده کوتاه، میان و بلند مدت رو به وخامت خواهد رفت.
تأثیر این وقایع را بر سیاست خارجی امریکا چقدر میدانید؟
تا زمانی که سیستم حاکمه امریکا از همان نخبگان سیاسی و کلاس اجتماعی حاکم سابق باشند روند سیاست خارجی امریکا بر اساس استراتژیهای میان مدت و بلند مدت همچنان دنبال خواهد شد و تغییری ایجاد نخواهد شد، اما به لحاظ پشتوانه مردمی هر چه بیشتر تضعیف خواهند شد. لذا حضور امریکا در پوسته و ظاهر به همان شکل قبل دنبال میشود، اما با ضعف مفرط و به شکلی هر چه ضعیفتر و تو خالیتر، زیرا این نارضایتیها به نظامیان ردههای پایینتر هم کشیده شده است و کشیده خواهد شد.
در واقع امریکا در سیاست خارجی پشتوانه مردمیاش را از دست داده است؟
پشتوانه مردمیاش بسیار کمرنگ شده است و نمیتواند با قدرت سیاستهای صحنه دیپلماسی و نظامی را مثل یک دهه پیش جلو ببرد. نارضایتیها بعد از حمله به عراق شروع شد و همواره در میان مردم و ردههای پایین نظامی رو به گسترش بوده است. قطعاً این تأثیر بهسزایی بر جبهه نظامی امریکا و سربازان امریکایی خواهد گذاشت و امریکا نمیتواند با قدرت سابق در حوزههای نظامی قدرتنمایی کند و بهواسطه نداشتن پشتوانه مردمی شکنندهتر خواهد بود. در عین حال در صحنه دیپلماسی هم ژست و توانمندیای را که در جنگ نرم از طریق هژمونی سیاسی و روایتگری غالبانه اعمال میکرد، از دست داده است و در حال حاضر و پس از این در صحنه سیاسی و دیپلماسی اعتباری ندارد.