نسخه چاپی

پاسخ قاطعانه رهبر معظم انقلاب به شبكه تلویزیونی استرالیا

عکس خبري -پاسخ قاطعانه رهبر معظم انقلاب به شبکه تلويزيوني استراليا

شما از ضد انقلاب ها سوال می كنید، از اتوبوس آتش‌ زدن آنها سؤال نمی‌ كنید، از بچه و پیرمرد كشتن آنها سؤال نمی‌ كنید، از اینكه اعدام می‌ شوند سؤال می‌ كنید...

به گزارش نما به نقل از فارس، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی دنیایی که همه تلاشش را می‌کرد تا فریاد آزادی خواهی را که از گلوی ملت ایران برخواسته بود ساکت کرده و از بین ببرد اما در دل متحیر بود چگونه می شود یک کشور بدون هیچ گونه وابستگی به شرق و غرب بتواند روی پای خود بایستد.



حضرت آیت‌ الله خامنه‌ ای که در سالهای ابتدایی انقلاب دوره ای سکان دار قوه مجریه بودند در مصاحبه‌ای که سال 61 به عنوان رئیس جمهور با کانال 9 تلویزیون استرالیا داشتند به سوال‌های این خبرنگار این گونه پاسخ دادند:



سه سال از انقلابی که مردم شاه را بیرون کردند می‌گذرد. تاکنون مردم چه سودی برده‌اند؟

من بزرگ‌ترین بهره را روز 26 دی یعنی روز رفتن شاه برده‌ام. بزرگترین بهره‌ای را هم که مردم بردند این بود که دیگر شاه ندارند.



چقدر امنیت هست که امریکا دیگر وجودش در ایران احساس نشود؟

ما شاه را همیشه به عنوان نموداری از سلطه‌ی بیگانه در ایران به حساب می‌آوردیم. وقتی که شاه نیست یعنی پایگاه امن سلطه‌ی آمریکا هم در ایران نیست.



کسانی که در خارج هستند، می‌گویند که واقعاً چه کسی ایران را اداره می‌کند؟ امام، جناب عالی و یا مجلس؟ در حقیقت چه کسی کشور را اداره می‌کند؟

طبق قانون اساسی ما، حکومت از سه جریان قوه‌ی مقننه، قوه‌ی قضائیه و قوه‌ی مجریه تشکیل می‌شود و اداره‌ی کشور را هم این سه قوه به اشتراک انجام می‌دهند. البته رهنمود، نصیحت‌ و جهت‌دهی امام نقش بسیار زیادی دارد.



علی‌رغم اینکه انقلاب شده است ولی مشکلات اجتماعی و اقتصادی زیادی وجود دارد. مثلاً می‌توانیم مسأله‌ی جنگ با عراق مسأله‌ی بیکاری، مسأله‌ی صف بستن مردم برای تهیه‌ی غذا و یا وجود ساختمان‌های نیمه تمام را نام برد. با این مشکلات چه باید کرد؟

هیچ انقلابی نیست که مشکلاتی نداشته باشد و با خود مشکلاتی نیاورد و هیچ کشوری هم در دنیا نیست که با وجودی که انقلاب نکرده، ولی مشکلاتی نیز نداشته باشد. شما امروز به اروپای غربی و یا به امریکا با ده‌ها مشکل او در سراسر جهان نگاه کنید. اما مشکلات آنها به صورت دیگری است. ما معتقدیم که هیچ مشکلی نیست که قابل برطرف شدن نباشد. بهترین نیرویی که می‌تواند مشکلات را برطرف کند، نیروی ملت است و در ایران انقلابی هم مردم در صحنه، بیدار و مصمم هستند که مشکلات را برطرف کنند و مسلماً هم برطرف خواهند کرد.



آیا جناب عالی می‌توانید نظر بدهید که تا چه مدت دیگر زندگی در ایران نسبتاً به صورت عادی درخواهد آمد؟

برای این مسائل زمان نمی‌توان معین کرد. اما ما برای یک مبارزه‌ی درازمدت ده ساله یا پانزده ساله خود را آماده کرده‌ایم و مردم ما هم آماده‌اند.



در خارج سؤال‌هایی پیرامون مشکلات انقلابیون در ایران، مسأله‌ی تیرباران‌ها و یا شکنجه وجود دارد. نظر آنها این است که اگر در گذشته یک رژیم استبدادی وجود داشت، هم‌اکنون هم حکومت استبدادی دیگری وجود دارد. لطفاً نظر خود را پیرامون این مسأله بیان بفرمایید؟

ما از غرب انتظار نداریم که واقعیات جامعه‌ی ما را به صورت آنچه هست ببیند و بدون غرض‌ورزی بیان کند. بله ما می‌دانیم که غربی‌ها در مورد ما چنین نظریاتی دارند. دلیل آشکار آن هم این است که وقتی شما سؤال می‌کنید از ضدانقلابیون، از اتوبوس آتش‌زدن آنها سؤال نمی‌کنید، از بچه و پیرمرد کشتن آنها سؤال نمی‌کنید، از اینکه اعدام می‌شوند سؤال می‌کنید. در کدام کشور دنیا ممکن است کسانی وجود داشته باشند که در صدد به هم زدن نظم اجتماعی باشند و اجتماع به اینها رحم کند.



ناگزیر اجتماع باید در مقابل کسانی که می‌خواهند نظام زندگی را در یک جامعه به هم بریزند مقاومت کند. این حکومت نیست که در مقابل ضدانقلابی‌ها ایستاده است، بلکه این جامعه و همین مردم هستند که با آنها رفتار سخت‌تری خواهند داشت. ما اینها را می‌گیریم و با کمال عدالت محاکمه می‌کنیم. بسیاری از آنها را به حبس‌های کوتاه‌مدت محکوم می‌کنیم. بسیاری از آنها را آزاد می‌کنیم، بسیاری از آنها را بعد از محکومیت عفو می‌کنیم و بعضی از آنها را هم که مستحق اعدام هستند، اعدام می‌کنیم.



در پیش از انقلاب، انقلابیون و چپی‌ها برای یک هدف با هم جمع شده بودند. ولی می‌بینیم که الان دیگر به آن صورت نیست. آیا الان این امکان وجود دارد که بین خود ایرانی‌ها و ضدانقلابیون جنگ به وجود بیاید؟

آن کسانی که شما آنها را در ایران چپ می‌نامید در مقایسه با ملت ایران تعداد بسیار کمی هستند. ملت ایران، اسلامی فکر می‌کند و مؤمن به اسلام است. مبارزه را از آغاز ملت شروع کردند و هنگامی که به قدم‌های آخر رسیدند آن گروه‌های بسیار نادر و کم با ملت همکاری کردند. بعد از اینکه مبارزه به پیروزی رسید، طبیعی بود که آن عده از ملت ایران، یعنی اکثریت قاطع ملت که مؤمن به اسلام هستند، نظام آینده را هم تشکیل می‌دهند. دراین میان بسیاری از چپی‌ها با حکومت ساختند و حاضر شدند که با نظام جمهوری اسلامی زندگی کنند.



جمهوری اسلامی هم با آنها تنها به دلیل اینکه اعتقاد اسلامی ندارند، هیچ‌گونه مخالفتی ندارد و به آنها امکان زندگی، کار و تلاش می‌دهد و آنها هم زندگی خود را به خوبی انجام می‌دهند. ولی عده‌ی کمی درصدد برآمدند که با حکومت مبارزه کنند. مبارزه‌ی آنها همین عملیات تروریستی‌ست که شما در ایران مشاهده می‌کنید. مسأله چیزی نیست که به صورت یک جنگ داخلی دربیاید، زیرا آن کسانی که در مقابل جمهوری اسلامی و حکومت قرار گرفته‌اند عده‌ای نیستند که بتوانند با حکومت، جنگ به معنای مصطلح آن انجام بدهند. این گوشه و آن گوشه آزارهایی بر مردم وارد می‌کنند و حکومت هم آنها را تعقیب می‌کند. ما امیدوار هستیم که دیری نگذرد که این جریان باریک و موذی بالاخره در ایران ریشه‌کن بشود.



البته درست است که گروه کوچکی هستند، ولی صدمه‌های بزرگی به دولت وارد کرده‌اند، مثل آن ترورهایی که تابستان سال پیش انجام شد و خود جنابعالی هم در این جریان جراحتی پیدا کردید. اینها علی‌رغم اینکه کوچک هستند ولی قدرت دارند و آیا دولت می‌تواند جلوی اینها را بگیرد و امنیت را بالا ببرد؟

فکر نمی‌کنم که در هیچ جایی به قدر ایران اسلحه و مواد منفجره در میان مردم پخش باشد و این به این دلیل است که در اول انقلاب مردم ما پادگان‌ها را در بسیاری از جاها خلع سلاح کردند. مردمی که سلاح و مهمات دراختیارشان بود بسیاری آن سلاح و مهمات را تحویل نیروهای نظامی و انتظامی دادند و عده‌ای هم این سلاح و مهمات را برای چنین مصارفی مثلاً ترور من یا افرادی از قبیل من نگه داشتند.



بیشترین کوشش که دولت‌ها در مقابل تروریست‌ها انجام می‌دهند آن است که نگذارند سلاح به دست تروریست‌ها بیفتد. در ایران سلاح در دست تروریست‌ها هست ولی اینها قدرت فوق‌العاده‌ای ندارند که بتوانند کاری بکنند. وقتی که مسئولین مملکت در میان مردم ظاهر می‌شوند، کما اینکه خود من در یک اجتماع بزرگی سخنرانی می‌کردم، بدون اینکه هیچ محافظی مرا از مردم جدا کند، طبیعی است که در میان این مردم که هیچ کنترلی هم نمی‌شوند و بعضی از آنها سلاح هم دارند، اگر یکی از آنها سلاح خود را دربیاورد و آن را به طرف من شلیک کند، این قدرت زیادی نمی‌خواهد. نخیر آنها عده‌ی کمی هستند و قدرت زیادی هم ندارند، ولی سلاح دراختیار آنها هست و این سلاح‌ها دزدی‌ست و از اول انقلاب دراختیار همه‌ی مردم بود. اکثراً آنها را تحویل داده‌اند ولی آنها نگه داشتند و از آن سلاح‌ها بدین طریق استفاده می‌کنند.



آیا جناب عالی احساس می‌کنید که کسی بخواهد شما را ترور کند؟

ما همیشه منتظر حوادث هستیم. آنها این نظر را یقیناً دارند ولی مسأله اینجاست که چقدر موفق خواهند شد.



برای غربی‌ها، وقتی که قانون اساسی و عدالت اسلامی را می‌بینند، به نظرشان خیلی خشن می‌آید و فکر می‌کنند که می‌خواهد همه را خفه کند. این اشتباه چرا برای غربی‌ها بدین صورت پیش آمده است؟

تصور من این است که غربی‌ها حقایق ایران را نمی‌دانند والا اگر حقایق ایران ببینند خواهند دید که چهره‌ی جمهوری اسلامی آنطور که آنها تصور می‌کنند خشن نیست. علت اینکه حقایق به دستشان نمی‌رسد این است که شما روزنامه‌نگارها و خبرنگارها آن انگیزه را برای اینکه مسائل ایران را درست منعکس کنید ندارید و حقایق ایران را آنچنان که هست منعکس نمی‌کنید و این بیماریی است که امروز بیشتر تبلیغاتچی‌های دنیا به آن دچار هستند.



اگر دنیا بداند که در ایران رئیس‌جمهور با وزیر همان برخوردی را می‌کند که با یک کارگر می‌کند و وزرا و نخست‌وزیر و مسئولین مملکت در میان مجامع مردم مثل خود مردم شرکت ‌می‌کنند و اگر دنیا بداند که مردم ایران به حکومت‌شان عشق می‌ورزند و میلیون‌ها انسان، مسئولان درجه یک مملکت مانند رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر و دیگران را عاشقانه دوست می‌دارند و اگر دنیا بداند که رهبر این کشور و انقلاب یعنی امام خمینی یک انسان وارسته‌ی الهی است که حتی به یک مورچه هم آزارش نمی‌رسد، آن وقت نظر و قضاوتش مطمئناً در مقابل انقلاب ما و سیاست اسلامی ما عوض خواهد شد.



البته ما انتظار نداشتیم که دنیا اینها را بداند، زیرا که می‌دانستیم سیاست امریکا، در رأس سیاست‌های دشمن ما و مخالف ما، نمی‌توانسته وجود جمهوری اسلامی را در دنیا تحمل کند، لذا همه‌گونه امکانات خود را به کار برده تا ما را در دنیا از چشم‌ها بیندازد. این تبلیغات ناشی از آن مخارج گزاف و تلاش‌های وسیعی است که دشمن ما یعنی امریکا کرده است.



ما به جبهه‌ی جنگ رفته‌ایم و دیده‌ایم که روحیه‌ی کلیه‌ی سربازهای ایران خیلی خوب و قوی‌ست. به نظر شما چه مدت طول خواهد کشید تا جنگ تمام شود؟

من برای جنگ نمی‌توانم یک پایان مشخص را معین کنم و این ناشی از طبیعت جنگ است. شما هم اگر یک انسان جنگجو و میدان جنگ‌دیده‌ای بودید، هرگز برای جنگ پایانی را سؤال نمی‌کردید. لیکن می‌توانم به شما اطیمنان بدهم که پایان جنگ به سود ماست و جنگ را ما خواهیم برد و عراق مجبور می‌شود که اگر از نیروهایش چیزی ماند آنها را عقب ببرد. اگر همین جا آنها دفع شدند، زحمت او از این منطقه کم می‌شود.



به نظر شما انقلابی که در ایران پیدا شد در کشورهای دیگر هم گسترش پیدا می‌کند؟

اگر منظورتان فرهنگ انقلاب و مفاهیم انقلاب ماست این در بسیاری از کشورها چه در منطقه و چه در خارج از منطقه منتشر شده است. اما اگر مقصود این است که در این کشورها هم حرکتی برای تبدیل نظام‌های موجودشان به نظام‌های دیگر انجام گیرد، بستگی به شرایط داخلی کشورها دارد و ما قصد نداریم در امور داخلی کشورها دخالت کنیم.



به نظر می‌آید که دولت جمهوری اسلامی بر ضد امریکا و شوروی و اسرائیل و بعضی از کشورهای غرب است. پس دوستان شما چه کسانی هستند؟

همه‌ی کشورهای دنیا به جز مواردی که اسم بردید، می‌توانند دوستان ما باشند.



دشمن اصلی ایران کیست؟

امریکا.



آیا هنوز هم امریکاست؟

بله همان است و ظاهراً بناست که همان هم باقی بماند.



پس امکان این هست که ایران به سمت شوروی کشیده شود؟

سیاست نه شرقی و نه غربی ما این مسأله را روشن کرده است.



آیا زندگی کردن در کشور ایران و بر ضد دولت و جمهوری اسلامی بودن خطرناک است؟

اگر منظور این است که از لحاظ فکری دولت را قبول ندارد، نه خیر، به هیچ وجه خطرناک نیست. اما اگر به این معناست که اسلحه به دست بگیرند و در خیابان‌ها راه بروند و علیه دولت فعالیت کنند، بله خطرناک است. شما می‌دانید که در مجلس شورای اسلامی کسانی هستند که با دولت میانه‌ی خوبی ندارند و در مجلس نطق هم می‌کنند و کسی هم مزاحم آنها نمی‌شود.



اگر امام فوت کنند، بر ایران چه می‌گذرد؟

امام مراد و قطب این مردم هستند. اما خود امام ما همیشه سعی کرده‌اند که به مردم شخصیت بدهند. فکر می‌کنم که مردم ما در آن حد از شعور سیاسی هستند که بتوانند با الهام از رهنمودهای داده شده به آنها در طول زمان راهشان را ادامه دهند.



مکتب شیعه، به قول امام، یعنی خون و شمشیر و امام می‌گویند که این موضوع باید تا درازمدت نیز باشد. آیا نظر امام این است که این خون‌ها ادامه داشته باشد؟

نظر امام به هیچ‌وجه این نیست که حتماً باید خونریزی انجام بگیرد. نظر اسلام، نه فقط شیعه، این است که اگر ملتی با دشمنی روبه‌رو می‌شود و آن دشمن به او تجاوز می‌کند، حتماً باید در مقابل این تجاوز ایستادگی کند و تسلیم نشود، هر چند که این مقاومت به قیمت «خون» تمام شود.

۱۳۹۳/۷/۲۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...